متن ادبی «هجرت از ظلمت به نور»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

آن هجرت عظیم که رسول اللّه‏ صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله در راه حق آغاز کرد، راهی را گشود که سرانجام همه مردان حقیقت طلب از آن می‏ گذرند. اگر پندار ما این است که هجرت رسول خدا(ص)، یک سفر دنیوی در دایره مکان و زمان رایج بوده و همه چیز در آن برهه از تاریخ رخ داده است، سخت در اشتباهیم!


سرّ آنکه هجرت رسول اللّه‏ صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله را مبدأ تاریخ اسلام قرار داده ‏اند، در این است که مؤمنان، به قافله سالاری پیامبر اعظم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله از ظلمات کفر و شرک، به نور ایمان مهاجرت کردند؛ «اللّه‏ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ».
کسی که بی‏ خانمانی و آوارگی در راه حق را به جان نخرد، کجا می‏تواند به ثبات قدم در سبیل الهی دست یابد؟!
طبیعت بشر راحتی و فراغت دنیا را خوش می‏دارد و اسلامی در کنج خانه امن خویش می ‏طلبد، ولی کشاکش حوادث دهر، از آدمی، مرد می‏سازد و اگر امواج امتحان الهی نباشد، کجا فرق میان کوه پابرجا و سنگریزه ‏های غلتان آشکار می‏شود؟! پس این راهی که هزار و چهارصد سال پیش، رسول اکرم صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله در آن قدم نهاد، مسیری است که هر مهاجر فی سبیل اللّه‏، در همه تاریخ از آن گذر خواهد کرد.
آن کس که تن به این هجرت عظیم تاریخی در طول حیات خویش نمی‏دهد، چون خفاش شب کوری است که هرگز روشنایی روز را درک نخواهد کرد و کی آفتاب ایمان حقیقی بر غار تاریکِ دل او خواهد تابید؟
مؤمن تا دل از خواسته‏ های روزانه و راحت ‏طلبی خود برندارد، هرگز توان آن را نخواهد یافت تا تیغ بر نفس درونش بگذارد و او را به اطاعت از حق وادارد؛ مگر نه اینکه در درون تمام انسان‏ها، کفر پنهانی است که به حرکت مورچه ‏ای بر سنگی سیاه در دل شب می‏ماند و چون موریانه ‏ای، ریشه ایمان آدمی را می‏خورد. تا این کفر پنهان، جای خود را به ایمان مستحکم ندهد، همواره آدمی در معرض لغزش بی‏ دینی است.
فرق آن ایمان مستقر و مستودع که معصومین فرموده ‏اند، در همین ثبات و پابرجایی مؤمن بر حق ‏طلبی و دین‏داری است و این افتخار به دست نمی‏آید، جز با قدم گذاشتن در سیر و سلوک الهی.
راز همراهی صحابه ‏ای که مهاجرین نام گرفتند، در هجرت درونی‏ شان از ترس و تردید و تعلق به شجاعت و یقین و استغنا بود. آری، مردان حق را سزاوار نیست که سر و سامان بگیرند و به حیات دنیا دل خوش دارند، در حالی که ظالمان و فاسقان، حق را زیر پا می ‏نهند.
نزهت بادی