متن ادبی «نور الهی»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

ای عزیز! بدان که معنی «اللّه‏ُ نُورُ السَّمواتِ وَ الاَْرض» آموختنی نیست، دیدنی است که صفت نور است. هر دل که بی‏غرض باشد ناظر این کلمات شود. تو مطیع حضرت خواجه شو تا با تو این راز توان گفت. بدان که هر چه در آسمان و در زمین است فی الحقیقه همه نور خداست و بدان که نور حق تعالی قدیم است و از عالم ذات به عالم صفات آمد، چنانکه صورت بست و حضرت خواجه علیه الصّلوة و السلام می‏فرماید که: «اَوَّلُ مَا خَلَقَ اللّه‏ُ نُورِی» یعنی اوّل نور من آفریده شد، یعنی پیدا شد در مقامات و تربیت یافت.

نور احمد آفتاب و صد جهان   ***    ذرّه ذرّه در هوایش جان‏فشان
نور احمد بحر دُربار آمده   ***    چشم‏ها از وی پدیدار آمده
نور احمد جان و عالم خاک و باد   ***    خاک و باد از وی شده سرسبز و شاد
نور احمد می‏دهد در دل حیات   ***    هم ز نور او جهان ‏ها گشته مات
نور احمد ساقی خمخانه ‏هاست   ***    نور احمد همدم پیمانه‏ هاست
نور احمد گرنه نورافشان شدی   ***    کی زمین ساکن فلک رقصان شدی
نور احمد ذوالفقار صد زبان‏ست   ***    نور احمد دود و نار کافران است
نور احمد علم و عقل باصفاست   ***    نور احمد بینش عین بقاست
نور احمد ابتدا و انتهاست   ***    نور احمد دیده و وصل و لقاست
نور احمد هیچ ناید در مقال   ***    کس نبیند سرّ آن جز اهل حال
نور احمد هست بی ‏شبه و مثال   ***    ای جمالی، چون نمایم آن جمال
هر که شد در کوی او همچون غبار   ***    بر سرآید همچو ما در هر دیار
ترک دنیا کن گرت باید وصال   ***    ورنه رو اندر چه کین و ملال

منبع : نشریه گنجینه ، مهر و آبان 1385 ، شماره 61