مسلم نیشابوری از علمای بزرگ اهلسنت صحابه روایت کرده است :
حذیفة بن یمان میگوید : به رسول خدا عرض کردم : ما در زمان شری بودیم خدا خیری آورد و ما الآن در خیر هستیم آیا دنبالۀ این خیر شری هست؟
فرمود : بلی.
گفتم دنبالۀ آن شر خیری هست؟
فرمود : بلی.
گفتم آیا دنبالۀ آن خیر نیز شری هست؟
فرمود : بلی.
گفتم : چگونه است؟
فرمود : «بعد از من پیشوایانی بر شما حکومت کنند که به هدایت من هدایت نیافتهاند و به سیره و سنت من رفتار نمیکنند و به زودی در میان آنان مردانی حاکم میشوند که دلهای آنها دلهای شیاطین است ولی در لباس انسان درآمدهاند.
گفتم : اگر من آن زمان را درک کردم چه کنم؟
فرمود : گوش فرا دار و از امیر اطاعت کن، هر چند بر پشت تو تازیانه زند و مال تو را برباید گوش بده و پیروی کن.»
صحیح مسلم، جلد ١، صفحه ٨٩٧، ط دار طیبة
نکته :
1- حذیفه زمان خلافت ابوبکر و عُمَر و عثمان را درک کردهاست و چند روز بعد از خلافت عثمان وفات یافته، پس مصداق این «ائمه با قلوب شیاطین» فقط شامل سه خلیفۀ اول میتواند باشد.
2-«امیرالمؤمنین» به معنی فرمانده و پیشوای مؤمنان، لقب مخصوص امام علی علیهالسلام است. مطابق با روایت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، «امیرالمؤمنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابیطالب علیهالسلام داده است. به اعتقاد شیعه، این لقب به آن حضرت اختصاص دارد و استفاده از آن برای احدی حتی دیگر امامان علیهمالسلام جایز نیست.
چنانکه شیخ مفید، از عالمان شیعه در قرن پنجم قمری گفته، پیامبر(ص) در واقعه غدیر، علی بن ابیطالب را جانشین خود و مولای مسلمانان معرفی کرد و از همگان خواست با لقب امیرالمؤمنین به علی(ع) سلام کنند. در همین زمینه به روایاتی از ام سلمه (همسر پیامبر(ص)) و انس بن مالک استناد شده تا کاربرد لقب امیرالمؤمنین حتی در دوره حیات پیامبر درباره امام علی(ع)، نشان داده شود.
انس بن مالک (که خادم پیامبر(ص) بود) گوید: روزی رسول خدا(ص) به من فرمود: مرا در وضو یاری کن، پس دو رکعت نماز گزارد و فرمود:
أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْكَ مِنْ هَذَا اَلْبَابِ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدُ اَلْمُسْلِمِينَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِينَ وَ خَاتَمُ اَلْوَصِيِّينَ
اولین کسی که از این در بر توارد می شود، «امیر مؤمنان» و سرور مسلمانان و پیشوای پیشانی سفیدان و خاتم اوصیاء پیامبران است.
انس گوید: با خود گفتم خدایا! آن مرد را مردی از انصار قرار بده. تا وقتی علی(ع) وارد شد. رسول خدا(ص) پرسید: ای انس! او کیست؟ من گفتم: علی(ع) است. پس رسول خدا(ص) در حالی که شادمان بود برخاست و او را در آغوش گرفت و عرق صورت خود را به صورت او و عرق صورت علی(ع) را به صورت خویش مالید.
آنگاه علی(ع) گفت: یا رسول الله! می بینم که نسبت به من کاری انجام می دهی که قبل از این، از شما ندیده بودم.
پیامبر(ص) فرمود: تو کسی هستی که دِین مرا ادا می کنی و صدای مرا به گوش امتم می رسانی و اختلاف امتم را پس از من تبیین می کنی.
مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر – ابن منظور – ج 18، ص 18. / فرائد السمطین – حموینی – ج 1، ص 145 و 146. / حلیة الاولیاء – حافظ ابی نعیم اصفهانی- ج 1، ص 63. / مناقب – خطیب خوارزمی – ص42. / میزان الاعتدال – ذهبی – ج 1، ص 64. / کفایه الطالب- گنجی شافعی – ص 211. / مناقب – ابن مردویه – ص 59 و 60.
2- ابن عباس از ام سلمه همسر پیامبر(ص) نقل می کند که گفت: پیامبر(ص) به من فرمود:
ای ام سلمه! این علی بن ابیطالب است که گوشت او گوشت من و خونش خون من است. منزلت او نسبت به من، مانند منزلت هارون نسبت به موسی(ع) است، مگر آنکه بعد از من پیامبری نیست.
یا اُم سلمة! هذا عَلیٌّ «اَمیر المؤمنینَ» و سَیّدُ المُسلمینَ، وَصیّی وَ وِعآءُ (عیبة) عِلمی وَ بابِی اَّلذی اوتی مِنه، اَخی فِی الدُّنیا و الآخِرة وَ مَعی فِی السَّنام الاَعلی، یَقتلُ القاسِطینَ و النّاکِثینَ وَ المارِقینَ.
ای ام سلمه! این علی «امیرالمؤمنین» و سید مسلمین است. او وصی من و ظرف علم من است، و دری است که از آن به سوی من وارد می شوند. او برادر من در دنیا و آخرت است، و با من در بهشت اعلی است و اوست که با قاسطین و ناکثین و مارقین نبرد می کند.
کفایة الطالب، ص 168. / فرائد السمطین، ج 1، ص 149 و 150. / ینابیع الموده – قندوزی حنفی – ص 129. / مناقب خوارزمی، ص 86.