ابن خلکان از مؤرخین شهیر مخالفین مینویسد:
یحیی بن اکثم قاضی حکومت بنی عباس به کثرت لواط معروف بود؛ روزی مأمون شعری را برای طعنه زدن به او در محضرش خواند و از او پرسید: یحیی این شعر که «قاضیای که زناکار را حد میزند و به لواطکننده کاری ندارد» از کیست؟ یحیی گفت:قائل این شعر ابن ابی نعیم است همان کسی که سروده: «امیر ما رشوه میگیرد و قاضی ما لواط میکند و سران امت ما بدترین مردم هستند. قاضی ای که زناکار را حد میزند و به لواطکننده کاری ندارد.فکر نمیکنم تا زمانی که فردی از بنی عباس بر امت حکم میراند ستم از جامعه برطرف شود.» پس مأمون از خجلت سر به زیر افکند.
وفیات الاعیان، تألیف ابن خلکان، جلد ۶، صفحه ۱۵۳، چاپ دار صادر بیروت
طعن مأمون عباسی بر قاضی لواطکار حکومتش و مفتضح کردن بنی العباس توسط آن قاضی (به روایت اهل سنت عمری)
(زمان خواندن: 1 دقیقه)