مصقله طحان گفت:
از حضرت صادق عليه السلام شنیدم که می فرمودند:
چون حسين بن علی عليه السلام كشته شد،
همسر كلبيّه آن حضرت (يعنى دختر امرؤ القيس و مادر حضرت سكينه علیهاالسلام)
براي حضرتش سوگوارى به پا كرد
و خود گريست و زنان و خدمتگزاران او هم گريستند
تا اشك چشمشان خشك شد و تمام گشت؛
امّا يكى از كنيزانش را ديد که هنوز مي گريد و اشك چشمش جاريست.
او را طلبيد و پرسید:
چرا در ميان ما فقط اشك چشم تو جاريست؟
پاسخ داد:
من وقتی به سختى و مشقّت مىافتم، شربت سويق می نوشم.
لذا آن همسر کلبیه سیدالشهدا علیه السلام دستور داد غذا و سويق تهيه كنند،
و خودش از آن خورد و نوشيد و به ديگران هم خورانيد و نوشانيد و گفت:
مقصودم از اين عمل آن است كه براى گريستن بر حسين عليه السلام نيرو پيدا كنيم.
عَنْ مَصْقَلَةَ الطَّحَّانِ قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يقُولُ:
لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ علیه السلام أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْكَلْبِيَّةُ عَلَيْهِ مَأْتَماً،
وَ بَكَتْ وَ بَكَيْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّى جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ،
فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذَا رَأَتْ جَارِيَةً مِنْ جَوَارِيهَا تَبْكِي وَ دُمُوعُهَا تَسِيلُ فَدَعَتْهَا فَقَالَتْ لَهَا:
مَا لَكِ أَنْتِ مِنْ بَيْنِنَا تَسِيلُ دُمُوعُكِ؟
قَالَتْ: إِنِّي لَمَّا أَصَابَنِي الْجَهْدُ شَرِبْتُ شَرْبَةَ سَوِيقٍ.
قَالَ: فَأَمَرَتْ بِالطَّعَامِ وَ الْأَسْوِقَةِ
فَأَكَلَتْ وَ شَرِبَتْ وَ أَطْعَمَتْ وَ سَقَتْ وَ قَالَتْ:
إِنَّمَا نُرِيدُ بِذَلِكِ أَنْ نَتَقَوَّى عَلَى الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام.
(الكافي، ج 1، ص 466)