ستاره نجمه

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

«نگاهی درس ‏آموز به زندگانی نجمه(س)»
آینه تاریخ همواره حقیقت هایی را به تصویر می‏کشد که چونان فانوسی فرا راه آدمی قرار گرفته و جدا کننده راه سعادت از شقاوت هستند. این حقایق، اگر چه گاه تلخ و جانکاه و گاه شیرین‏اند؛ برای اهل بینش و بصیرت که در ژرفای وجود خویش جز حقیقت نمی‏جویند
راهنمایی بس توانا خواهند بود.
تاریخ و آموزه ‏های زندگانی ائمه(ع) از زیباترین و گویاترین تصویرهای این آینه شفاف و درخشان است. شاید اندک توجه و نظری به اندیشه و عمل این پیشوایان راستین بتواند انسان را از انحراف های فکری و اجتماعی به «راه مستقیم هدایت» رهنمون کند و به واقع چنین است. معرفت نسبت به اهل‏بیت(ع) در کتاب های گوناگون به زیور چاپ آراسته شده است. ظرف پرورش و تربیت این بزرگواران، مادران وارسته ‏ای هستند که الگویی عملی برای مادران عصر ما می‏باشند و ما با آشنا شدن به اندیشه و روحیات و چگونگی رفتار و گفتار آنان، سرمشقی برای پویش راه کمال و سعادت و تربیت فرزندانی امام‏ گونه می‏یابیم.
یکی از بانوان برجسته تاریخ و مادران نمونه «نجمه» مادر رضای آفرینش، است. بانوی کنیزی که آزادترین عبد خدا را میزبان بود و با عبادات و رفتارهای پسندیده خویش در تاریخ زندگانی ائمه(ع) وارد شده و جاودانه گشت.
«نجمه» یکی از ستارگان روشن و نورانی عصر خویش بود و خدا، خود، او را برگزید تا در دامان مطهر او که جلوه ‏ای از «ارحام مطهّره(1)» است حجت خدا بر روی زمین پرورش یابد.
گفتنی است که هر گاه چهره‏ای درخشان از انسانی برجسته معرفی شود در کنار او چهره خجسته دیگری مطرح می‏شود و آن «مادر» است. هم او که شایستگی میزبانی او در بطن خوی را داشته و لایق پرورش او در دامان تربیت خود می‏باشد.
در کتاب های گوناگون، مورخان پس از ذکر نام هر امامی، شمّه ‏ای از زندگانی پرافتخار مادران شایسته آنان را بیان می‏کنند چنانچه در کتاب های ارزشمند «عیون اخبارالرضا»، «بحارالانوار»، «ارشاد» و دیگر کتب تاریخی، بابی تحت عنوان «ما جاء فی اُمّه» آورده ‏اند و برخی از احادیث و مطالبی که در باره مادران ائمه است در این باب قرار داده ‏اند.
کتاب «الفصول المهمّه» مادر امام رضا(ع) را این گونه معرفی می‏کند:
«امّه فَاُمّ ولدٍ یُقال لها: ام‏البنین و اسمها اَروی و قیل: شَقراءُ النَوبیّهَ و هو لقبٌ لها(2)»
مادر امام هشتم، ام‏ولد [کنیزی که از مولای خویش صاحب فرزند می‏شود] است که به او ام ‏البنین گفته می‏شود (کنیه ‏اش ام ‏البنین است) و اسم او «اروی» است و به او «شقراء النوبیه» نیز می‏گفتند و این «شقراء» لقب او است.
سیمای آسمانی
نام اصلی مادر بزرگوار امام رضا(ع)، این تندیس رضایت حق «تکتم» است؛ بانویی از مغرب‏زمین که در دامان تربیت خویش حجت خدا را پرورش داده و در شمار «خیراتٌ حسان(3)» قرار گرفت و جاودانه شد. برای این پاکبانوی خانه اهل‏بیت(ع) نامهای زیادی وجود دارد که به تناسب شهرها و مکان هایی که بوده است به این نامها خوانده می‏شد و با توجه به استحباب تغییر نام کنیزها و نیز برخی علل دیگر ایشان نامهای متعدد دارد.
آن گاه که «حُمَیده مصفا» همسر آگاه و بینای امام صادق(ع)، او را خرید و به فرزند بزرگوارش، امام موسی کاظم(ع)، بخشید نامش «تکتم» بود که از نام های دختران در زبان عربی بوده و در اشعار عرب این نام به گونه‏ای آشکارا دیده می‏شود. هنگامی که فرزند نورانی او به دنیا آمد نام او را تغییر دادند و او را «طاهره(4)» خطاب کردند که به واقع باید طاهره باشد تا در زمره «ارحام مطهره» وارد شود و فرزند پاک و مطهری چون علی بن‏موسی(ع) را به عالم هستی تقدیم کند. از دیگر نام های وی خیزُران، سکینه نوبیه، اروی، نجمه و سمانه می‏باشد.(5) اما نام مشهور این بانو در کتابهای روایی «نجمه» است چنانچه در کتاب «عیون اخبار الرضا» روایاتی نقل شده است که در آنها وی را با نام «نجمه» ذکر کرده ‏اند. همچنین در کتاب «بحارالانوار» این بانو را با نام «نجمه» معرفی کرده‏اند.
گفتنی است که برخی از مورخان در مورد زادگاه و نژاد او می‏نویسند:
«تکتم یا طاهره زنی فرانسوی است از مارسی فرانسه(6) (البته با تطبیق با عناوین جدید کشورها).(7) اگر این سخن را بپذیریم و معانی «شقراء» را هم به عنوان مؤید این مطلب قبول کنیم با توجه به نام دیگر او که «سکینة النوبیه» است با دوگانگی در شخصیت و چهره این بزرگوار مواجه خواهیم شد که ناشی از محدودیت مدارک موجود است.
«شقراء» در لغت به معنای سرخ و سفید است. سفیدپوستی و آنکه سرخی ‏اش بر سفیدی او فزونی دارد؛ از دیگر معانی آن است و واژه ترکیبی «شعرٌ اَشقر» به معنای موی بور است.(8)
به هر حال آیا نجمه، مادر ولی خدا، زنی سیاه پوست است یا سفیدپوست و آیا شرقی است یا غربی و آیا ...؟ آنچه به عنوان سندی قابل توجه می‏توان ذکر کرد روایتی است که جریان خریداری نجمه را مطرح می‏کند. در قسمتی از روایت، فروشنده در مورد نجمه می‏گوید: «اخبرک عن هذه الوصیفة انی اشتریتها من اقصی بلاد المغرب(9)». خبر دهم تو را از این جاریه مورد نظر؛ من او را از دورترین سرزمینهای مغرب خریدم.
در پاره‏ای از کتب تاریخی هم آمده است نجمه از زنان اشراف و عفیف و نجیب ایرانی بوده است(10)». در نهایت می‏توان گفت که این پاک بانو چه بربر باشد چه فرانسوی و چه ایرانی دارای ویژگی های خاصی بوده است که به عنوان مادر امام برگزیده می‏شود.
هدف از ذکر این مطالب اعتراف به نکته‏ هایی است که در مکتب و شریعت مقدس اسلام آموختیم و پیامبر گرامی ما معلم این آموزه ‏های ارزشمند بوده است و آن اینکه ملاک برتری انسانها بر یکدیگر تقوا پیشگی آنان است. اگر چه منکر تأثیرات فرهنگ خانوادگی بر کودک نیستیم و نقش خانواده را به عنوان اولین مدرسه هر انسانی در ساختار شخصیتی فرزندان نادیده نمی‏گیریم ولی تغییرات ظاهری و قومی و ملیتی تنها بیانگر رشد و کمال شخص نیستند و بنا به بیان قرآن کریم، این تفاوتها وسیله‏ ای برای شناخت افراد و نژادها و قبایل است. آنجا که می‏فرماید:
«انا خلقناکم من ذکرٍ و اُنثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عنداللّه‏ِ اَتقیکم.»(11) ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.
آری، شخصیت انسانهای برجسته را می‏توان در آینه رفتار و گفتار آنان مشاهده کرد و در صفات آسمانی آنان می‏توان جای پای رشد و رویش و کمال را نظاره کرد. انسانیت انسانها در بلندای بینش و بصیرت آنان و در افق اندیشه‏ های عرشی آنان هویداست نه در نام و نشانها و رنگ و نقشهای زمینی که:
ای برادر تو همه اندیشه ‏ای
مابقی هم استخوان و ریشه ‏ای
اسلام دینی است که زن و مرد را از نظر کمالات معنوی و ارزشها مساوی می‏داند و اختلاف در حقوق آن دو را ناشی از اختلاف جسمی و تفاوت وظایف آنها می‏داند که لازمه تکامل جوامع بشری به واقع همین اختلافات ظاهری است. ملاک ارزش‏گذاری اسلام انسانیت و تعالی روح انسان هاست. «من عمل صالحا من ذکرٍ او اُنثی و هو مؤمنٌ فَلَنحیینّه حیاةً طیبةً»(12)
و شریعت محمد(ص)، آیینی است که هر گونه تبعیض را منع کرده و سنت های غلط جاهلی را که خود بتهای بزرگ نفسانی بودند می‏شکند. اگر به نگاه جاهلی، سیاه پوستی عیب است، پیامبر گرامی اسلام از میان همه شیفتگان خود «بلال» را برمی‏گزیند تا بت تبعیض را به گورستان «لات» و «هبل» بفرستد. و اگر اندبشه برتری عرب بر عجم وجود دارد محمد(ص)، این منجی اندیشه‏ های خاکی، سلمان را ستوده و می‏گوید:
«سلمان منا اهل‏ البیت» سلمان از ماست. و اگر زن مورد ستم قرار می‏گیرد، او مدال «کوثر» بر گردن فاطمه(س) می‏آویزد؛ و اگر ... و اگر ...
دین مبین اسلام شعار برابری و برادری را سرلوحه کار خویش قرار می‏دهد و پیامبر بزرگ اسلام(ص) ماریه قبطیه را که هدیه‏ای از سوی پادشاه اسکندریه، مقوقس، بود(13) به همسری خویش در آورده و به جامعه آن روز تساوی انسانها را می‏آموزد و نیز امیرالمؤمنین(ع) کنیزانی را به همسری خویش درمی ‏آورد و برخی را آزاد می‏کند. چنان که همسر برخی از امامان ما از کنیزان هستند که قابلیت میزبانی این میهمان خجسته الهی را داشته‏ اند. گام دیگری که پیامبر اسلام(ص) در جهت شکستن این سنت جاهلی برداشت به ازدواج در آوردن دختر عمه خویش «زینب» برای زید بن‏حارثه، غلام خدیجه(س) که به پیامبر اسلام(ص) بخشیده بود، است تا به این وسیله شکاف طبقاتی موجود در مدینه پر شده و ماهیت انسانی انسانها در نظر گرفته شود نه ملاک های بیهوده آن روز.
آزاد کردن بردگان به عنوان کفاره گناهان و حرامها نیز یکی دیگر از مظاهر مبارزه با برده‏داری در جهان اسلام بوده و چهره منطقی و ظلم‏ ستیزی آن را به جهانیان نشان می‏دهد.
در قرآن کریم نیز به این موضوع پرداخته شده است آنجا که می‏فرماید:
«و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمن و لامةٌ مؤمنة خیرٌ من مشرکة و لو اعجبتکم»(14)
و با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان بیاورند. قطعا کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است هر چند [زیبایی او] شما را به شگفت آورد.
سینای صفات
ویژگی های والای انسان های برجسته، بیانگر شخصیت آنان بوده و آنها را به عنوان یک الگو و اسوه عملی، نه اسطوره و دست نایافتنی، در اختیار بشریت قرار می‏دهند. از صفات آسمانی و والای نجمه می‏توان به علم و معرفت، اخلاق شایسته، ادب و اهل معنویت بودن وی اشاره کرد.
در روایتی معتبر از علی بن‏ میثم که خود عالمی بزرگوار است آمده است: «اِشترت حمیدة المصفاة ـ و هی اُمُّ ابی‏الحسن موسی بن‏جعفر و کانت من اشراف العجم ـ جاریة مولّدة و اسمها تکتم، و کانت من افضل النساء فی عقلها و دینها و اعظامها لمولاتها حمیدة المصفاة ...»
حمیده مصفا، مادر امام موسی کاظم(ع) که خود از اشراف غیر عرب بود، کنیزی غیر عرب را خرید که نام او «تکتم» بود و از نظر عقل و دین و احترام به مولای خود، حمیده مصفا، با فضیلت‏ ترین زنان بود و ...(15) و در روایت است که وقتی حمیده این بانوی عفیفه را به امام کاظم(ع) بخشید به او گفت:
«یا بُنَیَّ اِنّ تکتم جاریةٌ ما رأیتُ جاریةً قط افضل منها و لست اشک ان اللّه‏ تعالی سیظهر نسلها ...(16)»
پسرم! تکتم کنیزی است که هرگز کنیزی بهتر از او ندیده ‏ام و شک ندارم که خدا بزودی نسل او را ظاهر می‏کند.
در روایت دیگر از قول یکی از زنان اهل کتاب در باره «تکتم» نقل شده است: «ان هذه الجاریة ینبغی ان تکون عند خیر اهل الارض فلا تلبث عنده الاّ قلیلاً حتی تلد منه غلاما یدین له شرق الارض و غربها(17)» این کنیز باید نزد بهترین مردمان زمین باشد و چند روزی بیشتر نزد او نخواهد بود که پسری از او متولد می‏شود که شرق و غرب زمین وامدار او خواهند بود.
* عقل و اندیشه
عقل نوری معنوی است که نفس انسان به وسیله آن علوم را درک می‏کند.
و نیز گفته‏ اند: عاقل کسی است که نفس خود را در بند می‏کشد و آن را از هواها و هوس های نفسانی دور می‏سازد.(18)
پس عقل به معنای درک و فهم و معرفت است؛ و در قرآن هم با این معانی آمده است.»(19)
با توجه به معانی لغوی عقل می‏توان گفت عقل همان بینش و بصیرت است که همواره مورد نظر پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل‏بیت(ع) بوده است؛ چنانچه در روایتی آمده است:
«ما عُبِدَ به الرحمن واکتسب به الجنان»(20) عقل آن است که انسان توسط آن بندگی خدا را می‏کند و بهشت را با آن کسب می‏کند.
پس عقل، بینش است و علم، دانش، و آدمی با این دو بال به سوی کمال پرواز می‏کند. انسان ها توسط عقل می‏توانند به حقیقت و ملکوت اشیاء دست یافته و با چراغ معرفت حرکت کنند و بدین وسیله مشمول سخن رسولِ حق شوند که فرمود: «علی بَصیرةٍ اَنَا و من اتّبعَنی»(21) من و پیروانم در دین خود بینش و بصیرت داریم.
نجمه با این نعمت والای الهی خود را شناخت و راه را از بیراهه تشخیص داد و در مسیر حق قدم گذاشت. بینش و بصیرت نجمه، مادرِ رضایت حق، به قدری بود که صدای تسبیح فرزند عزیزش را از درون شکم می‏شنید. روایت شده است از نجمه که به مادربزرگِ علی بن‏میثم چنین گفته است:
«لَمّا حملتُ بابنی «علی» لم اشعر بثقل الحمل و کنت اسمع فی منامی تسبیحا و تهلیلاً و تمجیدا من بطنی».(22)
آنگاه که به پسرم علی(ع) باردار شدم سنگینی حمل را احساس نمی‏کردم و همواره در خواب صدای تسبیح و تهلیل (لا اله الا اللّه‏) از درون رحم می‏شنیدم.
به راستی اگر آدمی دارای بینش عمیق نبوده و گوش او شنوای سروش های غیبی نباشد هرگز نمی‏تواند صدای تسبیح و تهلیل موجودات را بشنود. نجمه در این صفت برجسته با حضرت خدیجه(س) که صدای تسبیح فرزند خود، فاطمه زهرا(س) دخت آفتاب، را می ‏شنید و همچنین با حضرت زهرا(س) که صدای تسبیح حسین(ع) را از درون رحم می‏شنید، تشابه دارد. همانگونه که در پنهان بودن دوران بارداری چونان مادر ابراهیم(ع)، مادر موسی(ع) و مادر امام زمان(ع) بوده است.
* مروارید ادب
یکی از صفات پسندیده آدمی ادب و احترام نسبت به معلم و آموزگاران خوبیهاست. در واقع «ادب» یکی از ظریف کاری های عالم هستی است و انسان هر چه به کمال و پویایی نزدیکتر شود ادب در رفتار و گفتار او نمایانتر خواهد بود. وجود این صفت در نجمه به گونه‏ های متفاوت آمده است. ابن‏ بابویه از علی بن ‏میثم روایت کرده است:
حمیده مصفا، مادر فرزانه امام کاظم(ع) که خود یکی از اشراف عجم بود جاریه‏ای خرید و اسم آن کنیز تکتم بود. وی در ادامه می‏گوید:
آن «کنیز» از نظر عقل و دین و ادب و احترام نسبت به مولا و صاحبش حمیده مصفا از بهترین زنان بود به گونه ‏ای که از زمانی که کنیز او شد به خاطر احترام و تعظیم به حمیده هرگز نزد او ننشست.
به نظر می‏رسد احترام نجمه نسبت به حمیده مصفا تنها به خاطر این نبود که این بانو صاحب و مولای وی بوده بلکه از این‏ رو است که حمیده همسر امام ششم، پیشوای علم و فقاهت، بوده و از طرفی مادر بزرگوار امام موسی کاظم(ع) می‏باشد و نجمه با توجه به تدیّن و دین‏ باوری که در حدیث فوق نیز به آن اشاره شده است در واقع همسر امام و مادر امام را تجلیل می‏کرد و نه فقط صاحب و مولای خود را. اگرچه احترام به مولا و سرور نیز می‏تواند نشانگر ادب و بزرگواری افراد باشد.
صفات شایسته این بانوی برجسته به حدی است که حمیده مصفا به فرزند خود در باره وی می‏گوید: «یا بُنَیَّ! اِنّ «تُکتَم» جاریةٌ ما رأیت جاریةً قطّ افضل منها.»
«پسرم! این کنیزی است که به واقع من بهتر از او کنیزی ندیدم.»
و سپس او را به فرزند بزرگوار خویش، امام هفتم، می‏بخشد و در باره او سفارش می‏کند:
«و قد وَهَبتُها لَکَ فاستوص خیراً بها» او را به تو می‏بخشم و از تو می‏خواهم که به او نیکی کنی.
نجمه پیش از آنکه در اختیار امام کاظم(ع) قرار گیرد از محضر حمیده مصفا، اصول و کمالات اسلامی و اخلاقی را آموخت. حمیده می‏گوید:
«وقتی نجمه به خانه ما راه یافت پیامبر(ص) را در عالم خوب دیدم که به من فرمود: «ای حمیده! نجمه را به پسرت موسی ببخش که به زودی بهترین فردِ روی زمین از او متولد خواهد شد.» و من چنین کردم و نجمه را همسر فرزندم نمودم و از او حضرت رضا(ع) به دنیا آمد.»(23)
از این‏رو، این بانوی کریمه که شکوفه‏ های ادب و تواضع در سرزمین وجودش شکوفا بودند همواره حمیده را اکرام می‏کرد و با تواضع و احترام ویژه در مجلس او شرکت می‏جست.
* کیمیای بندگی
عبادت و عبودیت مرواریدی است که تنها در صدف وجود آدمی یافت می‏شود و همواره جوانه‏ های عبودیت در سبزه ‏زار پیکره انسان به رویش می‏نشنید و به یقین، یکی از هدف های خلقت بشر همین عبودیت و بندگی است. چنان که قرآن فرمود: «ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون».(24)
انسان و جن آفریده نشده‏اند مگر برای بندگی و عبودیت خداوند متعال.
یکی از مظاهر بندگی، عبادت و استفاده از اذکار و اوراد ویژه‏ای است که انبیاء و ائمه(ع) به ما آموخته ‏اند. تسبیح و تحمید و هر نوع ذکری، انسان را به مرحله والای بندگی می‏رساند اگر آگاهانه باشد! یکی از ویژگی های این بانوی با فضیلت توجه به عبادات و نمازهایی بود که از هدایتگران جاوید، ائمه هدی(ع)، آموخته بود. او همواره خود را به ذکر و ثناء مشغول می‏ساخت به گونه‏ای که در روایت آمده است: فَلمّا وَلَدَت لَه الرّضا(ع) سمّاها الطاهرة قال: کان الرضا(ع) یرتضع کثیرا و کان تامَّ الخلق فقالت: اَعینونی بمُرضعة. فقیلَ لها أنَقَصَ الدَّرُّ؟ فقالت: لا اکذب، واللّه‏ِ ما نقص ولکن عَلَیَّ وردٌ صلاتی و تسبیحی و قد نقص مُنْذُ ولدتُ.»(25)
آنگاه که امام رضا(ع) متولد شد امام کاظم(ع) نام نجمه را «طاهره» نهاد و «رضا» بسیار شیر می‏نوشید و این در حالی بود که جُثه کاملی پیدا کرده بود. پس نجمه گفت: با یافتن دایه‏ای مرا یاری کنید.
پرسیده شد: مگر شیر تو کم است. گفت: «سوگند به خدا دروغ نمی‏گویم؛ شیرم کم شده است ولی ذکرها و نمازهایی برای من وجود داشت که از هنگام تولد و شیردادن به این نوزاد کم شده است.»
در واقع با توجه به بزرگ بودن جسم حضرت رضا(ع) مادر بزرگوار ایشان برای ادامه عبادات و نمازها دایه‏ای را می‏طلبد.
شاید این بانوی کریمه از نظر وظیفه پرورشیِ ویژه مادران، خویش را تا حدی فارغ می‏دانسته است و به هرحال روحیات پاک این بانو به گونه‏ ای است که حتی اجازه نمی‏دهد محبت فرزندش و کارهای مربوط به پاره تنش، موجب کاهش برنامه ‏های عبادی وی شود و این امتیازی است بس والا و ارزشمند.
از سوی دیگر، عظمت این بانوی نورانی به حدی است که صدای تسبیح و تهلیل فرزند را از درون شکم می‏شنود و این نمایانگر طهارت باطنی او است. وقتی گوش انسان از شنیدن سخنان بیهوده و غیر الهی پاک بماند، به یقین شنوای سروش غیبی خواهد بود و صدای ملائکه الهی و همچنین تسبیح موجودات عالم را می‏شنود.
شنیدن صدای تسبیح و ذکر نوزاد از درون رحم نیاز به گوش شنوایی دارد که همواره با ذکر تسبیح و تهلیل همراه بوده باشد. اگر انسان دایم ‏الذکر باشد در عالم و هستی، هم حقایق را می‏بیند و هم آنها را می‏شنود. و برای رسیدن به این مقام والای انسانی همواره باید با عبادات و اذکار و حضور در محضر حق مأنوس بود.
* رؤیای صادق
در سخنی از امام کاظم(ع) آمده است: به خدا قسم این جاریه خریده نشد مگر به امرِ خدا. و من در عالم رؤیا جد و پدرم را دیدم در حالی که همراهشان پارچه‏ای ابریشمی بود که در آن عکس این کنیز بود. پس آن دو به من فرمودند: «ای موسی! هر آینه بهترین اهل زمین بعد از تو، از این کنیز خواهد بود.» و امر کردند که هر وقت آن مولود مسعود به دنیا آمد نام او را «علی» گذارم.(26)
این بانوی باعظمت از سوی خداوند متعال برگزیده شده بود تا جایگاهی برای پرورش و تربیت امام و هدایتگر جامعه اسلامی باشد.
پس از گذشت زمان کوتاهی نجمه باردار شد در حالی که مدت بارداری وی به گونه ‏ای پنهان بود تا به واسطه ظلم خلفای عباسی، این شجره طیبه قطع نشود و همواره حجت خدا بر روی زمین زنده بماند.
زندگی مشترک نجمه و امام هفتم با مبارزه علیه ظالم و دفاع از حقوق مظلوم همراه بود. کشتار دسته‏جمعی شیعیان و بریدن سرهای سادات علوی و فجیع‏ترین اعمال توسط خلفای بنی ‏عباس و مأموران آنها نسبت به شیعیان و به ویژه سادات صورت می‏گرفت و این بانوی گرامی در تمام این لحظات در کنار همسر ایستادگی و مقاومت کرده و به تربیت فرزند دلبندش مشغول بود و در مدت اسارت امام موسی بن‏ جعفر(ع) با صبر و بردباری حوادث تلخ روزگار را تحمل می‏کرد. ثمره تابناک امام کاظم(ع) از نجمه تولد دو نور و دو نگین سبز شریعت اسلام بود. تولد حجت و ولی خدا امام رضا(ع) و نگین قم، فاطمه معصومه(س).
طبری شیعی از مادران همه فرزندان امام کاظم(ع) به صراحت نام برده تا آنجا که می‏گوید: «حضرت علی بن‏موسی الرضا(ع) با حضرت فاطمه معصومه(س) از یک مادر هستند.»(27) و برای نجمه، مادر بزرگوار امام رضا(ع)، جز این دو فرزند در کتب تاریخی نام دیگری ذکر نشده است.
دفاع از ولایت و امامت از ویژگیهای این بزرگوار بوده است و ارمغان گرانسنگ او بود که دختر معصوم خود، پاکبانوی کرامت، بر جای گذاشت. ابعاد گوناگون شخصیت کریمه اهل‏بیت(ع) حضرت معصومه(س) خود نیاز به بحث و بررسی جداگانه دارد.
به نظر می‏رسد با ورود نجمه، این کنیز آزاده، مبارزات امام کاظم(ع) به شکل رسمی آغاز شد. زیرا امامت و رهبری امام هفتم که بعد از شهادت امام صادق(ع) به عهده ایشان نهاده شد از سال 148 ه.ق می‏باشد.(28) و تولد امام رضا(ع) نیز در همین سال بوده است و با توجه به روایات فاصله راه یافتن نجمه به زندگی امام کاظم(ع) و تولد فرزندشان زمان کوتاهی بوده است.
به هرحال، از زمان امامتِ امام، همواره خانواده بزرگوار ایشان مورد نظر جاسوسان درباری بوده ‏اند و این محدودیت ها اگرچه زندگی خانوادگی را دچار بحران و اضطراب می‏کند ولی انسان هایی که بینش عمیق و بصیرت دارند از این ناملایمات برای نزدیک شدن به خداوند متعال استفاده می‏کنند و هرگز دل به زندگانی کوتاه دنیایی نمی‏بندند. زندگی آنان صحنه جهاد و مبارزه فرهنگی، علمی و حتی نظامی خواهد شد و اخلاص در چنین خانواده‏ هایی جان می‏گیرد. مورخان می‏نویسند: «امام کاظم(ع)، بنا به نقل مورخان، دو بار توسط هارون‏ الرشید به زندان افتادند که مرتبه دوم از سال 179 تا 183 ه.ق بود و چهار سال طول کشید و در نهایت به شهادت آن حضرت منجر شد.»(29)
بدیهی است که نجمه در مدت اسارت حضرت با صبر و استقامت که شایسته چنین بانویی می‏باشد در مقابل مشکلات ایستادگی کرده و از آرمان ها و اعتقادات امام و ولی خویش در موقعیت های گوناگون به دفاع پرداخته است. از تاریخ وفات و محل دفن این بانوی ادب و فضیلت سند معتبری در دست نیست ولی او در همه زمان ها و مکانها الگویی برجسته برای بانوان شایسته خواهد بود و زیارتگاه دو فرزند عزیزش هماره یادمان مزار ناپیدای او است.
________________________________________
1 ـ برگرفته از زیارات ائمه(ع).
2 ـ الفصول المهمة، ابن صباغ المالکی، ص244.
3 ـ الرحمن، آیه 70.
4 ـ ریاحین الشریعه، رسولی محلاتی، ج3، ص21 و بحارالانوار، ج49.
5 ـ همان.
6 ـ یکی از نامهای نجمه «خیزران مرسیه» است و مرسی چند معنا دارد:
1ـ شهر «مرسیه» در اسپانیا 2ـ بندر «مرسی» در ساحل شرقی الجزایر 3ـ بندر معروف مرسی (مارسی) در جنوب فرانسه
7 ـ سیمای زن، زهرا گواهی، ص91 به نقل از ترجمه اعلام الوری از عزیز اللّه‏ عطاردی، کریمه اهل‏بیت(ع)، علی‏اکبر مهدی‏پور، ص84.
8 ـ مجمع‏البحرین، و فرهنگ بزرگ جامع نوین، حرف«ش».
9 ـ عیون اخبار الرضا، ج1، ص14.
10 ـ زندگانی چهارده معصوم «ترجمه اعلام الوری»، حسین غمادزاد، ج2 و 1، ص1009.
11 ـ حجرات، آیه 13.
12 ـ سوره نحل، آیه 97.
13 ـ سیمای زن، ص93.
14 ـ سوره بقره، آیه 221.
15 ـ عیون اخبار الرضا، ج1، ص13.
16 ـ همان.
17 ـ بحارالانوار، ج49، ص5 ـ 4.
18 ـ همان.
19 ـ قاموس قرآن، سیدعلی‏اکبر قریشی، ج5، ص28.
20 ـ کافی، ج1، ص11.
21 ـ یوسف، آیه 108.
22 ـ عیون اخبارالرضا، ص14 و ص17.
23 ـ اعلام الوری فی اعلام الهدی، طبرسی، ص302.
24 ـ سوره ذاریات، آیه 57.
25 ـ بحارالانوار، ج49، ص5.
26 ـ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ص862.
27 ـ دلائل الامامة، ص309.
28 ـ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ج2، ص11.
29 ـ همان، ص30.