برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
بسیاری از علمای اهل تسنن ابوبکر را از جمله اولین ایمان آورندگان و بلکه اولین ایمان آورنده میدانند! (۱) در حالی که طبری تاریخ نویس شهید سنی او را پنجاهمین ایمان آورنده به رسول الله معرفی میکند. (۲)
در صورت صحت چنین قولی او باید حداقل نزدیک به ۱۰ سال پس از بعثت و در اواخر سالهای حضور رسول الله صلیالله علیه و آله سلم در مکه ایمان آورده باشد؛
در عین حال نبودن ابوبکر و عمر در شعب ابی طالب بیانگر این است که آنان تا سال دهم بعثت ایمان نیاورده بودند؛ پیامبر ص و همراهانش از سال ۷ تا ۱۰ بعثت در شب محاصره بودند؛ برخی اندیشمندان اسلام آوردن او را در آخرین سال بعثت میدانند(۳)
وی در مکه هیچگاه همانند دیگر مسلمانان مورد اذیت و آزار واقع نشد، برخی از علمای اهل تسنن این مطلب را به مقام و ابهت ابوبکر نسبت میدهند از آنجا که شخص رسول خدا صلیالله علیه و آله و حتی بزرگانی مانند جناب ابوطالب (علیه السلام) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها)ثروتمندترین بانو در مکه تحت آزار مشرکان بودند و در شعب ابوطالب نیز با همراهی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) سختیهای فراوانی را به جان خریدند چنین ادعایی (: آزار ندیدن نشانه ابهت ابوبکر است نمیتواند درست باشد)
در عین حال شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ابوبکر فرد سرشناسی در جاهلیت نبوده است تا دیگران او را به ابهت و بزرگی بشناسند!(۴)
برای مثال در بحثی جالب که در حضور رسول خدا و امیر مومنان علیهماالسلام بین دَغفَل- نسب شناس معروف عرب -(۵) و ابوبکر رخ داد معلوم میشود که به قبیله ابوبکر (:بنی تَیم) از پایینترین قبایل قریش بوده و خود او نیز هیچ منصب مهمی در میان مکیان نداشته است؛(۶)
در همین زمینه میتوان به سخن ابوسفیان در ماجرای سقیفه نیز اشاره کرد.
او زمانی که شنید ابوبکر به خلافت رسیده گفت چه شده است که ذلیلترین قبیله قریش و بی مقدارترین آنان این امر را گرفتهاند!(۷)
از سوی دیگر مکالمه ابوبکر با قیس بن عاصِم مِنقَری نشان میدهد که صرف نظر از قبیله خود او نیز صاحب ارزش اجتماعی نزد مشرکان دوران جاهلیت نبوده است؛ در این ماجرا هنگامی که ابوبکر از قیس - که ۱۲ دختر خود را زنده به گور کرده بود به طعنه - میپرسد: «چرا دختران خود را زنده به گور کردهای؟» از قیس پاسخ میشنود که: «ترسیدم که فرزندی چون تو بزایند و از خود به یادگار بگذارند!»(۸)
حتی زمانی که به ابوقحافه - پدر ابوبکر - خبر خلافت پسرش رسیده است او با تعجب پرسیده بود: آیا قبایل شریف قریش به خلافت او راضی شدند؟!(۹) آنگاه خدایی را شکر کرده است که میتواند هر آنچه بخواهد انجام دهد(۱۰) و ذلیل را عزیز و عزیز را ذلیل کند.(۱۱)
از سوی دیگر علمای شیعه آزار ندیدن ابوبکر را در کل دوران سیزده سالهٔ حضور رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم در مکه را امری عجیب و پرمعنا میشمارند:
- برخی این مطلب را به تبانی ابوبکر با سران مشرک مکه نسبت میدهند و مدارکی از اهل تسنن را شاهد میگیرند(۱۲)
ـ و برخی آن را به عدم اسلام ابوبکر در آن دوران نسبت میدهند(۱۳)
- در برخی روایات شیعی ، اسلام او را به اخباری که وی و دوستان نزدیکش از کاهنان شنیده بودند نسبت میدهند(۱۴) ؛ آن کاهنان سلطنتی بزرگ برای رسول خدا صلیالله علیه و آله سلم پیش بینی کرده بودند و گروهی نیز به طمع رسیدن به مقام ، در کنار پیامبر قرار میگیرند و از روی نفاق ، به ظاهر ایمان میآورند شاید این سخن را در شب نشینیهای ابو قحافه و ابوبکر در منزل ابن جدعان که محل رفت و آمد بازرگانان و رهگذران مسیر تجاریِ شام - یمن بود شنیده بودند.(کانال تلگرامی برهاننا)
در عین حال بارها شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مشرکان مکه میفرمودند که در صورت تبعیت از من شما به سروری و سلطنت بر عجم و عرب میرسید(۱۵) ؛چنین سخنانی طمع را در بی مایگان قریش میافزود و روسای قریش را به استهزا و تمسخر آیات الهی وا میداشت.
آیات قرآن نیز به روشنی از نفاق در دوران مکه و پیش از هجرت نیز سخن به میان میآوردند.(۱۶) نزول این آیات به خصوص به حضور منافقانی که به طمع ایمان آوردهاند اشاره دارد؛
در عین حال این توجه خالی از لطف نخواهد بود کم نبودند کسانی که برای برخورداری از مال حضرت خدیجه سلام الله علیها و بهرهوری از سفره پیامبر صلیالله علیه و آله سلم ایمان میآوردند و یا حداقل خود را مسلمان نشان میدادند.
میدانیم که حضرت خدیجه علیهاالسلام مال فراوانی را برای گسترش اسلام خرج نمودند؛ در نتیجه گرسنگانی منافق از قریش که چیزی در بساط نداشتند به طمع آن سفره و مال به زبان اظهار اسلام میکردند و در نهان با قریشیان هم پیمان بودند و برای ایشان جاسوسی مینمودند همانانی که پیشتر خود و پدرانشان در خانه امثال عبدالله بن جدعان ارتزاق میکردند و اینک با مرگ او جایی نداشتند!
منابع:
۱- اسد الغابه ج۳ ص۲۷۰
۲- تاریخ طبری ج۲ ص۶۰ ؛ البدایه و النهایه ج۳ ص۸۲ هر دو به نقل سعد بن ابی وقاص
۳- نظریات الخلیفه عثمان بن عفان، نجاح الطایی ص۸۰
۴- از شاهد مثالهای معروف این قضیه سخنی است که عمر بن خطاب درباره او به پسرش عبدالله بن عمر گفته است و ابوبکر را احمقِ پَست بنی تَیم لقب داده است: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد ۲ صفحات ۲۹ تا ۳۴ دارالاحیاء الکتب العربیه؛ این حکایت مربوط به دوران خلافت عمر و پس از مرگ ابوبکر بوده است.
۵- اسد الغابه ج۲ ص۸
۶- مجمع الامثال ج۱ ص۲۷ ؛ دلائل النبوه ج۲ صص۴۲۳ ۴۲۴
۷- منابع بیشماری از جمله المصنف عبدالرزاق ج۵ ص۴۵۱ ؛ مستدرک حاکم نیشابوری ج۲ص۷۸ ؛ کنز العمال متقی هندی ج۵ ص۳۸۵
۸- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۳ص۱۷۷ ؛ اخبارالموفقیات زبیر بن بکار ج۱ ص۲۴۳ عبارت قیس این است: «مخافه ان یخلف علیهن مثلک»
۹- اختصاص شیخ مفید صفحه ۱۳۰
۱۰- اسدالغابه ج۳ ص۸ ؛ الاستیعاب ج۲ ص۲۵۶
۱۱- اختصاص شیخ مفید ص۱۳۰ ؛ بحار ج۳۰ص۵۱۸
۱۲- النور و البرهان ابن صباغ مالکی به نقل از آن شبهای پیشاور صفحه ۳۷۷ و البرهان بحرانی جلد ۲ صفحه ۱۲۷ حدیث ۸
۱۳- نظریات الخلیفه عثمان بن عفان نجاح طایی ص۸۰
۱۴- کمال الدین صدوق ص۴۶۳ ؛ احتجاج ج۲ ص۵۳۲ ح۳۴۱ ؛ بحارالانوار ج۵۲ ص۸۶ ح۱ و ج۳۱ ص۶۲۳ ح۱۱۱
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید