علامه مجلسی رحمه الله در بحارالأنوار، پس از آوردن زیارت عاشورا، به بیان نقاط مبهم آن پرداخته و از جمله میگوید:
شاید زدن نقاب در هنگام رفتن به میدان جنگ یا در تمامی مسافرتها از بیم دشمنان، مرسوم بوده است تا مبادا دشمنان، آنان را بشناسند.
ایشان، سپس به نقل کلام مرحوم کفعمی میپردازد که در ادامه خواهیم آورد.
در توضیح کلام مرحوم مجلسی باید دانست که در پاره ای گزارشهای تاریخی، از پوشاندن چهره توسط افراد، سخن به میان آمده است. از جمله، هنگامی که ابن زیاد به امارت کوفه منصوب گردید، با چهرهای پوشیده به «لثام»، وارد این شهر شد، بدان سان که مردمْ گمان بردند که وی امام حسین(علیه السّلام) است و با وی به خطاب یا ابن رسول الله! سخن گفتند و بدو خیرِ مقدم گفتند!
در ماجرای توطئه عَقَبه هم منافقان از «لثام» برای پنهان ساختن خود از دید پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اصحاب ایشان استفاده کردند.
در پیکار حضرت امیرالمؤمنین(علیه السّلام) با طلحه عبدوی هم میخوانیم که طلحه از حضرت میپرسد: تو کیستی؟
حضرت، «لثام» از چهره میگشاید و خود را معرّفی میکند.نیز آن حضرت، در هنگام کمک به فقرا از این روش (پوشاندن روی)، برای ناشناس ماندن، بهره میجُسته است.
منابع:
بحارالاٌنوار، ج ۱۰۱، ص ۳۰۱ ، ج ۴۴، ص ۳۴۰وج۲۱ص۲۳۳و۲۴۷
الإرشاد المفید، ج ۲، ص ۴۳.
إعلام الوری، ج۱، ص ۲۴۵ ـ ۲۴۶.
بحارالانوار:ج ۳۵، ص ۶۰.و ج۴۶، ص ۸۹ (به نقل از: مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴ ص ۱۵۳)