من آن گلم که خفته به خون باغبان من

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

چند خط روضه و زبان ‌حال امام ‌سجاد علیه ‌السلام

من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من

مرغ بهشت وحی ام و از جور روزگار
ویرانه های شام شده آشیان من

هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من

زنهای شام خنده به ناموس من زدند
این بود احترام من و خاندان من

زنجیرها به زخم تن من گریستند
دشمن نکرد رحم به اشک روان من

گردید نقش خاک زسنگ یهودیان
از نوک نی سر پدر مهربان من

شام بلا و طشت طلا وسر حسین
گردید قاتل پدرم میزبان من

من اشک ریختم زبصر او شراب ریخت
با آنکه بود آیه کوثر به شأن من

من ناله می زدم زدل او چوب خیزران
من تن به مرگ دادم او سوخت جان من

«میثم» خدا جزات دهد در عزای ما
کز نظم تو عیان شده سوز نهان من

حاج غلامرضا سازگار

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page