متن ادبی «از غدیر عشق سرشاریم ما»

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)


مست آن جام اقاقی شد دلم بی‏ خود از چشمان ساقی شد دلم باز این دل عشق بازی می‏کند عاشقانه تکنوازی می‏کند چون که مست از ساغر یاقوتی‏ ام وامدار چشم آن لاهوتی‏ ام واله‏ام سرگشته در صحرای درد شیعه ‏ام سرمست از صهبای درد تا ابد دست من و جام الست تا ابد چشمان اشکم مست مست ای خدای دیده بارانی ‏ام محو در اندیشه عرفانی‏ ام محو در نام بلند ساقی‏ ام عاشق آیینه ‏های باقی‏ ام در نگاهم موج دریا می‏شود شعرهایم وقف فردا می‏شود خمی از دریای حیدر می‏زنم جامی از درد پیمبر می‏زنم جرعه نوش کوثر ربانی ‏ام در خم ابروی ساقی فانی ‏ام
از غدیر عشق سرشاریم ما مست چشم ناب دلداریم ما چشم ما آیینه اهل ولاست ساغر ما پر ز جام مرتضی است جامه ای ما اسیر خم تو مستی ما از غدیر خم تو خم تو لبریز از حب ولاست خم تو سرشار از صهبای «لا»ست ای خروش آبها در یاد تو معنی فریادها فریاد تو ای خدای حلم، معبود نیاز ذکر یا قدوس در اوج نماز تا قنوت یادها چشمان توست;
سجده سرخ شفق از آن توست چشم خورشید است‏بر مستان تو سبحه افلاک در دستان تو شب طلوع گریه‏ هایت دیده است چاه کوفه، های هایت دیده است ذکر بر سجاده ‏ات گل می‏کند اشک از چشم تو پر مل می‏کند ای تغزل های سرخ آفتاب ای امام رود ای معشوق آب از همان روزی که رویید آفتاب از فراز دست هایش ماهتاب;
عاشق اصل ولایت گشته ‏ایم واصل و صل و صایت گشته ‏ایم «وال من والا»ست در خم غدیر عشق ما مولاست در خم غدیر حیدر کرار، مستت می‏شویم همچون مالک، پای بستت می‏شویم عمر ما در جذبه نازت گذشت در عروج سرخ پروازت گذشت بیعت‏ خورشید را باور کنیم از می حب علی ساغر کنیم این غدیر خم، خم اهل ولاست می فروشی شیوه اهل صفاست ما سبک بالان کوی حیرتیم وارثان ذوالفقار غیرتیم شیعه را تفسیر خون باید نمود درد و داغ و عشق در دشت‏ شهود خون ما جاری است در رگ های دشت سبزه ‏ها سرخند در پهنای دشت خون، بهای عشق بازی می‏شود خون مقام تکنوازی می‏شود مکتب ما مکتب خون است و بس مکتب گل های گلگون است و بس هر که را زخمی نباشد شیعه نیست شیعه بی‏ درد آیا هست؟ کیست؟
شیعه! با سرخی خون اعجاز کن با دو بال زخمی‏ات پرواز کن پر گشا تا اوج عرفان خدا تا تلاوتگاه قرآن خدا تا خروش چشمه ای منجلی تا خدا، تا اشک تا بیت علی یا علی از غربتت دم می‏زنم با دل تارم نی غم می‏زنم یا علی این آتش جان من است شعله‏ های زخم سوزان من است غربت تو غربت آلاله ‏هاست غربت تو انعکاس ناله‏ هاست
ای امام درد یا مولا علی عاشق شبگرد یا مولا علی معنی غیرت خروش چشم تو مردتر از مرد یا مولا علی ای لطافت ‏خیز معشوق سحر یا امام الورد یا مولا علی همچو رب تنها و بی‏ همتا تویی ای امیر فرد یا مولا علی می‏چکد از اشک‏ هایت ماهتاب آفتاب زرد یا مولا علی
یا علی ای امتزاج مهر و ماه ای امام گریه زخمی چاه یا علی ای همسر بانوی آب می‏دمد از چشمهایت آفتاب پیش چشمت آب نیلی می‏شود یاس احمد غرق سیلی می‏شود پیش چشمت آه در را سوختند بیت عترت را به کین افروختند دست‏ شبنم رنگ نیلوفر شکست جامه ای ساقی کوثر شکست بازوان نسترن مجروح شد قامت زهرای تو بی‏روح شد مثل گوهر گریه ‏ات در چاه شد قوس محرابت‏ شهادتگاه شد
ساقی خم غدیری، یا علی دست ما را چون نگیری؟ یا علی یا علی ای ساقی خم، السلام یا علی ای مثنوی ناتمام ...

مجله فرهنگ کوثر ، اردیبهشت 1376 ، شماره 2