برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
حاکم نیشابوری از عُلمای بزرگ اهل تسنن به نقل از ام فضل دختر حارث می نویسد :
روزی حضور رسولخدا شرفیاب شده عرضه داشتم دیشب خواب وحشتناکی دیدم، در خواب دیدم مانند آن که قطعه ای از بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد.
رسولخدا فرمودند : خواب بسیار خوبی دیدی، به زودی فاطمه فرزندی خواهد آورد و آن فرزند در دامن تو خواهد بود؛
ام الفضل گفت و چون حسین متولد شد آن حضرت در دامن من قرار گرفت. روزی همچنان که حسین در دامن من بود به پیامبر خدا وارد شدم؛ حضرت نگاهی به حسین نمود و دیدگانش اشک آلود شد؛
عرضه داشتم پدر و مادرم فدای شما باد چرا گریستید؟
فرمود : هم اکنون جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد :
امت من به زودی همین فرزند مرا شهید می کنند و خاکی از خاک سرخ رنگ او برای من آورد.
المستدرك علی الصحيحين، جلد ٣، صحفه ١٩۴، حدیث ۴٨١٨
حاکم نیشابوری بعد از نقل روایت می نویسد :
هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین و لم یخرجاه
عن ام الفضل بنت الحارث انها دخلت على رسول الله صلى الله عليه و سلم فقالت :
يا رسول الله اني رايت حلما منكرا الليلة
قال: ما هو ؟
قالت : انه شديد
قال : ما هو ؟
قالت : رايت كان قطعة من جسدك قطعت و وضعت في حجري
فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم : رايت خيرا
تلد فاطمة ان شاء الله غلاما فيكون في حجرك
فَوَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحُسَيْنَ فَكَانَ فِي حِجْرِي كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ،
فَدَخَلْتُ يَوْمًا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَوَضَعْتُهُ فِي حِجْرِهِ، ثُمَّ حَانَتْ مِنِّي الْتِفَاتَةٌ، فَإِذَا عَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تُهْرِيقَانِ مِنَ الدُّمُوعِ،
قَالَتْ: فَقُلْتُ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي مَا لَكَ؟
قَالَ: «أَتَانِي جِبْرِيلُ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ، فَأَخْبَرَنِي أَنَّ أُمَّتِي سَتَقْتُلُ ابْنِي هَذَا»
فَقُلْتُ: هَذَا؟
فَقَالَ:
نَعَمْ، وَأَتَانِي بِتُرْبَةٍ مِنْ تُرْبَتِهِ حَمْرَاءَ
هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه
المستدرك على الصحيحين ج: 3 ص : 194