مي‌خواستم كه با تو بمانم ولي نشد

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

مي‌خواستم كه با تو بمانم ولي نشد
در غربت تو اشك فشانم ولي نشد

مي‌خواستم شرار دل داغديده را
ساكن كنم به اشك روانم ولي نشد

مي‌خواستم كه زينب خود را بغل كنم
بر روي زانويم بنشانم، ولي نشد

گفتم كه در زبانۀ آتش، خليل‌وار
نام تو گُل كند به زبانم ولي نشد

گفتم به كوچه‌ بند ز دست تو وا كنم
از دست دشمنت برهانم ولي نشد

گفتم براي دلخوشي تو نماز را
يك‌بار ايستاده بخوانم ولي نشد
حسین خدایار