وقتی شاهزادگان به حجابشان می‌نازند!

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 حجاب در ایران باستان

بانو تَهمینه، دختر شاه سمنگان، همسر رستم و مادر سهراب است. به گواهی شاهنامه فردوسی، تهمینه در اولین دیدارش با رستم، به امتیاز ویژه خود اشاره نمود و بر عفت و پاکدامنی و حجابی که داشت، افتخار کرد
تهمینه گفت: ای رستم! من همان دختری هستم که نه نامحرمان صدای مرا شنیدند و نه موی و چهره مرا دیدند! رستم نیز در اثر دیدن کمالات او با وی ازدواج کرد. فردوسی می‌گوید تهمینه به رستم گفت:

بگیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز، کس آوا شنیدی مرا


حجاب نماد آزادی یا ابزار بردگی ؟

دانشمندان علوم ارتباطات همواره و در ادوار مختلف تاریخ از تأثیرات شگفت‌‌ انگیز رسانه بر زندگی انسان گفته‌اند؛ از اینکه رسانه آنقدر قدرتمند است که می‌تواند نه‌تنها نگرش افراد که حتی رفتار انسان را تغییر دهد، از اینکه رسانه می‌تواند به شکل‌ گیری افکار عمومی کمک کند و از اینکه رسانه در تغییر و تحولات و دگرگونی‌های زندگی بشر تأثیرگذار است.
دنیای امروز که رسانه ها بیشتر از همیشه زندگی مردم را تحت کنترل خود دارند و با ابزارهای قدرتمند خود در حال فرهنگ سازی هستند تا جایی که می توانند ذوق انسان ها را ان چنان که تمایل خودشان است ، تغییر دهند .
شاید منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از دجال ( بسیار فریبنده) اخرالزمان همین رسانه باشد که عقل و هوش از سر انسان ها ربوده است .
شاید اشاره پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در مورد اینده بشریت به همین تسلط قدرتمند رسانه باشد که به زندگی مردم سمت و سو داده تا جایی که خوبی ها را در نظر انسان زشت می نماید و بدی ها و زشتی ها ، با رنگ و لعاب تازه تبدیل به زیبایی می شود .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرماید :
در آن زمان است که منکرها و انحراف‌ها، معروف و خوب و اعمال پسندیده، منکر و ناپسند شمرده می‌شود. شخص خائن، معتمد و شخص امین، خائن خوانده می‌شود. دروغ‏گو را تأیید و راست‏گو را طرد می‌کنند. (1)
یکی از مسائل بسیار مهم در زندگی بشری ، ارزش حجاب بانوان در طول تاریخ است که توسط رسانه به ضد ارزش تبدیل شد .
جالب است بدانید ؛ حجابی که امروز عامل در بند کشیدن بانوان و ضد آزادی معرفی می شود، روزگاری نماد آزادی بانوان بود و کنیزکان آرزوی انرا داشتند تا خود را در سلک آزادگان معرفی کنند .
برای اطمینان از این کلام می توانید به این گزارش تاریخی دقت کنید :
از انس بن مالک روایت شده است : بر عمر بن خطاب وارد شدم ، کنیزکی در آنجا بود که در نزد برخی از مهاجرین و انصار شناخته شده بود و بر روی موهایش حجابی بود .
 پس عمر از او سوال کرد : آزاد شدی ؟
 کنیز جواب داد : خیر .
عمر گفت : پس چرا جلباب ( چادر ) به سر کردی ؟ آن را از سرت بردار زیرا که چادر برای زنان مومن آزاد است .
 پس کنیز خودداری کرد .
 عمر شلاق را برداشت و آنقدر بر سر کنیز زد تا چادر را از سرش انداخت .
( البانی ) میگویم : سند این روایت بر اساس شروط مسلم صحیح است . (2)


اما اگر بگویید این فرهنگ اسلامی است و به ذوق و طبیعت انسان فارغ از دین ارتباطی ندارد ، مثالی از قبل از اسلام که با فرهنگ ما بسیار نزدیک تر است می اوریم :
بانو تَهمینه، دختر شاه سمنگان، همسر رستم و مادر سهراب است. به گواهی شاهنامه فردوسی، تهمینه در اولین دیدارش با رستم، به امتیاز ویژه خود اشاره نمود و بر عفت و پاکدامنی و حجابی که داشت، افتخار کرد
تهمینه گفت: ای رستم! من همان دختری هستم که نه نامحرمان صدای مرا شنیدند و نه موی و چهره مرا دیدند! رستم نیز در اثر دیدن کمالات او با وی ازدواج کرد. فردوسی می‌گوید تهمینه به رستم گفت:

بگیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز، کس آوا شنیدی مرا

نتیجه :
اینکه چرا رسانه به دنبال حجاب زدایی بانوان است و چه استفاده ابزاری از بانوان می کند مورد بحث ما نیست .
می خواهیم بگوییم :
انسان با هوش که خداوند آن را به واسطه عقل به تمام مخلوقات برتری داد و مهمترین حجت بر او قلمداد کرد ، به این سادگی فریب دنیای پرزرق و برق رسانه را نمی خورد و برای سبک زندگی خویش عنان اختیار به دیگران نمی سپرد .
سید علاء الدین موسوی اصفهانی

1 - عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ فِي حَجَّةِ اَلْوَدَاعِ :
ياسلمان إن عندها يكون المنكر معروفا ، والمعروف منكرا ، وائتمن الخائن ويخون الامين ، ويصدق الكاذب ، ويكذب الصادق ، قال سلمان : وإن هذا لكائن يارسول الله؟ قال : إي والذي نفسي بيده.
وسائل الشیعة  ج۱۵ ص۳۴۸
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 6  صفحه : 306
2- …. فقام إلیها بالدرة ، فضرب بها رأسها حتى ألقته عن رأسها ” . قلت : وهذا سند صحیح على شرط مسلم .
إرواء الغلیل – محمد ناصر الألبانی – ج 6 – ص 204- المکتب الإسلامی
کنز العمال – المتقی الهندی – ج 9 – ص 199- مؤسسة الرسالة
نصب الرایة – الزیلعی – ج 1 – ص 414- دار الحدیث