متن ادبی «ماه و ستارگان»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

آنان که با مه ‏آلوده ‏ترین شب‏ها پیمان بسته بودند، آمدند تا آفتاب حقیقت را به تاریکی فرو افکنند. تو آمدی؛ چون ماهی درخشان که کهکشانی از ستاره ‏ها را به همراه دارد. آنان نمی‏دانستند که سپیده را نفرت تیرگی، کارگر نیست و دست‏ های سبز بهار را رگبار زرد خزان، فرو ریختن نمی‏تواند. معاشران حق، به آیه‏ های آبی آسمان تکیه دارند و جز به راستی زبان نمی‏گشایند.
همراه با چهار دلیل محکم
دست در دست فرزندان آبشار آمدی؛ با اطمینانی که تار و پودت را روشن می‏کرد. آمدی؛ با چهار نشانه سبز، چهار دلیل محکم که نگاهشان، خانه برانداز توفان جهل و سیاهی بود. آمدی تا حقانیت خورشید را در خواب‏ آلوده ‏ترین چشم‏ها، بشارتی ابدی باشی. روز برمی ‏آید - حتی در هجوم ابرهای بی‏ خبری - و مژده آگاهی و رویش را با خود خواهد آورد.
پرده از چشم ‏های نجرانیان کنار رفت
پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید، درباره عیسی بعد از آن‏که به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی، بگو بیایید! ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله برخیزیم تا دروغ‏گویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. عطر یقینت که در همه‏ جا پیچید، پرده‏ های تردید از دیدگان بی خبر نجرانیان کنار رفت. آنان دریافتند که تو نیز چون مسیح علیه ‏السلام ، پیام ‏آور مهربان آئینه ‏ای و بشارت‏ دهنده رستگاری انسان‏ها.

معصومه داوودآبادی