عبد الرحمن بن أبی عبد الله میگوید به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: خداوند متعال با معرفت بر توحیدش بر ما منت گذاشت، سپس منت گذاشت که به رسالت محمد صلی الله علیه و آله اقرار کردیم و ما را مخصوص گردانید به محبت شما اهل بیت، شما را مولای خود میدانیم و از دشمنانتان برائت میجوییم و نیتی جز خلاصی از آتش جهنم با این اعتقادات نداریم؛ سپس متأثر شدم و گریستم. پس امام صادق علیه السلام فرمود: اگر سوالی داری بپرس به خدا سوگند از هر چه بپرسی بدون تقیه جوابت را میدهم. عبد الملک بن اعین که در مجلس حضور داشت به عبد الرحمن گفت: نشنیدم که به مخلوقی قبل از تو این سخن را بگوید، عبد الرحمان گفت: از ابوبکر و عمر برایم بگو. امام صادق علیه السلام فرمود: در حقی که خداوند در قرآن برای ما قرار داده بود ظلم کردند و فاطمه علیهاالسلام را از میراث پدرش منع کردند و ظلمشان تا امروز جریان دارد، و با اشاره به پشتشان فرمودند کتاب خدا را همینگونه پشتشان انداختند.
الروضة من الکافی، تألیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۸، صفحه۱۰۲، حدیث ۷۴، چاپ دار الکتب الاسلامیة