نامه محمّد بن ابى بكر به معاويه بن ابى سفيان و جواب معاويه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 به نقل [شيخ مفيد از]ابو على احمد بن حسين بن احمد بن عمران در كتاب اختصاص، محمّد بن ابى بكر رضى اللّه عنه نامه‌اى به معاويه بن ابى سفيان به شرح زير نوشت:

«خداوند به سبب جلالت و عظمت و سلطنت و قدرتش بر تمام مخلوقاتش و برترى براهينش، خلايق را آفريد نه از روى بيهودگى و نه به سبب ناتوانى در قدرتش و نه به جهت نياز به آنها. بلكه خداى سبحان آنها را براى بندگى خويش آفريد و برخى را گمراه و بعضى را هدايت يافته و گروهى را شقى و گروهى را سعادتمند قرار داد سپس با علمش محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم را برگزيد و به هم صحبتى خود انتخاب كرد و به خليلى خود برگرفت و به امانتدارى رسالتش مبعوث كرد و با وحى خود او را فرستاد و به عنوان رسولى صادق و هدايتگر و رهنما و بشارت دهنده و هشدار دهنده در امر خويش به او اعتماد كرد. اولين كسى كه دعوتش را پذيرفت و تصديق كرد و گردن نهاد و ايمان آورد و اظهار اسلام كرد و تسليم شد، برادرش و پسر عمو و صفى و وصى و وارث علم او و خليفه بعد از او كه با وحى خداى عز و جل به پيامبرش تعيين گرديده بود و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بر خلافت او يعنى امير المؤمنين على بن ابى طالب تصريح كرد و او اسرار غيبى و مكتوم پيامبر را تصديق نمود و او را بر نزديكترين افراد خانواده‌اش ترجيح مى‌داد و از هر خطرى محافظت مى‌كرد و در هر واقعه هراسناكى يارى مى‌داد و با كسانى كه با او جنگيدند جنگيد و با آنان كه صلح كردند، مصالحه كرد و هميشه در لحظات ترس و گرسنگى و سختى و سستى جانش را پيش روى پيامبر تقديم مى‌كرد تا اين كه خداى تعالى دعوت او را آشكار ساخت و حجتش را تمام كرد.

امّا تو گمراه را مى‌بينم كه بر او تفاخر مى‌كنى در حالى كه تو خودت هستى و او آن شخصيت پاكى است كه در هر حال پيشى گيرنده امت است او از همگان درستكارتر و صفاتش برتر و همسرش مخصوص‌تر و جايگاهش والاتر است كسى كه به هنگام مهاجرت پيامبر از چنگال دشمنانش روحش را به او تقديم كرد و در خوابگاه او خوابيد و جانش را به بهاى نجات پيامبر به خداوند فروخت. عموى او سرور شهيدان جنگ احد بود و پدرش مدافع رسول اللّه در برابر دشمنان خدا بود و تو همان هستى كه همراه پدرت پيوسته عليه آن‌ها آشوب بر پا مى‌كرديد و با گرد آوردن خيل مشركان براى خاموش ساختن نور الهى تلاش كرديد و با دادن پول و مال قبايل عرب را عليه آنان بسيج مى‌كرديد. پدرت بر همين رويه مرد و تو جانشينش شدى و آن چه گواه بر اين اعمال توست آمدن و پناه جستن بقيه احزاب شرك و سران نفاق و دشمنى با رسول خدا و اهل بيتش به نزد توست و آن چه

شاهد بر فضيلت آشكار على و سبقت ديرينه‌اش در اسلام است ياوران اوست همان كسانى كه خداى تعالى در قرآن مجيد از آنان و فضايلشان ياد كرده و مهاجرين و انصار را ستوده است و گروه‌هايى از ايشان پياده و سواره در كنار او هستند و با شمشيرهايشان مى‌جنگند و در دفاع از او خونشان را مى‌ريزند و به نظر آنها فضيلت در پيروى از او و شقاوت در مخالفت با امر اوست. واى بر تو و باز هم واى بر تو! چگونه خود را با على برابر مى‌كنى در حالى كه او برادر رسول خدا و پدر فرزندان او و شريكش در خير و شرّ امور است و تو دشمن رسول خدا و پسر دشمنش هستى، پس از باطل خويش بهره گير چرا كه پسر عاص تو را به عمق گمراهيت مى‌كشاند گويا مهلت تو به پايان رسيده و مكر و حيله‌ات سست گشته است بدان كه با پروردگارت مكر كرده‌اى كه خودت را از مكر او در امان مى‌دانستى و از رحمت الهى دور شده‌اى و اينك خداوند در كمين توست ولى تو هنوز در غرور و عناد با او هستى و ما به يارى خدا و رسول و اهل بيت رسول اللّه از تو بى نيازيم. وَ اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ مَنِ اِتَّبَعَ اَلْهُدىٰ » .

و اين اشعار را در پايان نامه‌اش نوشت:

معاوى ما امسى هوى يستقيدنى اليك و لا اخفى الذى لا اعالن
و لا انا فى الاخرى اذا ما شهدتها بنكس و لا هيابة فى المواطن
حللت عقال الحرب جبنا و انّما يطيب المنايا خائنا و ابن خائن
فحسبك من احدى ثلاث رأيتها بعينك او تلك التى لم تعاين
ركوبك بعد الا من حربا مشارفا و قد ذميت اضلافها و السناسن
و قدحك بالكفين تورى ضريمة من الجهل ادتها اليك الكهائن
و مسحك اقراب الشموس كانها تبس باحدى الداحيات الحواضن
تنازع اسباب المروءة اهلها و فى الصدر داء من جوى الغل كامن

جواب معاويه به محمّد بن ابى بكر:

معاويه با اين نامه به او جواب داد:

« بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ از معاويه بن ابى سفيان به محمد بن ابى بكر ذليل كننده پدرش خليفه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم. . . امّا بعد، نامه‌ات به من رسيد كه در آن ياد آور شدى خداوند به عظمت و سلطنت و قدرتش رسول خدا را برگزيد همراه با سخنانى كه ساخته و پرداخته بودى كه نشان دهنده سستى رأى تو و موجب نكوهش پدرت و تفضيل پسر ابى طالب و سوابق ديرين و خويشاونديش با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و يارى و ياورى او در مواقع بيم و هراس بود. تمام احتجاج و عيب جويى تو از من براى [اثبات]فضيلت كس ديگرى بود نه فضيلت خودت و خدا را سپاسگزاريم كه اين فضيلت را از تو دور گرداند و در ديگرى قرار داد. من و پدرت با هم در زمان حيات پيامبرمان محمّد حق على بن ابى طالب را بر خود لازم مى‌ديديم و فضل و برترى او را بر خودمان مى‌دانستيم تا اين كه خداوند سرنوشت پيامبرش را رقم زد و وعده‌اش را تحقق بخشيد و دعوتش را آشكار ساخت و حجتش را محكم نمود سپس خداوند او را قبض روح كرد. اولين كسى كه حق او را به زور گرفت پدر تو و فاروقش بودند كه با امر او مخالفت كردند و بر اين كار ميان خودشان اتفاق نظر يافته و كارها را مرتب كردند و سپس او را-على بن ابى طالب-فرا خواندند تا با آنها بيعت كند اما او آنها را به تأخير انداخت و درنگ كرد و براى بيعت نزد آنها نرفت.

ولى آنها تصميماتى درباره او گرفتند و قصد كار عظيمى كردند و او به ناچار با آنها بيعت كرد و تسليم شد اما آن دو او را در كارشان شركت ندادند و هيچ گاه او را از اسرارشان آگاه نساختند تا اين كه بر همين حال مردند. پس از آن عثمان به اداره امور برخاست و او نيز به شيوه آنها اقتدا جست تا جايى كه گنه‌ كاران رانده شده در او طمع كردند. اما شما دو نفر [مقصود محمّد بن ابى بكر و على عليه السّلام است]بر شكم او زديد و با او اظهار دشمنى كرديد تا به نتيجه تلاشتان رسيديد و به آرزويتان دست يافتيد. اما اى پسر ابو بكر، احتياط پيشه كن و وجبت را به اندازه انگشتانت بگير و با كسى رو در رو نشو كه كوهها با حلم او روبرو مى‌شوند و از كسى عيب جويى مكن كه پدرت فراش او را گسترانده است و براى حكومت [پادشاهى]او مسند چيده است اگر كار و رأى ما درست است پدرت نخستين كسى است كه بناى آن را نهاد و ما به همان شيوه او اقتدا كرده‌ايم و از عملكرد او پيروى كرده‌ايم و اگر كارهايى كه پدرت و فاروق او بر آنها پيشى گرفتند، نبود اينك ما با كتاب خدا و نص رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مخالفت نمى‌كرديم بلكه تسليم آنها مى‌شديم و نزد او گرد مى‌آمديم پس عيب جوئيت براى پدرت باشد و به هر چه مى‌خواهى بر او عيب بگير و يا رهايش كن. و السّلام» .

وقعة صفين : المنقري، نصر بن مزاحم متوفاي قرن 3 ه    ج : 1  ص : 118و 119
 مروج الذهب، ج۳، ص۱۲؛
شرح ابن‌ابی‌الحدید، ج۳، ص۱۸۹.
الاختصاص،121.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page