30 - کمک خواستن از نماز

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 یکی از موضوعاتی که در باره ی نماز در قرآن کریم مطرح شده استعانت جستن و کمک خواستن از خداوند به وسیله ی نماز است که در دو مورد این مطلب بیان شده است: استعینوا بالصبر و الصلوة و انها لکبیرة الا علی الخاشعین (126) و استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین . (127)
هر انسانی به تنهایی نمی تواند مشکلات و دشواری های زندگی مادی و معنوی خود را حل کند مگر این که به او کمک شود و بهترین یاری دهنده خداوند متعال است، از این رو در نماز به خداوند عرضه می داریم: پروردگارا!هم تو را عبادت می کنیم و هم از تو مدد می جوییم؛ ایاک نعبد و ایاک نستعین ، از این رو حضرت موسی علیه السلام به قومش می گوید: برای پیروزی در مشکلات از خداوند کمک بخواهید و در برابر دشواری ها صبر کنید؛ قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا .(128)
بر طبق این دو آیه برای پیروزی بر مشکلات، دو رکن اساسی لازم است : یکی موضوع صبر و شکیبایی و استقامت در برابر ناگواری ها و دیگری مسئله ی نماز و پیوند درونی و قلبی با خداوند متعال است .
مرحوم طبرسی می فرماید: صبر به معنای خودداری از خواسته ها و خویشتن داری در برابر هوا و هوس است و صبر بر مصیبت به همین معناست که مصیبت زده خود را از بی تابی و از جزع و فزع و فریاد زدن نگه می دارد .
و به همین مناسبت ماه رمضان که روزه دار خودداری از خوردن و آشامیدن می کند ماه صبر نامیده شده است، از این رو در حدیث داریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه با مشکلی مواجه می شد که او را ناراحت می کرد، از نماز و روزه کمک می گرفت .
در حدیث دیگری وارد شده که: کان علی علیه السلام اذا هاله امر فزع قام الی الصلاة ثم تلا هذه الآیة (129) هنگامی که مشکلی برای حضرت علی علیه السلام پیش می آمد از نماز کمک می گرفت .
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرگاه با غمی از غم های دنیا رو به رو می شوید، وضو بگیرید و به مسجد بروید و نماز بخوانید و دعا کنید؛ زیرا خداوند می فرماید: استعینوا بالصبر و الصلوة . (130)
گرچه قرآن کریم می فرماید: از صبر و نماز کمک بگیرید، اما ضمیر انها به نماز بر می گردد . علامه طباطبایی رضی الله عنه می فرماید: زیرا استعانت جستن به صبر با خشوع چندان تناسب ندارد در حالی که با نماز تناسب کامل دارد 

126) بقره / 45 .
127) بقره / 153 .
128) اعراف / 128 .
129) نورالثقلین / ج 1 / ص 76 .
130) تفسیر عیاشی / ج 1 / ص 43