ستون عرش خدا قائم از قيام محمد(ص) *** ببين که سر به کجا میکشد مقام محمد(ص)
به جز فرشته عرش آشيان وحی الهی *** پرنده پر نتواند زدن به بام محمد(ص)
به کارنامه منشورِ آسمانیِ قرآن *** که نقش مُهر نبوت بود به نام محمد(ص)
سوار رفرف معراج در نوشت سماوات *** سرود صف به صف قدسيان سلام محمد(ص)
گسيخت هر چه زمان و گريخت هر چه مکان بود *** که عرش و فرش به هم دوخت زير گام محمد(ص)
اذان مسجد او زنگ کاروان قرون بين *** خدای را چه نفوذيست در کلام محمد(ص)
خمار صبح قيامت ندارد اين میِ نوشين *** که جلوه ابديت بود به جام محمد(ص)
به شاهراه هدايت گشود باب شفاعت *** صلای خوان کرم بين و بار عام محمد(ص)
علی که کون و مکانش غلام حلقه به گوشند *** مگر نه فخرکنان گفت من غلام محمد(ص)
بلی همان شه مردان و قرن اول اسلام *** مگر نه شير خدا گشته در کُنام محمد(ص)
حريم حرمتش اين بس که در شفاعت محشر *** بميرد آتش دوزخ به احترام محمد(ص)
گَرَت هوای بهشت است و حوض کوثر و طوبا *** بيا به سايه ممدود مستدام محمد(ص)
سرير عزت عقبا حلال امت او باد *** که بود راحت دنيای دون حرام محمد(ص)
اذان صبح عراقش صلای قتل علی بين *** نوای زينب کبرا نماز شام محمد(ص)
پيام پيک الهی چگونه بشنود آن قوم *** که پنبه کرده به گوش دل از پيام محمد(ص)
به رغم فتنه دجّال کور باطن ما باش *** که وحش و طير شود رام با مرام محمد(ص)
هنوز جلوه نداده است نور خود به تمامی *** خدا به جلوه کند نور خود تمام محمد(ص)
قيام قائم آل محمد(ص) است و کشيده *** به قهر صاعقه شمشير انتقام محمد(ص)
به ذوالفقار علی ديدی استقامت اسلام *** کنون به قامت قائم ببين قوام محمد(ص)
به کام دل نرسد شهريار در دو جهان کس *** مگر خدا دو جهان را کند به کام محمد(ص)
محمدحسين شهريار