شعر «باران وحی»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

گوشه غار حرا هست مشغول نماز     ***    می‏شود درهای عرش سوی او آهسته باز
غار را پر می‏کند ناگهان فرمان وحی    ***    با طراوت می‏شود قلبش از باران وحی
باز می‏گردد به شهر بر لبش پیغام دوست     ***    می‏رود تا پر کند شهر را از نام دوست

علی محمد شهیدی فر