برهم بساط شادی کاشانه می زنی

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

 اشعار فاطمیه


حرف رفتن
 
برهم بساط شادی کاشانه می زنی
وقتی که حرف رفتن از این خانه می زنی
 
کم کم که برگ برگ درخت می شودکبود
رنگ خزان به چهره ی گلخانه می زنی
 
با هر نفس چو شمع سحر ذوب می شوی
آتش به بال کوچک پروانه می زنی
 
تنها زمان دیدن بابا به چهره ات
دیدم تبسمی که غریبانه می زنی
 
دیشب که خواب چشم مرا لحظه ای ربود
دیدم دوباره موی مرا شانه می زنی
 
حسن لطفی