دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که تاریخ را شرمنده صبر و سکوت غریبانه ات کردی، برای تو که سیمای شفّاف عدالت را هنوز هم پس از چهارده قرن فاصله، برایمان تازه و زیبا و روشن تصویر میکنی و ذوالفقار حق مدارت را در امتداد مسیر وحی و حقیقت به چرخش می آوری تا کوردلان خفته را از خواب شوم شیطانی برهانی.
دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که علم را با عدل و عمل در هم آمیختی و تصویر انسان کامل را برای همیشه در دایرةالمعارف انسان شناسی ثبت کردی.
ایمانت را با عشق و یقین گره زدی و در روزگاری که آئین حق، یاوری نداشت، مصداق «اَوَّلَ مَن اَسلَمَ مَعَ رَسول اللّه» شدی.
تو برادر وحی و جانشین او شدی؛ آنگونه که سزاوار ایمان محکم و یقین استوارت بود.
خداوند تو را برگزید تا میراث گرانقدر محمّد صلی الله علیه وآله را پاس داری؛ آنگونه که تو حقیقت رسالت او را دانستی و آیین نیکویش را برگزیدی.
دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که نام بلندت همچون هیبت ذوالفقاری ات، هنوز هم کام جان شب پرستان را تلخ میکند و جام جان حق مداران را از کوثر ناب ولایت سرشار.
چقدر دستان کوتاه ما تا آسمان بلند نگاهت فاصله دارند! کاش تقویم زندگیمان در تقدیر تاریخ تو بود! کاش تو را می دیدیم بالای منبر سادگی ات که با همان خرقه پشمینه پادشاهی نشستی و مسجد کوفه را مست موعظه میکردی!
کاش تو را می دیدیم کنار جاه های عمیق بی کسی ات، با همان صدای «های های» غریبانه؛ آنجا که نجوا میکردی: «انا عبدک الضعیف الذلیل المسکین المستکین»!
کاش دنیا تو را میفهمید؛ دنیایی که حجم کوچکش، هیچگاه قدر هیبت ملکوتی ات را آنچنان که شایسته نام بلند علی علیه السلام است ندانست و نفهمید!
عاطفه خرمی