منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد؛ چنان که ابن اثیر آن حالت را «تکلف البکاء» معنی میکند و در تفسیر جمله فان لم تجدوا بکاء فتباکوا میگوید: ای تکلفوا البکاء. [۱]
توصیه به تباکی
در فرهنگ شیعه، توصیه به تباکی، تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز، توصیه کردهاند؛ چنانکه کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه میکنند؛ از آن جمله:
امام صادق فرمود: « [هنگام دعا] اگر گریه ات نیامد، خود را به گریه وادار کن». (عن عنبسه [بن بجاد] العابد قال: قال ابو عبدالله : ان لم تکن بک بکاء فتباک، مرحوم علی اکبر غفاری در توضیح مفهوم این حدیث در تعلیقه خود مینویسد: والتباکی حمل النفس علی البکاء والسعی فی تحصیله.) [۲]
سعید بن یسار میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: هنگام دعا، گریهام نمیگیرد؛ [اما]خود را وادار به گریه میکنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگس باشد. (عن سعید بن یسار بیاع السابری قل: قلت لابی عبدالله انی اتباکی فی الدعاء ولیس لی بکاء؟ قال: نعم ولو مثل راس الذباب) [۳]
امام صادق (علیهالسلام) به ابوبصیر فرمود: اگر از پیشامدی میترسی یا حاجتی داری، با نام خدا آغاز کن و او را چنان که شایسته است، تمجید و ثنا کن، آن گاه بر پیامبر درود فرست و سپس حاجتت را بخواه و خود را وادار به گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگسی باشد.
امام صادق (علیهالسلام) افزود: پدرم میفرمود: نزدیکترین حالتی که یک بنده نسبت به پروردگار پیدا میکند، آن است که در حال سجده گریه کند. (فقال ابو عبدالله لابی بصیر ان خفت امرا او حاجة تریدها فایدا بالله و مجده و ائن علیه کما هو اهله وصل علی النبی و سل حاجتک و تباک ولو مثل راس الذباب، ان ابی کان یقول: ان اقرب مایکون العبد من الرب عزوجل و هو ساجد باک) [۴]
پینوشت:
۱. النهایة، ج۱، ص۱۵۰.
۲. الاصول من الکافی، ج۲، ص۳۳۲.
۳. الاصول من الکافی، ج۲، ص۳۳۲، ح۹.
۴. الاصول من الکافی، ج۲، ص۳۵۰،، ح۸-۱۰.