مناظره عجیب «شیخ بهائی» با «عالم سنی»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

محمد بن حسین بن عبدالصّمد معروف به «شیخ بهائی» از علمای معروف و از مفاخر جهان تشیّع، در قرن دهم و یازدهم هجری است، در سال 1031 ه‍.ق از دنیا رفت و قبرش در مشهد مقدس در جوار مرقد شریف حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ است.
او در یكی از سفرهای خود، با یكی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود كرد.
آن دانشمند اهل‌سنّت كه از علمای شافعی بود، وقتی كه دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مركز تشیّع (ایران) آمده، به او گفت:
«آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟».
شیخ بهائی گفت:
من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‌ام، می‌بینم آنها برای ادّعای خود شواهد محكمی دارند.
دانشمند شافعی گفت:
اگر ممكن است یكی از آنها را نقل كنید؟
شیخ بهائی گفت:
مثلاً می‌گویند: در صحیح بخاری (كه از كتب معتبر اهل‌سنّت است) آمده، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی»:
«فاطمه ـ سلام‌الله علیها ـ پاره تن من است، كسی كه او را آزار دهد، مرا آزار داده و كسی كه او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»[1]

و در چهار ورق دیگر در همان كتاب است:
«وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِیَ غاضِبَه عَلَیْهِما:
«و فاطمه وفات كرد در حالی كه نسبت به ابوبكر و عمر، خشمگین بود.»[2]

جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل‌سنّت چگونه است؟

دانشمند شافعی در فكر فرو رفت (كه با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است كه آن دو نفر (عمر و ابوبكر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت:
گاهی شیعیان دروغ می‌گویند، ممكن است این هم از دروغ‌های آنها باشد، به من مهلت بده امشب به كتاب «صحیح بخاری» مراجعه كنم، و صدق و كذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا كنم.

شیخ بهاء می‌گوید:
فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال كردم كه مطالعه و بررسی تو به كجا رسید؟
او گفت:
همانگونه كه گفتم؛ شیعیان دروغ می‌گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذكور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی كه شیعه می‌گفت: چهار ورق فاصله است!!!!!

- براستی عجب پاسخی و شگفت مغلطه‌ای!!!، منظور وجود این دو روایت در آن كتاب است، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق، چه فرقی می‌كند و چرا از حق فرار می‌كنند؟!

پانویس:
[1] . صحیح بخاری، ط دارالجیل، بیروت، ج 7، ص 47.
[2] . همان مدرك، ج 9، ص 185، و مدارك دیگر در كتاب فضائل الخمسه من الصّحاح الستّه،‌ج 3، ص 190.
روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات نویسنده : الموسوي الخوانساري، محمد باقر (شرح حال شیخ بهاءالدین عاملی) جلد : 7  صفحه : 71