معاويه دلسوزتر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر امت اسلام!!

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

ابن قتیبه دینوری در کتاب الامامه و السیاسه می نویسد :
معاویه که به قصد بیعت گرفتن از مردم برای جانشینی و خلافت یزید به مدینه آمده بود ، تمام بزرگان مدینه را در مسجدالنبی جمع کرد و بر فراز منبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و خطبه خواند و در بخشی از سخنان خود چنین گفت :
اي مردم! شما می دانید که پیامبر از دنیا رفت و جانشینی برای خود اختیار نکرد . رأی مردم بر این شد که ابوبکر را جانشین او کنند و با ابوبکر بیعت کردند و بیعت شایسته ای بود . او نیز به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل نمود . هنگامی که مرگ او فرا رسید ، رأیش این بود که عمر را خلیفه و جانشین خود کند و عمر نیز به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل نمود . پس هنگامی که زمان مرگ عمر رسید ، نظرش این بود که کار خلافت را بین شش نفر از مسلمین به شورا گذارد .

ابوبکر تصمیمی گرفت و عملی انجام داد که پیامبر انجام نداده بود و عمر کاری کرد که ابوبکر نکرده بود . همه آنها این تصمیمات را طبق مصلحت مسلمین انجام دادند ؛ بنابراین من هم رأی و نظرم این است که برای جلوگیری از اختلاف میان مردم، برای یزید بیعت بگیرم و این منصفانه ترین رای است .(1)

البته از این رأی ها و اجتهادها در طول تاریخ اسلام و پس از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، به وفور دیده می شود . یعنی هر کسی هر کاری بخواهد می کند و اگر به او اعتراضی شود، می گوید : اجتهاد کردم . و بنا را بر این گذارده اند که اگر آن فعل ، عمل شایسته ای بود که دو ثواب به دست می آورد ؛ یکی برای اجتهادش و دیگری برای عمل نیکش . و اگر عمل باطل و خلافی مرتکب شده بود ، خداوند یک ثواب بخاطر اجتهادش به او می دهد .
بنابر این دیدگاه است که خالد بن ولید، مالک بن نویره را که از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بود ، به جرم بیعت نکردن با ابوبکر، خارج از دین می بیند و او را به قتل می رساند و همان شب با زن او همبستر می شود  و هنگامی که از قصاص او صحبت به میان می آید ، ابوبکر می گوید : إجتهد فأخطأ !!! یعنی اجتهاد کرد و به خطا رفت. پس خداوند برای این عمل شنیع یک ثواب به او می دهد . (2)

و یا خلافت ابوبکر که به اعتراف عمر فلته ای بود (3) ، با اجتهاد عده ای در سقیفه شکل گرفت که البته همگی ماجور عند الله هستند .
عمر بن خطاب با همين اجتهاد سیلی به صورت سیده بانوان دو سرا می زند ودرب خانه ی نفس پیامبر خدا و باب علم نبی صلی الله علیه و آله را به آتش می کشد و دختر و سبطش را به شهادت می رساند .

عده ای نیز با همین اجتهاد ، فتوای قتل سید الشهدا علیه السلام را صادر می کنند و سی هزار نفر برای تقرب به درگاه الهی ، به وحشیانه ترین شکل ، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را از دم تیغ گذرانده و حرمش را به اسیری می برند . (5)

واقعا دین جالبی است ؛ هر کس هر کاری که بخواهد می کند و خداوند به او پاداش می دهد . فقط این را نفهمیدیم که فایده ارسال رسل چیست ؟

آنچه مسّلم است، این دین و شریعت، کلام ِ پایه گذار خود را میزان و ملاک قرار داده است. (6) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به اعتراف جمیع محدثین ، اعم از عامه و خاصه ،  محور اتحاد را معین کرده و فرموده اند :

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گرانقدر را ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يكديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين [يعنى تمسك به عترت] آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر [يعنى روى برتافتن از ايشان] آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد». (7)

حال که دین معیار و ملاک را تنها کلام گهربار پیامبر اکرم معرفی می کند، تمام این رأي و نظرها، اجتهاد در مقابل نص است و بی شک کسانی که بر خلاف نظر ایشان اجتهادی کند در مقابل خداوند متعال مسوول خواهند بود .

مؤسسه جهانی سبطین علیهماالسلام
سید علاء الدین موسوی اصفهانی
------------------------------------------------
1-الإمامة والسياسة - ت الشيري نویسنده : الدِّينَوري، ابن قتيبة    جلد : 1  صفحه : 212
2-ابن الاثیر، اسد الغابة، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۰. تاريخ ابو الفداء ص 158. تاريخ يعقوبى ج 2 ص 132.
3-عمر درباره خلافت ابوبکر گفت: «كانت بيعة أبي بكر فلتة وقى الله شرها» بیعت با ابوبکر لغزش بود ولیکن خداوند شرّش را دفع نمود.. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۱۶۸.
"فلته" به معنای کار بدون تدبر و فکر و نظر می باشد.                         
4-بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۱۶۸.
و معنای فلته این است که کاری بدون تدبر و فکر و نظر اتفاق بیافتد.
5-قَالَ علی بن الحسین(ع) لَا يَوْمَ كَيَوْمِ الْحُسَيْنِ (ع) ازْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلَا يَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً
امام زین العابدین(ع) فرمود: هیچ روزی مانند روز [شهادت] حسین نیست که سی هزار نفر علیه او جمع شدند و همه گمان می‌کردند از این امت هستند و همه می‌خواستند با ریختن خون او به خدا نزدیک شوند در حالی که حسین آنها را نصیحت می کرد، اما تاثیری نداشت تا اینکه او را از روی سرکشی و ظلم و دشمنی کشتند.   امالی شیخ صدوق، ص۴۶4
6-وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ سوره حشر ایه 7
7-  شیخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، 1413 ق، ج1، ص233 . در كتاب «صحیح مسلم» كه از معروف‎ترین منابع دست اوّل اهل سنّت است چنین آمده: پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در میان ما برخواست و خطبه خواند، در محلی كه آبی بود به نام «خمّ» (غدیر خم) كه در میان مكه و مدینه قرار داشت. پس حمد خدا را به جا آوردو بر او ثنا گفت و موعظه كرد و پند و اندرز داد؛
سپس فرمود: امّا بعد، ای مردم! من بشری هستم و نزدیك است فرستاده پروردگارم بیاید و دعوت او را اجابت كنم و من در میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار می‎گذارم؛ نخست، كتاب خدا كه در آن هدایت و نور است، پس كتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّك جویید ـ پیامبر درباره قرآن تشویق و ترغیب فراوانی كرد ـ سپس فرمود: و اهل بیتم را؛ و سه بار فرمود: به شما توصیه می‎كنم كه خدا را درباره اهل بیتم فراموش نكنید». صحیح مسلم، ج 4، حدیث 2408.