نهج البلاغه، راه سعادت

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 قرآن داروی دردهای بی درمان است(42) و نهج البلاغه چراغ راه عارفان و شایستگان برای روشنن ضمیران و عارفان طریق الهی، که انسی با نهج البلاغه دارند، این یک امر واضح است که علاوه براین که این کتاب، طریق بلاغت و فصاحت و سخنوری است و مافوق کلام خلق و مادون کلام خالق است، در حقیقت راه سعادت نیز هست.
در جای جای نهج البلاغه، توجه امام به اصول انسانی و رموز زندگی، موج می زند. امام معتقد بود که مسلمان کسی است که قبل از مسلمانی، انسان باشد و انسان کسی است که حدود وظایف و حقوق خود را، چه فردی و چه اجتماعی، خوب بشناسد و همان گونه که وظایف خود را به درستی و صمیمیت انجام می دهد، حقوق انسانی خود را حفظ و مطالبه کند و همان طور که به حقوق دیگران تجاوز نمی کند، در برابر هر متجاوزی بایستد.
لذا هنگامی که نهج البلاغه نهج البلاغه را از لحاظ کمال روحی، روانی، اجتماعی و فردی، ملاحظه می کنیم، راه ها و جایگاه های سعادت افراد جامعه، در آن آشکار است و به قول شهید مطهری، امام (ع) کتابی شگفت را به یادگار گذاشته است،(43) کتابی که ضامن سعادت انسانی است؛ اما برای جوامع یا افرادی که دچار تورم خود طبیعی نشده باشند و حتی از دیدگاه مکتب هایی که برای بشریت، آغاز و انجامی جز همین خاک تیره و تکاپویی جز برای گسترش خود طبیعی سراغ ندارند، علی (ع) و نهج البلاغه اش هرگز قابل شناخت و هضم نخواهد بود.(44) به همین علت، علامه محمد تقی جعفری رسالت انسانی را به عنوان موضوع و مقدمه ای بر ترجمه و تفسیر نهج البلاغه پی می گیرد و به بررسی اندیشه های لطیف و باورداشت های متعالی نهج البلاغه، که ضامن سعادت انسانها است، می پردازد و تا آن جا می رسد که عشق پرستش را به عنوان سعادت روحی در لابه لای نهج البلاغه برجسته می کند، امام علی (ع) را نماینده این رسالت کلی معرفی می نماید و او را انسانی سعادتمند بر پهنه هستی می نگرد که این سعادت را به دیگران ارزانی می دارد.
دیگر این که بدون مشاهده عظمت الهی و بدون تجلی حق در دل، هیچ انسانی نمی تواند آن همه شیفتگی و بی قراری و محبت الهی را دارا شود و گرایش و عبادت خود را مافوق مجرای معامله گری قرار دهد. او است که می گوید:
الهی!ما عبدتک خوفاً من عقابک ولا رغبة فی ثوبک ولکن وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک.(45)

42) محمد جواد مغنیه، به نقل از: سخنان علی (ع)، ترجمه جواد فاضل، ص 18.
43) مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 353.
44) محمد تقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 1، ص 3.
45) ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 80.