ابن هشام از مؤرخین بزرگ عمری می‌نویسد: پیامبر صلی الله علیه و آله خود را بر قبیله بنی عامر بن صعصعة عرضه کرد و آنها را به اسلام دعوت نمود، یک نفر از آن‌ها پرسید: اگر ما از تو تبعیت کنیم و خداوند تو را بر مخالفانت چیره کند، آیا پس از شما امر خلافت برای ما خواهد بود؟ پیامبر فرمود: اختیار این امر به دست خداست و هر کجا اراده کند قرار می‌دهد.

ومما يذكر بالإعجاب والفخر لبني الإسلام
أنه صلّى اللَّه عليه وسلم عرض الإسلام على بني عامر بن صعصعة، وذلك قبل الهجرة، وقبل أن تقوم للدين شوكة، فقال كبيرهم: أرأيت إن نحن تابعناك على أمرك، ثم أظهرك اللَّه على من خالفك أيكون لنا الأمر من بعدك، فأجابه صلّى اللَّه عليه وسلم بتلك الكلمة الحكيمة الخالدة: «الأمر للَّه يضعه حيث يشاء»
فقال له كبيرهم: أفتهدف نحورنا للعرب دونك، فإذا أظهرك اللَّه كان الأمر لغيرنا لا حاجة لنا بأمرك.(1)
ابن حجر عسقلاني از بزرگان عامه در ادامه این حدیث می نویسید :
در اینجاست که سیاسیت اسلام می درخشد زیرا سیاستی است بی پرده و واضح ، هدایت کننده و پاک و شفاف که به دور از دروغ و گمراهی است ؛ همانگونه که به وضوح در پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و صدق و درستی و شرف پیامبر صلی الله علیه و اله تجلی می کند .
وهنا تتجلّى سياسة الإسلام، وأنها سياسة صريحة مكشوفة، رشيدة، شريفة لا تعرف الالتواء والكذب والتّضليل كما تتجلّى صراحة في نبيّ الإسلام وصدق نبي الإسلام، وشرف نبيّ الإسلام، عليه الصلاة والسلام.(2)
1-السیرة النبویة، تألیف ابن هشام، ج ۲، ص ۵۵، چاپ دار الفکر
السيرة النبوية وأخبار الخلفاء (ابن حبان) : ج 1 ص 102
البداية والنهاية - ط هجر , ابن كثير : ج 4 ص347
2-الإصابة في تمييز الصحابة , العسقلاني : ج 1 ص 52

نوشتن دیدگاه