متن ادبی «عزیزترین مهمان عالم»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

خورشید با رخ زرد، خیمه نیلگون را وداع می‏گوید و شب از راه رسیده تا برای آخرین بار، علی علیه ‏السلام این مظلوم ‏ترین مظلوم تاریخ را در برگیرد، همه می‏دانند که علی علیه ‏السلام با تاریکی الفتی دیرینه دارد؛ شب و تاریکی و چاه و تنهایی!
او امشب افطار را مهمان دخترش «ام کلثوم» است که سفره‏ای ساده برای عزیزترین مهمان عالم تدارک دیده؛ نان جو و مقداری شیر و نمک!
مولا علی علیه ‏السلام خطاب به دخترش می‏فرماید: «دخترم آیا دیده ‏ای که پدرت با دو نوع خورش افطار کند که سفره را این چنین رنگین ساخته ‏ای؟»
بعد به چند لقمه نان و مقداری نمک اکتفا می‏کند. شب دارد به تندی دامن خود را جمع می‏کند تا هولناک‏ترین جنایت تاریخ را به نظاره بنشیند و مولا علی علیه ‏السلام نیز آماده می‏شود تا با چهره گلگون، در افق سرخ نوزده رمضانْ از مسیر محراب عبادت، عروج خونین خویش را آغاز کند.

منبع : مجله گلبرگ ، آبان 1382 ، شماره 44