پیرامون ماجرای نابودی لشگر ابرهه توسط پرندگان، در احادیث اسلامی نکاتی وجود دارد که نظر شما را به برخی از آن نکات جلب می کنیم:
1 - هنگامی که پرندگان سنگ های خود را می افکندند، باد شدیدی برخاست که موجب سرعت آن سنگ ها می شد، و در نتیجه آن سنگ ها با شدت به سپاه ابرهه اصابت می نمود.
2 - هرگاه سنگ بر سر آن ها می خورد آن را سوراخ کرده و از پایین بدنشان خارج می گردید.(1064)
3 - عبدالمطلب برای شکرگزاری به درگاه خدا، کنار کعبه آمد، پرده کعبه را گرفت و چنین گفت:
یا حابس الفیل بِدِی المُغَمَّسِ - حبَستَهُ کانَّهُ مُکَوَّسِ
فِی مجلِسِ تُزهَقُ فیه الاَنفُسُ
یعنی: ای خداوندی که فیل را در محلی در طریق طائف (محل شکست لشگر ابرهه) متوقف ساختی، و آن را همچون الاغ درمانده نمودی، در آن جا که روح ها از بدن ها خارج می شدند.(1065)
4 - امام سجاد علیه السلام فرمود: حضرت ابوطالب با شمشیرش در مکه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفاع می کرد، روزی از آن حضرت پرسید: ای برادر زاده ام آیا برای هدایت همه مردم مبعوث شده ای یا تنها برای هدایت قوم خود؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هدایت هه انسان ها از سفید و سیاه و عرب و عجم، فارس و روم و... مبعوث شده ام.
وقتی که کفار قریش این سخن را شنیدند از روی تکبر و نخوت به ابوطالب گفتند: آیا به برادرزاده ات نمی نگری که چه می گوید؟ سوگند به خدا اگر این سخن را مردم ایران و روم بشنوند ما را از سرزمینمان می ربایند، و کعبه را ویران کرده و سنگ های آن را از جای خود به دور می افکنند.
در مورد این سخن که آن ها (کعبه را ویران می کنند و...) سوره فیل نازل شد، و به آن ها چنین پاسخ داد: ای شما که از ماجرای لشگر ابرهه آگاهی دارید، مگر ندیدید، آنان که قصد ویران نمودن کعبه را داشتند چگونه به هلاکت رسیدند، بنابراین نگران کعبه نباشید.
5 - امام صادق علیه السلام در ضمن گفتاری فرمود: همه سپاه ابرهه کشته شدند، جز یک نفر، که خداوند او را نزده نگه داشت تا اخبار هلاکت سپاه را به مردم یمن گزارش دهد، او به یمن آمد و پس از گزارش اخبار، مورد هدف یکی از آن پرندگان قرار گرفت و به هلاکت رسید.(1066)
6 - داستان اصحاب الفیل، از امور قطعی تاریخ است، که از معجزات پیامبر اسلام بوده که از آن به ارهاص تعبیر می شود که پیشینه و زمینه ساز صدق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود، از این رو وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوره فیل را برای مشرکان خواند، هیچکس منکر حادثه فیل و شکست لشگر ابرهه نشد.
7 - بالاخره خداوند همان گونه که با موریانه، عصای سلیمان علیه السلام را شکست و مرگ او را ظاهر کرد، و با موش های صحرایی سد عظیم قوم سبأ را سست نموده که باعث ویرانی سد و هلاکت آن قوم مغرور گردید، با سنگ های ریز، لشگر مجهز ابرهه را تار و مار کرد، تا همه قدرتمندان و مغروران عالم بدانند که خداوند بر همه چیز قادر است تا در برابر او عرض اندام نکنند.
در این جا با اعتراف و تقصیر و اقرار به این که نمی توانیم حق مطلب را ادا کنیم، کتاب را به پایان می رسانیم، شکر و سپاس بی حد خداوندی را که توفیق نگارش این کتاب را مرحمت فرمود، امید آن که سازنده و آموزنده باشد، و ره توشه ای برای مؤلف و ناشر برای سفر آخرت گردد، در این جا با عرض پوزش به درگاه خدا عرض می کنم:
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن - مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی - گرچه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین میناگریها کار تست - این چنین اکسیرها اسرار تست
ای خدای پاک و بی انباز و یار - دستگیر و جرم ما را در گذار(1067).
(پایان)
۱۰۶۴ - چنان كه خواهیم گفت: این پسر، عبدالله پدر پیامبر اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم بود.
۱۰۶۵ - از ظاهر عبارت استفاده مى شود كه تنها یك فیل بود كه ابرهه بر آن سوار مى شد، و بقیه لشگرش بر اسب ها و شترها سوار بودند، ولى بعضى تعداد آن ها را هشت و بعضى دوازده نقل كرده اند. بنابر این بود كه لشگر ابرهه شبانه بر كعبه حمله كرنند، ولى حركت نكردن فیل، آن ها را معطل كرد، به طورى كه وقت گذشت و صبح فرا رسید.
۱۰۶۶ - بحار، ج ۱۵، صص ۱۳۳.
۱۰۶۷ - كه به گفته بعضى آن جا ((وادى مُخَسَّر)) (بین منى و مشعر) بود.