سوره كوثر و فاطمه زهرا(س)

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

سوره كوثر مكى است و سه آيه دارد
بسم الله الرحمن الرحيم
انا اعطيناك‏الكوثر (1)فصل لربك و انحر (2)ان‏شانئك هو الابتر (3)
ترجمه آيات
به نام الله كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان‏مهربان است.محققا ما به تو خير كثير(فاطمه ع)داديم(1).
پس به شكرانه‏اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن(2).
وبدان كه محققا شماتت‏گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است(3).
بيان آيات
در اين سوره منتى بر رسول خدا(ص)نهاده به اينكه‏به آن جناب‏كوثر داده، و اين بدان منظور است كه آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند كه آن كس كه به‏وى‏زخم زبان مى‏زند كه اولاد ذكور ندارد و اجاق كور است، خودش اجاق كور است، و اين‏سوره كوتاه‏ترين سوره قرآن است، و روايات‏در اينكه آيا اين سوره در مكه نازل شده و يا درمدينه مختلف است، و ظاهرش اين است كه در مكه نازل شده باشد.
و بعضى[1] از مفسرين به‏منظور جمع بين دو دسته روايات گفته‏اند: ممكن است دو
نوبت نازل شده باشد يكى در مكه و بار ديگر در مدينه.
اقوال‏مختلف در باره مراد ازكوثرو بيان شواهد دال بر اينكه مراداز آن ذريه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم)يعنى فرزندان‏فاطمه(عليها السلام)استانا اعطيناك الكوثردر مجمع‏البيان مى‏گويد: كلمهكوثربر وزنفوعلبه معناى چيزى است كه‏شانش‏آن است كه كثير باشد، و كوثر به معناى خير كثير است [2].
ولى مفسرين در تفسير كوثر و اينكه كوثر چيست اختلافى عجيب كرده‏اند:بعضى [3] گفته‏اند: خير كثير است.و بعضى معانى ديگرى كرده‏اند كه فهرست‏وار از نظر خواننده‏مى‏گذرد: 1 - نهرى است در بهشت.2- حوض خاص رسول خدا(ص)دربهشت و يا در محشر است.3 - اولاد رسول خدا(ص)است.4 - اصحاب‏و پيروان آن‏جناب تا روز قيامت است.5 - علماى امت او است.6 - قرآن و فضائل بسيار آن.
7 - مقام نبوت است.8 - تيسير قرآن و تخفيف شرايع‏و احكام است.9 - اسلام است.10 - توحيداست.11 - علم و حكمت است.12 - فضائل رسول خدا(ص)است.
.واز اين‏قبيل اقوالى ديگر كه به طورى كه از بعضى[4] از مفسرين نقل شده بالغ بر بيست و شش‏قول است.
صاحبان دو قول اول استدلال كرده‏اند به بعضى روايات، و اماباقى اقوال هيچ دليلى‏ندارند به جز تحكم و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در آخر سوره فرمود: ان شانئك‏هوالابتربا در نظر گرفتن اينكه كلمهابتردر ظاهر به معناى اجاق كور است، و نيز با درنظر گرفتن اينكه‏جمله مذكور از باب قصر قلب است، چنين به دست مى‏آيد كه منظور ازكوثر، تنها و تنها كثرت ذريه‏اى است كه خداى تعالى‏به آن جناب ارزانى داشته، (و بركتى‏است كه در نسل آن جناب قرار داده)، و يا مراد هم خير كثير است و هم كثرت‏ذريه، چيزى‏كه هست كثرت ذريه يكى از مصاديق خير كثير است، و اگر مراد مساله‏ذريه به استقلال و يابه طور ضمنى نبود، آوردن كلمهاندرجملهان شانئك هو الابترفايده‏اى نداشت، زيراكلمه انعلاوه بر تحقيق، تعليل را هم مى‏رساند و معناندارد بفرمايد ما به تو حوض داديم، چون كه بدگوى تو اجاق كور است و يا بى خبر است.
مراد از امر به صلوة و نحر بعد از منت گذاردن به اعطاء كوثروروايات هم بسيار زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه‏رسول خدا(ص)را به اجاق‏كورى زخم زبان زد و اين زخم زبان‏هنگامى بود كه قاسم و عبد الله دو فرزندان رسول خدا(ص)از دنيا رفتند، پس بااين بيان روشن شد كه سخن آن مفسر كه گفته: منظور صاحب اين زخم زبان از كلمهابتربريدگى از مردم يا انقطاع‏از خير بوده و خداى تعالى در رد گفتارش فرموده او خودش‏منقطع از هر چيز استسخن بى وجهى است.
وچون جملهانا اعطيناك...در مقام منت نهادن بود، با سياق‏متكلم مع الغير(ما)آمد كه بر عظمت دلالت مى‏كند، و چون منظور از آن خوشدل ساختن رسول‏خدا(ص)بود مطلب را با واژه اعطاء كه ظاهر در تمليك است بيان داشت و فرمود: ما به تو كوثر عطا كرديم.
و اين جمله از اين دلالت‏خالى نيست كه فرزندان فاطمه(ع)ذريه‏رسول‏خدا(ص)هستند، و اين خود يكى از خبرهاى غيبى قرآن كريم است، چون همانطوركه مى‏بينيم خداى تعالى بعد از درگذشت آن حضرت بركتى در نسل آن جناب‏قرار داد، به طورى كه در همه عالم هيچ‏نسلى معادل آن ديده نمى‏شود، آن هم با آن همه بلاهاكه بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه از ايشان را كشتند.
فصل‏لربك و انحراز ظاهر سياق و ظاهر اينكه حرففاءبر سراين جمله در آمده، استفاده مى‏شود كه‏امر به نماز و نحر شتر، كه متفرع بر جملهانا اعطيناك الكوثرشده،از باب شكر نعمت‏است، و چنين معنا مى‏دهد، حال كه ما بر تو منت نهاديم‏و خير كثيرت داديم اين نعمت‏بزرگ را با نماز و نحر شكرگزارى كن.
و مرادازنحربنا بر رواياتى كه از طرق شيعه و سنى از رسول خدا(ص)واز على(ع)رسيده، و نيز رواياتى كه شيعه از امام صادق و ساير ائمه اهل‏بيت(ع)روايت كرده، دست بلندكردن به طرف گردن در هنگام تكبير گفتن‏براى نماز است [5].
ولى بعضى[6] گفته‏اند: معنايش‏اين است كه نماز عيد قربان بخوان، و شتر هم قربانى
كن، (چون كلمه نحر به معناى سر بريدن شتر به آن نحو خاص است،همچنان كه كلمهذبحبه معناى سر بريدن ساير حيوانات است).
بعضى ديگر گفته‏اند: معنايش اين است كه براى پروردگارت‏نماز بخوان، و وقتى‏سر از ركوع بر مى‏دارى به طور كامل بايست.
بعضى ديگر معانى ديگرى هم ذكر كرده‏اند.
ان شانئك‏هو الابتركلمه: شانى‏ءبه معناى دشمن خشمگين، وكلمهابتربه معناى اجاق كوراست، و اين كسى كه چنين زخم زبانى به آن جناب زده بود عاصى بن وائل بوده.
بعضى گفته‏اند: مراد از ابتر منقطع از خير، و يا منقطع از قوم‏خويش است، كه‏خواننده توجه فرمود اين قول با روايات شان نزول نمى‏سازد.
بحث روايتى‏رواياتى در باره اينكه مراد ازنحردرفصل لربك‏و انحربلند كردن دست‏ها در موقع اداء تكبير نماز است
در الدر المنثور است كه بخارى ابن جرير و حاكم از طريق‏ابى بشر از سعيد بن جبيراز ابن عباس روايت كرده‏اند كه گفت: كوثر آن خيرى است كه خداى تعالى‏به رسول خدا(ص)داد.ابو بشر مى‏گويد: به سعيد بن جبير گفتم جمعى از مردم‏معتقدند كه كوثر نام نهرى دربهشت است.سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است‏يكى ازخيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته [7].
و در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم، حاكم، ابن مردويه،و بيهقى در كتاب‏سنن خود، از على بن ابى طالب روايت كرده‏اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول‏خدا(ص)نازل شد، از جبرئيل پرسيد: ايننحيرةكه خداى عز و جل مرا بدان مامورفرموده چيست؟گفت: منظورنحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مامورت كرده وقتى مى‏خواهى‏احرام نماز ببندى دستهايت را بلند كنى، هم در تكبيرة الاحرام‏و هم در هنگام ركوع رفتن وهم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه درهفت آسمان‏هستند، و براى هر چيزى زينتى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر تكبير است.
رواياتى راجع به زخم زبان زدن به پيامبر(صلى الله عليه و آله‏و سلم)در مورد نداشتن اولاد ذكور، كسى كه زخم زبان زد، و نزول سوره كوثرو رسول خدا(ص)فرمود:دست بلند كردن يكى از مظاهراستكانت و التماس است كه خداى تعالى(در مذمت كفار)فرموده: فما استكانوا لربهم و مايتضرعون -براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى [8]
مؤلف: اين روايت را صاحب مجمع البيان از مقاتل از اصبغ‏بن نباته از آن جناب نقل‏كرده، سپس گفته ثعلبى و واحدى اين روايت را در تفسيرهاى خود آورده‏اند.و نيزگفته همه‏عترت طاهره از آن جناب نقل كرده‏اند، كه معناى نحر بلند نمودن دو دست تا محاذى گودى‏زير گلو در هنگام نماز است [9].
و نيز در الدر المنثور است كه ابن جرير از ابى جعفر روايت كرده كه درذيل آيهفصل لربكگفته است: يعنى نماز بخوان، و در معناى كلمهو انحرگفته: يعنى دستهارادر آغاز نماز و هنگام گفتن تكبير افتتاح، بلند كن [10].
و نيز در همان كتاب است كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه‏در تفسير آيهفصل لربك و انحرگفته: خداى تعالى به رسول گراميش وحى فرستاد كه وقتى تكبير اول‏نمازرا مى‏گويى دستها را تا برابر نحرت - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى‏نحر [11].
و در مجمع البيان در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه‏گفت: من از امام‏صادق(ع)شنيدم كه در تفسير آيهفصل لربك و انحرمى‏فرمود:اين نحر عبارت‏است از بلند كردن دستهايت تا برابر صورت [12].
مؤلف: آنگاه مى‏گويد: عبد الله بن سنان هم مثل اين حديث‏را از آن جناب نقل‏كرده، و نيز قريب به آن را جميل از آن جناب روايت كرده است [13].
و در الدر المنثور است كه ابن سعد و ابن عساكر از طريق‏كلبى از ابى صالح از ابن‏عباس روايت كرده‏اند كه گفت: بزرگترين فرزند رسول خدا(ص)قاسم، سپس زينب، وآنگاه عبد الله، و پس از او ام كلثوم، و آنگاه فاطمه و در آخر رقيه بود، قاسم ازدنيا رفت و اولين كس از فرزندان آن‏جناب بود كه در مكه از دنيا رفت، و بعد از او عبد الله ازدنيا رفت، و عاصى بن وائل سهمى گفت: نسل او قطع شد، پس او ابتر و بى عقب است، درپاسخش خداى تعالى اين آيه را فرستادكه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است [14].
و در همان كتاب است كه زبير بن بكار و ابن عساكر،از جعفر بن محمد از پدرش‏روايت كرده‏اند كه فرمود: قاسم پسر رسول خدا(ص)در مكه از دنيارفت و بعداز دفن جنازه آن جناب رسول خدا(ص)به عاصى بن وائل وپسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا(ص)را از دور ديد گفت: الآن زخم زبانى به او مى‏زنم، همين كه‏آن جناب نزديك شد، گفت: چه خوب شد كه‏اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: ان شانئك هو الابتر [15].
و نيز در همان كتاب است كه ابن ابى حاتم از سدى روايت كرده‏كه گفت: قريش رارسم چنين بود كه وقتى فرزند ذكور كسى مى‏مرد مى‏گفتند: بتر فلان، و چون فرزندرسول‏خدا(ص)از دنيا رفت عاصى بن وائل گفتبتريعنى فرزند ذكورش‏مرد، و اين فرد(رسول خداص)از همه بيشتر بتر شد، (چون هيچ فرزندذكور برايش نماند) [16].
از تواريخ آمده كه شماتت كننده وليد بن مغيره بوده.ودربعضى[17] ديگر آمده كه ابو جهل بوده.و در[18] بعضى [19] ديگر آمده كه عقبة بن ابى معيط بوده.ودربعضى[20] آمده كه كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر همان است كه مى‏گفت عاصى بن وائل‏بوده است.
مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم طبرسى آن را دراحتجاج از حسن بن على(ع)نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با عمرو بن العاصى است،فرموده: و تو در بسترى مشترك متولد شدى(يعنى مادرت هم با عاصى بن وائل هم بسترمى‏شده و هم با ديگران)، و وقتى‏متولد شدى عده‏اى از رجال قريش بر سر تو نزاع كردند، ابو سفيان بن حرب گفت اين پسر از نطفه من است.وليد بن‏مغيره گفت: از من است.عثمان‏بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تاآنكه‏از ميان همه آنان لئيم‏تر و بى حسب و نسب‏تر و خبيث‏تر و ستمكارتر و زناكارترشان‏عاصى‏بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ملحق ساخت.
و نيز اين تو بودى كه براى‏بر شمردن افتخاراتت به خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه محمد را زخم زبان مى‏زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمدمردى ابتر است، يعنى اولادذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از صفحه روزگار محو مى‏شود، و خداى تعالى‏درپاسخش فرمود: ان شانئك هو الابتر - تا آخر حديث [21].
و در تفسير قمى در ذيل آيهانا اعطيناك الكوثرآمده‏كه كوثر نهرى است دربهشت، كه خدا آن را به محمد(ص)داده، تا عوض از پسرش ابراهيم باشد [22].
مؤلف: اين روايت علاوه بر اينكه مرسل است، يعنى سندش ذكر نشده،و علاوه براينكه مضمر است، يعنى تنها در آن آمده كه: فرمودو روشن نكرده كه كدام يك ازائمه‏فرموده، با ساير روايات معارض است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت منافات ندارد كه كوثربه معناى خير كثيرباشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم مصداقى ازخير كثير است.
_____________________________
[1]روح المعانى، ج 30، ص 244.
[2]مجمع البيان، ج 10، ص 548.
[3]روح المعانى، ج 30، ص 245.
[4]روح المعانى، ج 30، ص 244 و 245.
[5]تفسير برهان، ج 4، ص 514 و الدر المنثور، ج 6، ص 403.
[6]الدر المنثور، ج 6، ص 403
[7]الدر المنثور، ج 6، ص 402.
[8]الدر المنثور، ج 6، ص 403.
[9]مجمع البيان، ج 10، ص 550.
[10و11] الدر المنثور، ج 6، ص 403.
[12و13] مجمع البيان، ج 10، ص 550.
[14]الدر المنثور، ج 6، ص 403.
[15]همان
[16]همان
[17] روح المعانى، ج 30، ص 248.
[18]همان
[19]همان
[20]همان
[21]احتجاج طبرسى، ج 1، ص 411.
[22]تفسير قمى، ج 2، ص 445
.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page