هرگز مؤمنی مرتکب ترور نمی‌شود

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

بسمه تعالی
علیکم السلام و رحمة الله
در نقل است زمانی که ابن زیاد به دستور یزید از بصره به کوفه آمد، جناب مسلم در خانه‌ی جناب هانی - که از بزرگان کوفه و رئیس قبیله بود - مهمان بود.
از طرف دیگر شخصی به نام شریک بن اعور از اطرافیان ابن زیاد بود اما از شیعیان بسیار محکم و استوار بود. او اندکی بعد از ابن زیاد به کوفه رسید لکن بیمار بود و او نیز مهمان خانه هانی شد. و هانی را به یاری و کمک به جناب مسلم تشویق می‌کرد.
پس از ورود ابن زیاد به دارالاماره و تسلط بر اوضاع، چون سراغ شریک بن اعور را گرفت و به او اطلاع دادند که بیمار است و در خانه هانی استراحت می‌کند، دستور داد به او خبر دهید که ما برای عیادت او خواهیم رفت.
شریک مطلب را به عرض جناب مسلم رسانید و از ایشان خواست که زمان آمدن ابن زیاد، در پشت پرده پنهان شوید و هرگاه فرصت مناسب بود من صدا می‌زنم "به من قدری آب بدهید" و این رمزی باشد میان من و شما که فرصت مناسب است؛ پس شما ناگهان از پس پرده خارج شده و او را همینجا به قتل برسانید تا از شرور و فتنه‌های آینده پیشگیری شود.
ابن زیاد به اتفاق دستیارش به نام مهران که شخص بسیار زیرکی بود برای عیادت از شریک بن اعور به منزل هانی وارد شدند.
در بین گفتگو شریک صدا زد "به من قدری آب بدهید". اما خبری نشد و جناب مسلم از پشت پرده خارج نشد.
بار دوم و سوم هم کلمه رمز را بکار برد اما خبری نشد.
مهران احساس خطر کرد و به ابن زیاد اشاره کرد که باید زودتر خارج شویم.
چون آنها رفتند و جناب مسلم بیرون آمد، شریک از جناب مسلم پرسید: چه چیز مانع شد از اینکه ابن زیاد را به قتل برسانید؟
جناب مسلم در پاسخ فرمود:
دو چیز: یکی اینکه جناب هانی خوش نداشت که ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود. دوم حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه وآله رسیده: "إنّ الإیمان قید الفتك فلا یفتكْ مؤمنٌ" همانا ایمان مانع از ترور ناگهانی است؛ پس هرگز مؤمنی مرتکب ترور نمی‌شود [یا نشود].