(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)
«لا سُؤْدَدَ مَعَ انْتِقام»
;جمع نَتْوان کرد با هم انتقام و سَروَری
|
;کینَه در خاطِر نگیرد هرکِه خواهد مهتری
|
«لازِیارَةَ مَعَ زِعارَةٍ»
;چون رَوی پیش عزیزی رویِ خود را تازه دار
|
;تا نپُرسَندَت سر از زانوی عِزَّت برندار
|
«لا صَوابَ مَعَ تَرْکِ المَشْورَةِ»
;گر همی خواهی که بِشناسی خطا را از صَواب
|
;مَشوَرَتْ بَر در همه کاری به نزد شیخ و شاب
|
«لا مُرُوَّةَ لَکَذُوبِ»
;از مُرُوَّت دور ماند او را که عادت شُد دروغ
|
;راستان را چِهره دولَت نمانَد بیفروغ
|
«لا وَفآءَ لِمَلُولٍ»
;از مَلول ایمن مباش و زو وفاداری مجوی
|
;دل به عَهْدِ او مَبَند و رازِ دل با وی مگوی
|
«لا کَرَمَ اَعَزُّ مِنَ التُّقی»
;چون گرامیتر نبود از مردُم پرهیزگار
|
;گفت: «عِنْدَاللّهِ اتْقیکُمْ» به قرآن کِردِگار
|
«لا شَرَفَ أَعْلَی مِن الإسلام»
;زِندِگی خود مکن در کفر و نادانی تَلَف
|
;کآدَمی را نیست برتر از مُسلمانی شَرَف
|
«لا مَعْقِلَ اَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ»
;از بدی پرهیز کُن گر قُربِ حق داری طمع
|
;کآدَمی را نیست محکمتر پناهی از ورع
|
«لا شَفیعِ اَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ»
;چون گناهی کرده باشی ورچِه باشد بَس شنیع
|
;توبه و عُذرِ گناهت بِهترست از هر شفیع
|
«لا مَرَضَ أضْنی مِنْ قِلَّةِ العَقْلِ»
;مَرد را در بستَرِ حِرمان و خُسران خوار و زار
|
;هیچ بیماری نَسازَد هَمچو کمْ عقلی نزار
|
«لِسانُکَ یَقْتَضِیکَ ما عَوَّدْتَهُ»
;هر چه عادت شد زبان او را تقاضا میکُنَد
|
;بَدْ زبانی مرد را پیوسته رسوا میکند
|
«المرءُ عَدُوُّ ما جَهِلَهُ»
;گر ندانند از قصورِ خویش چیزی مردُمان
|
;دشمنِ آنْ چیز باشند آشکارا و نِهان
|
«رَحِمَ اللّهُ امْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ یَتَعَدَّ طَوْرَهُ»
;رحمتِ حق بر خردمندی کِه قدر خود شناخت
|
;وَز طریقِ خود نَگَشت و مایه حُرمت نباخت
|
«إِعادَةُ الإعْتِذارِ تَذْکیرٌ لِلذَّنْبِ»
;بر گُنَه چون واقفی یکبارِگی عُذرش بِخواه
|
;وَر دگر رَهْ عُذر گویی تازه گردد آن گناه
|
«النُّصْحُ بَیْنَ الْمَلاءِ تَقْریعٌ»
;در میان مردمان نَبْوَد نصیحَت سودمند
|
;لیک در خَلوَت نصیحت خوشگوار آید چو قند
|
«إذا تَمَّ العَقْلُ نَقَصَ الکَلامُ»
;مرد چون عقلش بیفزاید بکاهد در سُخَن
|
;تا نباید فرصتِ گفتار نَگشاید دهَن
|
«الشَّفیعُ جَناحُ الطّالِبِ»
;چون نباید مرغ بیپَر بر مُرادِ خود ظفر
|
;شد شَفاعَتْخواه، حاجتمند را چون بال و پر
|
«نِفاقُ الْمَرءِ ذِلَّةٌ»
;از نفاقِ مَردُمان خاطر بِشُو یکبارِگی
|
;تا رهانی خویش را از خواری و بیچارِگی
|
|
مجله گنجینه ، فروردین 1382 ، شماره 25
-
-
بازدید: 3914
نوشتن دیدگاه