.در چگونگی کسالت ابوبکر می نویسد :او در روزی سرد غسل کرد و آن گاه دچار بیماری شد و پس از دو هفته در گذشت. اما آن چه بیشتر مورد اعتماد است این که وی به زهر مسموم شده است. خلیفه از مدتی پیش به سبب سیاست پیشگی خود ، حارث بن کلده ، پزشک پادشاه ایران را که در شناخت سموم و پادزهر آن ، مردی آزموده و حاذق بود ، نزد خود در مدینه نگاه داشت. با این حال زمانی برای آن دو غذایی از برنج یا حریره زهر آلود فرستادند و هر دو ، از آن خوردند.حارث زودتر از وی دست از غذا کشید و به ابوبکر گفت : ما هر دو ،غذای زهر آلودی خوردیم که زهر یک ساله داشت.
بنابراین پس از گذشت یک سال ، هر دو در روز معین در گذشتند. (607)
در همان روز ،والی خلیفه در مکه ، عتاب بن اسید (608)
هم به طرز نامعلومی مرد. (609)

607) تاریخ الامم و الملوک ،ج 4 ، ص 1562. العقد الفرید ، ج 6 ،ص 205 ت الکامل فی التاریخ ،ج 2، ص 164 ،مروج الذهب ، ج 1 ،ص 658 و ج 2 ،ص 301 ت حبیب السیر ، ج 1 ،ص 462 ،الطبقات الکبری ، ج 3 ، ص 198.
608) عتاب بن اسید ابی العیص بن امیة بن عبد شمس اموی ، در روز فتح مکه اسالم آورد و رسول اکرم (ص) او را والی مکه قرار داد و ابوبکر هم حکم او را امضا کرد. حدود بیست و چند سال داشت. الاصابة ، ج 2 ، ص 451 ت الطبقات الکبری ،ج 5 ،ص 446 ،المعارف ،ص 283 ، اسدالغابة ،ج 3، ص 359 ،السیرة النبویة ،ج 4، ص 936 ،تاریخ یعقوبی ، ج 2،ص 122 ، تاریخ الامم و الملوک ،ج 2 ، ص 362 و 532. او بعد از وفات پیامبر(ص) از ترس ارتداد مکیان متواری شد ولی با وساطت سهیل بن عمر به مکه بازگشت. السیرة النبویة ، ج 4 ، ص 1079 ت پسرش عبدالرحمن فرمانده جانب راست پیاده روان جنگ جمل علیه علی علیه السلام بود.
609) العقد الفرید ، ج 6 ،ص 292 ، تاریخ الامم و الملوک ، ج 2، ص 611 ،المعارف ،ص 283 ،البدایة و النهایة ،ج 10 ،ص 137.