آیا می دانید چگونه باید خداوند را عبادت كنیم ؟

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

روش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت. آنگونه كه آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت . آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام ، بهترین عبادت را كدام می دانند و چه اوصافی برای آن می شمارند؟ جواب را باید از قرآن و عترت دریافت . پس مروری به كلمات اولیاء دین می كنیم :

1. آگاهانه
در حدیث است: «ركعتان من عالم خير من سبعين ركعة من جاهل »[1] دو ركعت نماز عالم ، بهتر از هفتاد ركعت نماز جاهل است.
و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : از نماز، آن قسمتی مورد قبول است كه انسان بر اساس تعقّل و آگاهی بخواند. [2]
در حدیث دیگر است: «المتعبد علي غير فقه كحمار الطّاحونة» [3] عابدی كه از روی فهم ودرك عبادت نكند، همچون الاغ آسیاب حركت می كند ولی در جا می زند و پیش نمی رود.
نماز آگاهانه آنست كه انسان بداند چه می كند، چه می گوید، با كه صحبت می كند، حضور قلب و توجّه به خدا داشته باشد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دو ركعت نماز با توجّه ، از شب زنده داری غافلانه بهتر است [4].
قرآن می فرماید: «لا تقربوا الصلوة وأنتم سكري حتي تعلموا ما تقولون» [5] در حال مستی سراغ نماز نروید، تا بدانید كه چه می گویید.
امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن می گوید و چه می گوید، گناهانش بخشیده می شود. [6]

2. عاشقانه
آنگونه كه بیمار، از غذای لذیذ، لذّت نمی برد، عبادت كنندگان بی شوق هم ، لذّتی از پرستش نمی برند. عبادت باید همراه محبت و عشق و نشاط و لذّت باشد، نه همراه كسالت و بی حالی و افسرده دلی . نشاط در عبادت ، امتیازی است كه انسانهای شیفته دل از آن برخوردارند. زمینه آن را هم باید با معرفت و توجّه بدست آورد. عبادت زوری و تحمیلی ، بی نتیجه است .
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: «لا تكرهوا الي انفسكم العبادة» [7] عبادت را به خودتان تحمیل نكنید. آنگونه كه برای دیدار یك شخصیت محبوب و بزرگ ، نشاط و شوق می یابیم ، برای دیدار با خدا و پرستش در آستان او هم باید قلبی مشتاق و با نشاط بیابیم . اولیاء دین و معصومین علیهم السلام، چنان شیفته لحظه دیدار با خدا بودند و چنان عاشقانه نماز و عبادت داشتند كه شگفت آور است (به نمونه هایی در بحث های بعد اشاره می شود).

3. خالصانه
گوهر خلوص ، به عبادت ها ارزش و اعتبار می بخشد و عبادتی كه خالص برای خدا نباشد و ریا، نفاق و شهرت طلبی و عوام فریبی باشد، فاقد ارزش است و نزد خداوند هم پذیرفته نیست .
قرآن می فرماید: «ولا يشرك بعبادة ربه أحدا» [8] (هر كه به خدا و قیامت ایمان دارد) كسی را در عبادت ، شریك خدا نسازد.
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «من شهر نفسه بالعبادة فاتهموه علی دینه » [9] هر كس با طرح عبادت خویش در جامعه ، خود را مشهور می كند، نسبت به دین او بدبین باشید.
چنین كسانی از دین ، دامی برای فریب مردم می سازند. عبادت بی اخلاص ، همچون جسم بی جان و پیكر بی روح است . و به تعبیر قرآن ، مردم فرمان نیافته اند مگر آنكه با دینی خالص خدا را بپرستند: «ومآ أمروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين » [10]

4. خاشعانه
خشوع، آن توجّه قلبی به پروردگار و داشتن حالتی است كه مناسب با عظمت خداوند است . پرستش خدا باید همراه با قلبی سرشار از احساس عظمت خدا و كوچكی و نیاز در مقابل او باشد. قرآن ، در وصف مومنان رستگار، «خشوع در نماز» را بیان می كند: «الذين هم في صلا تهم خشعون » [11]
این خشوع قلبی ، باید سراسر وجود اهل عبادت را فرا بگیرد. راه بدست آوردن آن ، اینست كه نمازگزار، چنان عبادت كند كه گویا خدا را می بیند و ذلت و كوچكی خویش را در برابر قدرت و عظمت او حس ّ كند. در حدیث است : «اعبداللّه كانك تراه » [12] خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را می بینی .
در حدیث دیگر است: «فصلها لوقتها صلاة مودع» [13] نماز را در وقتش چنان بخوان ، كه گویا آخرین نماز توست و تو از نماز و دنیا خداحافظی می كنی .

5. مخفیانه
انسان ، مصون از دام های شیطان نیست و عبادت های عابد، چه بسا با عجب و ریا و خودنمایی تباه می شود. راه غلبه بر این آفت ، عبادت های پنهانی است .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اعظم العبادة اجرا اخفاها» [14] پاداش عبادتی بیشتر است كه مخفی تر باشد.
البته این در مواردی است كه خود اسلام ، دستور به عبادت های علنی (مثل نماز جماعت و جمعه و حج) نداده باشد، چرا كه نماز جماعت در مسجد، برتر از نماز فرادی در خانه است . عبادت مخفیانه بسیاری اوقات ، جلوی ریا و تباه شدن عبادت را می گیرد.

پی نوشت:
[1] . سفینة البحار، كلمه «عبد»
[2] . محجة البیضاء، ج‏1، ص‏366
[3] . سفینة البحار، عبد
[4] . بحارالانوار، ج‏84، ص‏259
[5] . نساء، آیه 43
[6] . وافى، ج‏2، ص‏10
[7] . اصول كافى، ج‏2، ص‏83
[8] . كهف، آیه 110
[9] . بحارالانوار، ج‏70، ص‏252 ؛ وسائل ‏الشیعه، ج‏1، ص‏58
[10] . بيّنه، آیه 5
[11] . مؤمنون، آیه 3
[12] . مصباح الشریعه، ص 8
[13] . بحارالانوار، ج‏84، ص‏223
[14] . بحارالانوار، ج‏70، ص‏251