پیامبر خدا و آتش زدن لانهٔ مورچه‌ها!

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

وقتی فردوسی شاعر فارسی زبان از پیامبر مکتب سقیفه انسان تر است!

در صحیح بخاری (ج 4، ص 62، نشر دار طوق النجاة  (https://lib.efatwa.ir/42174/4/62)- ر.ک: تصویر الحاقی) از ابوهریره نقل شده است:
«... قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِيًّا مِنَ الأَنْبِيَاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْيَةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: أَنْ قَرَصَتْكَ نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ»
یعنی: از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم مورچه‌ای پای یکی از پیامبران را نیش زد، آن پیامبر هم ناراحت شد و دستور داد که لانه مورچه‌ها را آتش زدند. در این هنگام از طرف خدا توبیخی بدین صورت صادر گردید: ای پیامبر من! آیا به سبب نیش‌زدن یک مورچه، امتی را که تسبیح خدا می‌گویند آتش می‌زنی؟!!
و مثل این خبر را مسلم در صحیح (کتاب قتل الحیات، ح 2241) روایت کرده است.

ابن حجر در فتح الباری(7/168) و قسطانی در ارشاد الساری(6/114) گفته‌اند:
این پیامبر «قسی القلب» که موضع اجتماع و زندگی جانداران ذی‌روح را به جرم نیش‌زدن یک مورچه به آتش‌ کشیده و جنون‌وار انتقام گرفته همان موسی بن عمران - از ساحت قدسی او دور باد - پیامبر خدا بوده است!!

در نهج البلاغه از امام مؤمنان علیه‌السلام می‌خوانیم که:
«... به خدا سوگند! اگر اقليم‌هاى هفت‌گانه با آنچه در زير آسمان‌هاست به من دهند كه خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‌اى نافرمانى كنم، هرگز نخواهم كرد و اين دنياى شما از برگ جويده‌اى كه در دهان ملخى باشد، نزد من خوارتر و بى ارزشتر است!» (خطبه 224)

فردوسی -رضوان الله علیه- نیز می‌فرماید:
میازار موری که دانه‌کش است ... که جان دارد و جان شیرین خوش است.

آیا تنزل دادن سطح رسول اوالعزم الهی از یک شاعر فارسی‌زبان خیانت در حق مسلمانان بی اطلاع نیست؟!
بی‌شک این اکذوبه تاریخی از کیسهٔ شیخ المضیره و بازرگان حدیث ، ابوهریره دوسی خارج شده ، که پس از عزل از فرمانداری بحرین و رجعت به مدینه از کعب الاحبار - دانشمند بزرگ اهل کتاب - اسرائیلیات را تلقین و در بین مردم روانه کرد؛

تا آن‌جا که امام مسلم در کتاب التمییز (ص/ 175) از بشر بن سعید تابعی آورده است:
«اتَّقُوا اللَّهَ وَتَحَفَّظُوا مِنَ الْحَدِيثِ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُنَا نُجَالِسُ أَبَا هُرَيْرَةَ فَيُحَدِّثُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَيُحَدِّثُنَا عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ ثُمَّ يَقُومُ فَأَسْمَعُ بعض ما كَانَ مَعَنَا يَجْعَلُ حَدِيثَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ كَعْبٍ، وَحَدِيثَ كَعْبٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلَّم
یعنی: از خدا بترسید و با دقت بیشتری حدیث نقل کنید. به خدا قسم در کنار ابوهریره بودم که از رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایتی نقل کرد و روایتی از کعب، سپس به بعضی از کسان که با ما بودند گفت حدیث پیامبر خدا را به کعب نسبت می‌دهم و حدیث کعب را به پیامبر!!

و به گزارش ابوزرعه دمشقی در تاریخ (1475) و  حاشیهٔ سیر أعلام النبلاء (2/600) که شیخ شعیب ارنؤوط [وهذا إسناد صحیح] خبر را تصحیح کرده از عمر نقل شده که به ابوهریره ، محدث بزرگ اهل سنت که بالغ بر ۵ هزار حدیث از او در کتب عامه وجود دارد گفته «باید نقل حدیث را ترک کنی وگرنه تو را به دوس و سرزمینت تبعید می‌کنم (https://t.me/borrhan/30852)»!!!

سبحان ربک رب العزة عما یصفون وسلام علی المرسلین والحمد لله رب العالمین و الحمدلله علی نعمة ولاية اميرالمومنين عليه‌السلام

ماخذ : برهان