متن ادبی «علی علیه ‏السلام ، خود محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله بود»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


علی علیه السلام و محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را نسبتی است؛ چنان‏که آب را با آئینه؛ چنان‏که ابر را با آسمان؛ چنان‏که عشق را با باران.
علی را با محمد نسبتی است؛ چنان‏که جان را با جانان؛ آفتاب را با روز.
علی بی‏محمد و محمد بی‏علی، در ذهن هستی نمی‏گنجد.
آن روز، رسول اللّه‏ صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ، پرده از عهدی ازلی برداشت؛ وگرنه حقیقت هستی را چه نیاز به عقدها و عهدهاست. علی علیه ‏السلام خود محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله بود؛ از همان روز که آسمان آفریده شد. ستاره ‏ها را خواند و دست در دست یکدیگرشان گذاشت. ابر و باد را برادر خواند و خاک و آب را.
کهکشان را سکوتی مبهم فرا گرفت؛ چه کسی آفتاب ‏تر از علی، چه کسی محمدتر از علی برای برادری محمد بود؛ آن‏ هنگام که ستاره‏ ها سو سو زنان دنبال برادر محمد می ‏گشتند؟!
ما، برادران عهدبسته مدینه ‏ایم
از خویشتن ‏گذشتگان مدینة‏النبی را چه افتاده؟! برادران آن روز را چه شده که دست‏ هایشان آلوده تفرقه است و پیشانی‏شان پشیمان پریشانی؟
اسلام، عقدی‏ست بسته میان امت محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ، تا صدایشان یکی باشد و قدرتشان دو تا.
چه افتاده است که این‏چنین پریشانند امت رسول؛ چون گیسوی سنبلان خزان؟ کی می‏شود که میوه وحدت را بچینیم و سیب درخت قامت اتحاد را؟ آن خطاط اول و آخر، سیاه‏ مشق زندگیمان را دست در دست هم نوشت و واژه‏ های برادری ‏مان را بر صحیفه مدینة‏النبی نگاشت. ما عهد بسته اخوت مدینه ‏ایم؛ ساکنان کوچه ‏های باور محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله . ما دستان علی علیه ‏السلام و محمدیم که روزی از روزها به هم رسیده ‏ایم و تا ابد با هم خواهیم ماند. ما برادران عهدبسته مسجدالنبی هستیم.

حسین امیری