متن ادبی «فردای یتیمی»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)


فردا علی در میان مردم نیست. علی نیست تا رنج جهالت مردمانش را بر دوش کشد. علی نیست تا زخم زبان حق ستیزان را در سینه آوار کند. فردا علی به ابدیت می‏پیوندد و خورشید وجودش در پهنای زمان غروب می‏کند. علی می‏رود، اما تا دنیا دنیاست یاد و راه علی پابرجاست.
روز یتیمی ارزش‏ها
علی جلوه ‏گاه تمامی ارزش‏ها و اصالت‏ ها، و روز بیست و یکم رمضان، روز به سوگ نشستن عدالت و انسانیت است؛ روزی که ارزش‏ها همه یتیم شدند، حاکمیت عدل و داد غروب کرد و حقیقت و فضیلت بسان سایه به دنبال صاحب خویش رخ پنهان نمود. چه کس او را شناخت؟ و کدام کس را تحمل شخصیت والای الهی و انسانی حضرتش بود؟
روزی که بدن پاک علی علیه ‏السلام به آغوش خاک می‏رفت، مردمان تازه فهمیدند جهانی که علی را به آنها بخشیده بخیل ‏تر از آن است که یک بار دیگر کسی را چون علی به آنها ببخشد. بیست و یکم رمضان روز غم انسان و غروب انسانیت بود.
علی نمی‏ میرد
کلمات را توان انعکاس عمق مصیبت نیست. آری، «علی شهید شد»، اما آیا این حادثه سهمگین در همین سه کلمه می‏گنجد. شدت مصیبت را باید در پشت خمیده شیعیان علی و در زانوان بغل کرده حسن و حسین جست. این طوفان سهمگین زینب را بر خاک نشانده و او که مَثَل صبر است، اینک بی ‏تاب شده. عمق فاجعه را باید در اشک احساس یتیمانی دید که پدر را برای بار دوم از دست داده‏اند. در غم غریب یاران علی، هیچ کس را باور مصیبت نیست. مگر علی می‏میرد؟ علی زنده است. آن که امروز، رخ در نقاب خاک کشیده، جسم علی بود، روح بلند علی تا انسان و انسانیت هست زنده است، علی همیشه زنده است.
رود جاری غم(شام شهادت حضرت)
امشب در گوشه‏ ای نشسته ‏ام و تنها تو را گریه می‏کنم و واژه ‏های احساسم را با دانه ‏های اشک خویش تسلی می‏دهم. وقتی تو را می‏خوانم قلبم سرشار از اندوه می‏شود و دلم جاری رود غم. بعد از تو، تاریخ کمر راست نکرد. غم را دیدم که سیاه ‏پوش شده بود. اکنون یتیمان بسیاری آستین احساسم را گرفته ‏اند و از تو سراغ می‏گیرند.
درد و دریغ
دردا که دنیای ما با وجود معلمی چون علی و تعالیمی چون آموزه‏ های ژرف و بلند او هنوز گرفتار سرگشتگی و آوارگی بی ‏مانندی ‏است که گستره آن را اهل درد و دانش می‏دانند، و دردناک‏تر از آن این که ملل مسلمان با داشتن علی از عدالت محرومند و از ستم و سیاهی مملو.
باید اذعان کرد که علی مظلوم‏ترین است، مظلومیت حقیقی او آن است که هیچ گاه حتی در عهد کوتاه حاکمیتش، حکمتش حاکم نشد و هرگز و تاکنون معرفتش شناخته نشد. بشر، امروز تاوان ستم کردن بر آن بزرگوار و غفلت از این حقیقت تلخ و دردناک را می‏ پردازد.

منبع : مجله گلبرگ ، آبان 1381 ، شماره 35