۸۱ میلیارد تومان فقط در یک شب، هزینۀ شام هیئات میشود

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ما بعد از خوردن این نذری‌های میلیاردی
آرزوی شفاعت بیمارانی را می‌کنیم که به‌دلیل نداشتن هزینه درمان آرزوی مرگ می‌کنند
التماس تفکر..

پاسخ:
این فلان قدر میلیارد تومان که معلوم هم نیست درست باشد و خرج شام هیات‌ها می‌شود اگر مردم تو هیات شام نخوردند، لاجرم باید بروند در خانه خودشان همین شام را بخورند!!!
مثل اینکه می‌گویند هر انسان در طول حیاتش مثلا فلان قدر تن غذا مصرف می‌کند. بعد بگوییم وای چه خبره...
شامه دیگه...
چرا فقط هزینه عزاداری‌ها که کوچکترین باری بر شانه دولت ندارد و نذورات و هدایای افراد خیّر است این قدر برایش نقشه می‌کشیم که چنین کنیم و چنان کنیم؟

چرا این همه هزینه در این فوتبال سخیف و بی ارزش وجدان ما را برای اعتراض قلقلک نمی‌دهد،
چرا کمد لباس هایمان باید از زور لباس‌های مختلف منفجر شود ولی ککمان هم نگزد که عده‌ای در حسرت داشتن یکی از آن ها می‌سوزند،
چرا این تب و لرزهای مداوم فقرا برایمان مهم نیست؟
چرا حاضر به بخشش یکی از آن لباس‌های مارک دارمان نیستیم که مایه مباهاتمان است؟
چرا وقتی نگاه پر از حسرت کودکان کار به دنبال ما تا ته سالن گرم آن رستوران های گران قیمت و آن غذاهای لذیذ سرگردان می ماند، از هزینه این شام‌ها و ناهارهای آن چنانی‌مان نمی‌گذریم تا این‌ها هم شبی با شکم سیر سر بر بالین بگذارند؟
چرا وقتی پول یکی از خودروهای بی‌استفاده ما مخارج ازدواج چند جوان را فراهم می‌کند حاضر نیستیم حتی فکر اهدایش را هم بکنیم؟
این نذری دادان ها چرا آلرژیک شده و وجدان خفته همه را بیدار می کند و تزهای روشنفکری است که از چپ و راست ارائه می‌شود...

اگر راست می گوییم بیاییم:
_ هزینه‌ی یک ماه لوازم آرایشمان را خرج زلزله‌زده‌ها کنیم.
_ هزینه‌ی چالوس رفتن و ویلا گرفتن را؛
_ هزینه‌ی کافی‌شاپ رفتن‌ها را؛
_ هزینه‌ی اسكی و اسب سواری را؛
_ یا سفرهای دبی و آنتالیا و ... را خرج فقرایمان کنیم.

اگر مشکل ما فقر و بیکاری و نداری ماست این مردم معجزه ها از دست توانای آقا امام حسین علیه‌السلام دیده‌اند، اگر همه دنیا را به اینان ببخشیم باز دست از عشق اباعبدالله برنمی‌دارند،
اگر صدای نوحه و یادآوری مصایب کربلا برای زندگی مرفه و بی‌فلسفه ما آهنگی ناخوشایند است بهتر است فکری به حال ناپاکی خودمان کنیم،
این صداها و نواها تا ابد در جریان است و برای یزیدیان این زمان آهنگ بیدار باشی است برای خروج از سپاهیان شامی و بیداری وجدان‌هایی که اسیر هجمه شبهه‌ها و سم پاشی‌های ضد دین هستند.
یادمان باشد نور خورشید را با آب دهان نمی‌توان خاموش کرد.
ضمنا ما در هیآت آرزوی شفای همه مریضان را می‌کنیم.
شفاعت یعنی اولیای الهی در نزد خداوند برای دیگری طلب مغفرت و آمرزش نمایند و یا بخواهند عقابی که در اثر گناه متوجه نفس گنهکار شده از او برداشته شود و یا تخفیف یابد.