آیا می دانید دو زنی که علیه پیامبر صلی الله علیه و اله هم پیمان شدند چه کسانی بودند ؟

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 خداوند متعال در ابتدای سوره تحریم می فرماید :
إِن تَتُوبَا إِلَى الله فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ الله هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَهُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ * عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیْرًا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَأَبْکَارًا
اگر [شما دو زن‌] به درگاه خدا توبه كنيد [بهتر است‌]، واقعاً دلهايتان انحراف پيدا كرده است. و اگر عليه او به يكديگر كمك كنيد، در حقيقت، خدا خود سرپرست اوست، و جبرئيل و صالح مؤمنان [نيز ياور اويند] و گذشته از اين، فرشتگان [هم ]پشتيبان [او] خواهند بود.
اگر پيامبر، شما را طلاق گويد، اميد است پروردگارش همسرانى بهتر از شما: مسلمان، مؤمن، فرمانبر، توبه كار، عابد، روزه‌دار، بيوه و دوشيزه به او عوض دهد.
در صحیح بخاری معتبرترین کتاب حدیثی اهل تسنن چند روایت در این باره آمده است که عمربن خطاب خلیفه دوم اهل تسنن دو زن مورد نظر آیه مبارکه را که  به رسول الله صلی الله علیه و اله خیانت کردند ، را معرفی می کند .
4913 - حَدَّثَنَا عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ بِلاَلٍ، عَنْ يَحْيَى، عَنْ عُبَيْدِ بْنِ حُنَيْنٍ، أَنَّهُ سَمِعَ ابْنَ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، يُحَدِّثُ أَنَّهُ قَالَ:
 مَكَثْتُ سَنَةً أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ بْنَ الخَطَّابِ عَنْ آيَةٍ، فَمَا أَسْتَطِيعُ أَنْ أَسْأَلَهُ هَيْبَةً لَهُ، حَتَّى خَرَجَ حَاجًّا فَخَرَجْتُ مَعَهُ، فَلَمَّا رَجَعْنَا وَكُنَّا بِبَعْضِ الطَّرِيقِ عَدَلَ إِلَى الأَرَاكِ لِحَاجَةٍ  لَهُ،
 قَالَ: فَوَقَفْتُ لَهُ حَتَّى فَرَغَ ثُمَّ سِرْتُ مَعَهُ، فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ المُؤْمِنِينَ مَنِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ أَزْوَاجِهِ؟
 فَقَالَ: تِلْكَ حَفْصَةُ وَعَائِشَةُ، قَالَ: فَقُلْتُ: وَاللَّهِ إِنْ كُنْتُ لَأُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ هَذَا مُنْذُ سَنَةٍ، فَمَا أَسْتَطِيعُ هَيْبَةً لَكَ،

ابن عباس مى‌گوید: یک سال منتظر ماندم تا شاید بتوانم از عمر در باره یک آیه قرآن چیزى بپرسم؛ ولى نتوانستم؛ چون ترس از عمر اجازه نمى‌داد.
تا اینکه قصد سفر حج کرد، من نیز با او همراه شدم، هنگام بازگشت، در میان راه براى قضاى حاجت به طرف محل پر درختى رفت، من ایستادم تا او فارغ شد، به او ملحق شدم و گفتم:‌ اى امیر مؤمنان! آن دو زنى که از بین زنان رسول خدا براى مقابله با آن حضرت پشت به پشت هم دادند (هم پیمان شدند) چه کسانى بودند؟ عمر گفت:‌ آن دو حفصه و عائشه هستند.
گفتم: قسم به خدا یک سال است که مى‌خواستم این سؤال را از تو بپرسم؛ اما ترس از تو اجازه نمى‌داد.
نام کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري    جلد : 6  صفحه : 156


4914 - حَدَّثَنَا عَلِيٌّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ، قَالَ: سَمِعْتُ عُبَيْدَ بْنَ حُنَيْنٍ، قَالَ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، يَقُولُ: أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ بْنَ الخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ المُؤْمِنِينَ، مَنِ المَرْأَتَانِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ فَمَا أَتْمَمْتُ كَلاَمِي حَتَّى قَالَ: «عَائِشَةُ، وَحَفْصَةُ»

 از ابن عباس نقل شده است که مى‌گفت: مى‌خواستم از عمر سؤال کنم که اى امیرمؤمنان ! آن دو زنى که بر ضدّ رسول خدا هم‌پیمان شدند، چه کسانى بودند؟ سخنم را تمام نکرده بودم که عمر گفت: حفصه و عائشه بودند
نام کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري    جلد : 6  صفحه : 158


 5843 - حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ حَرْبٍ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ عُبَيْدِ بْنِ حُنَيْنٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: لَبِثْتُ سَنَةً وَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ، عَنِ المَرْأَتَيْنِ اللَّتَيْنِ تَظَاهَرَتَا عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَجَعَلْتُ أَهَابُهُ، فَنَزَلَ يَوْمًا مَنْزِلًا فَدَخَلَ الأَرَاكَ، فَلَمَّا خَرَجَ سَأَلْتُهُ فَقَالَ: عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ

از ابن عباس نقل شده است که یکسال صبر کردم تا از عمر سال کنم که آن دو زنى که بر ضدّ رسول خدا همپیمان شده بودند، چه کسانى بودند؟ اما از ترس او نمى‌توانستم؛ تا این که روزى به منزلى رسیدیم و عمر وارد محل پُر درختى (براى قضاى حاجت) شد و هنگامى خارج شد سؤالم را مطرح کردم و او گفت: آن دو زن عائشه و حفصه بودند.

نام کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري    جلد : 7  صفحه : 152