«امروز را، هم به دیدن شیخ مرتضی رفتم. در منزل او حصیری کهنه بود که به هیچ جا نمیاندازند. احدی از فقرا مصرف نمیکند. میگفتند عیالش آن را هم مصرف نمیکند. خوراک شبانهروز آنها نان خالی است. با این که از اطراف مبالغ خطیر به نزد او میآورند، قبول نمیکند. مرجع عالم است. از بلاد و ممالک مردم به در خانهاش ریخته، بعضی مسائل میپرسد و بعضی فتوا میخواهد. به توسط سیدی که معتبر و معتمد بود، به خدمتش مشرّف شدم. مسائلی بود که نوشتهام. یک یک پرسیدم. جواب دادند. همین که تمام شد برخاست. خیلی مرد بزرگوار است. دقیقهای عمر خود را تلف نمیکند. یا تألیف و یا مطالعه و یا نماز میکند».
همچنین در صفحه 40 مینویسد:
«جناب شیخ مرتضی هم مرد مجلّل و مجتهد بی نظیر و بدلی است. از اوضاع دنیای دنیّه به یک عبای کهنه و تسبیح صد دانه قانع است. در یک مجلسی دیدم که بی کلال و ملال در صفّ نعال نشسته. چون از احوالش تفتیش نمودم، گفتند: همیشه اوقات، شیوۀ مرضیّۀ اواین است که در کفشکن مینشیند و اصلا تفاوتی به احوال و اخلاق او ندارد».
سفرنامه به شماره 10400-5 نگهداری شده در کتابخانه ملی
نام نویسنده نامعلوم میباشد.
گزارشی از ساده زیستی شیخ انصاری بر اساس سفرنامه قاجاری
- بازدید: 167