شک ندارم که «دکتر رشید فرخی» این روزها مینشیند بالای پلههای سر نبش همان مستشفی و هرولههای دور حرم را میبیند و برای خودش روضه میخواند. روضهای به زبان فارسی با لهجه غلیظ انگلیسی!
دکتر «محمد وحید رشید فرخی» از اعضاء ایرانی مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) روز شنبه 25 مرداد 1399 دار فانی را وداع گفت. وی از مرتبطین فعال مجمع در زمینه شیعیان منطقه آمریکای مرکزی و لاتین بود که خدمات بسیاری را در این منطقه به پیروان و مکتب اهل بیت(ع) تقدیم نمود.
"مشاوره و همكاری با اداره كل اروپا و آمريكای مجمع جهانی اهل بيت(ع)"، "تلاش برای ترويج معارف اهل بيت(ع) در آمريكای لاتين (مانند آرژانتین و گویان)"، "تعامل جهت ساماندهی امور شيعيان كشورهای آمريكای مركزی (مانند هائيتی و کوبا)"، و "کمک های دوستانه و دلسوزانه به دانشجویان و طلاب لاتینی شاغل به تحصیل در ایران" از جمله خدماتی بود که آن فقید سعید، مخلصانه و بدون هیچ چشمداشتی ارائه می کرد.
آن مرحوم همچنین از پزشکان فعال در "بنیاد بین المللی خیریه پزشکان مسلمان و محب اهل بیت(ع)" بود که از مؤسسات عام المنفعه و اقماری مجمع محسوب می شود. خدمات اربعینی دکتر رشید فرخی در موکب های این بیناد به یادماندنی است.
آقای «مرتضی درخشان» در یادداشتی که به مناسبت درگذشت این پزشک متعهد در شماره 5742 روزنامه جام جم (۶ شهریور ۱۳۹۹) منتشر کرد، از بعدی عاطفی به خدمات او و نیز دلدلدگی اش به امام حسین(ع) پرداخته است.
این نوشته را به مناسبت چهلمین روز فقدان دکتر رشید فرخی به خوانندگان گرامی ابنا تقدیم می کنیم:
** روضه فارسی، با لهجه انگلیسی! **
به قلم: مرتضی درخشان
یکی مثل همه ما بود، مثل همه ماهایی که توی هیأتها بلند بلند گریه میکنیم و توی صفها ایستاده سینه میزنیم. با این تفاوت که بلد نبود فارسی بنویسد یا حتی درست و کامل صحبت کند؛ دکتر محمدوحید رشیدفرخی، فوق تخصص غدد از آمریکا را میگویم.
همانی که از کودکی آمریکا بود، درمانگاه و بیمارستانش را رها کرد تا در ایران، عراق، میانمار، آفریقا و حتی آمریکای جنوبی برای ترویج فرهنگ عاشورا تلاش کند. همانی که وقتی بار اول به ایران آمد و گفت میخواهد بماند و خودش را وقف امام حسین(ع) کند خانواده متمولش او را طرد کردند، حتی همسر آمریکاییاش حاضر به ماندن در کنار او نشد و در اولین بازگشت به آمریکا او را ترک کرد. اما دکتر وحید ایستاد و جنگید.
خودش میگفت در دومینیکن بارها اف.بی.آی. آزارش داد، اما اینکه ایران برای مدرک تحصیلیاش را تایید کنند دوباره از او امتحان گرفتند تلخترین روایت زندگیاش بود.
اگر به کربلا رفته باشید یک مستشفی یا به قول ما ایرانیها بیمارستان به نام "سفیر امام حسین(ع)" درست در مقابل باب الزینبیه قرار دارد، همانی که سر نبش خیابانی واقع شده و نزدیکترین بیمارستان به حرم اباعبدالله است، از سال 79 که دکتر وحید از آمریکا برگشت و عضو "بنیاد خیریه پزشکان مسلمان و محب اهلبیت(ع)" شد، هر گاه از کارهای پزشکی-جهادی در سیستان و قم و بلوچستان و دیگرجاهای ایران فارغ میشد، میتوانستی آنجا توی بیمارستان پیدایش کنی که دارد زائران اباعبدالله را رایگان ویزیت میکند، همان کاری که در بسیاری از نقاط ایران خودمان هم انجام میداد. شاید با این فرض که اینها هم روزی زائر امامحسین(ع) میشوند. درست مثل روح الله رجایی، وقتی در حین خدمت به مردم گوشه و کنار کشور با کرونا پنجه در پنجه شد نتوانست خودش را به محرم برساند، انگار یکی آمد و از هیأتهای بیمسافر کربلا انتخابش کرد و برد.
شک ندارم این روزها مینشیند بالای پلههای سر نبش همان مستشفی و هرولههای دور حرم را میبیند و برای خودش روضه میخواند. روضهای به زبان فارسی با لهجه غلیظ انگلیسی!
منبع : ابنا