متن ادبی «به مهیمانی نور و لبخند»

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

شب بود و تاریخ، چشم به راه اتفاقی بزرگ‏تر از خود بود.

شب بود و تاریخ، چشم به راه اتفاقی آبی رنگ، در چشم‏ های معصوم محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم بود. شب بود و پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم به میهمانی نور و لبخند می‏رفت و عشق، شعر بلند آسمان را از نگاه پیامبر می‏خواند. تمام گل‏ها در سیمای پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم شکفته بودند و پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم مهیّا می‏شد تا به معراج حقایق سیر کند.
«چون به معراج حقایق رفته بود بی‏ بهارش غنچه ‏ها بشکفته بود»
شب بود و تمام تلاطم‏ ها، چشم به راه موج آبی رنگ عبای پیامبر بودند و آسمان آسمان انتظار، در صف‏های ممتد ملائک، موج می‏زد؛ آسمان آسمان بی‏قراری، چشم به راه نگاه محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ وسلم بود، که محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ و سلم می‏خواست شگرف‏ ترین توان تماشایی انسان را به نمایش بگذارد.
شاخه‏ ها در باد می‏رقصیدند و خوشه‏ های خواهش، در زیر نور ماه، به سمت آفتاب جمال پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، دست تمنای خویش را بلند می‏کردند.
شکوفه ‏ها، سرشار از شکفتن نور بودند و روشنایی محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم ، خواب زمین را مچاله کرد و تمام پنجره‏ ها را گشود، تا عطر صمیمیّت سیالش، فراگیرترین انتظارها و امیدها را در بر گیرد.
خوشه خوشه فانوس ‏های اشک، در کهکشان چشم‏ هایش آویخت و بُراق نور را مهیا دید و خویش را بی‏ تاب‏ تر ـ «و سَخَّرَ لَهُ البراق» در کنار عاطفه خود جوش خویش ایستاد.
تمام آسمان روشن بود و تمام خاک، بوی باران می‏داد. شب بود و محمّد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم می ‏بایست آسمان را از این همه چشم به راهی برهاند.
آرام بود و بی‏ قرار؛ رها بود و ایستاده؛ تپش‏ هایش طی طریق می‏کردند و ضربانش، ضرب آهنگ تمام عاطفه‏ ها بود و جهان، با قاب قوسین نگاهش نظم می‏یافت. هر چه فرصت بارانی بود، در آن شبِ مکّه ترانه می‏خواند. پیامبر، قدم بر نور نهاد؛ با براق آسمان پیمای خویش. رفت و رفت و رفت، تا دور دست‏ترین کلمات ادا نشده؛ با قلبی بدون اضطراب و گامی بدون اصطکاک. رفت و رفت و رفت و در پیاده ‏رو آسمان، کمی ایستاد و چند نفس مهربانی و تبسم و چند افق شکوفه، بر دلتنگی عابران آسمانی پاشید و فرشتگان را میهمان ییلاق نگاهش کرد. هیچ نوری جلوتر از گام‏ هایش، خویش را نمی ‏یافت و بالی نبود که زیر پایش گشوده نشود.
شب بود و تمام دفترچه ‏های خاطرات، زبان بسته شوق بودند و آغوش گشوده بی‏قراری.
شب بود و انسان به ماه که نه، به کهکشان شیری آئینه، پا می ‏نهاد تا هزار توی ستارگان را سرشار از افقی تازه‏تر از نور نمایند.
اراده ارابه زمان در دست شتاب بود
دهان تمام واژه ‏ها، لبریز از تبریک بود و آغوش تمام سلام‏ ها، سرشار از ترانه.
امّا در آن سوی حادثه، جهل، همچنان بر منبر فرو ریخته و متروک خویش، تکیه داده بود. بغض و عداوت و کینه مشرکان و منافقان، لبریز بود از شبی متفاوت؛ لبریز بود از شبِ شقاوت، و لحظه مجاور پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، لبریز بود از شب اشتیاق. و پیامبر می‏دانست که معراج او، پاسخی است که تمام سؤال‏ ها را جواب می‏شود و تمام جواب‏ها را شامل.
شب بود و خفاش ‏های خیره‏ سر، لحظه ‏های خشم ‏آلود خویش را به این سو و آن سو پرتاب می‏کردند.
آسمان، چشم به راه محمد بود و زمین، منتظر بازگشت او.
تمام آن شب، از خلأ خالی بود و از خبر سرشار. شب بود و تمام پنجره‏ ها و پرنده ‏ها، به صبح چشمان تو ایمان داشتند.
تو می‏رفتی؛ آسوده و آرام، از کنار بزرگ‏ترین آرزوی انسان.
تو می‏رفتی و تمام خوشه‏ ها به تو خیره می‏شدند و تمام جاده ‏ها خود را در مسیر گام ‏های تو می ‏انداختند و تمام رودها تو را زمزمه می‏کردند.
تمام ذرات، محور موسیقی ملایم گام‏های تو بودند.
آن قدر نرم و سبک بال به آسمان می‏رفتی، که هنوز که هنوز است تمام پرندگان، حسرت به پرواز درآمدن یکدست تو را دارند. و این براق تو بود که در اوج بود.
«کم آسای و دم ساز و هنجار جوی سبک پا و آسان رو و تیز پوی»
تو می‏رفتی به سمتی که در آن هیچ بن بستی نبود؛ به جایی که یکدستی و یک رنگی در آن موج می‏زد، به جایی که در آن، فقط خدا بود و خدا و تنها تو را جرأت پرواز بود.
تو از «سدرة المنتهی» گذشتی و جبریل نتوانست پیش از این راه پوید و جوید که:
«اگر یک سرِ موی، بالا پرم فروغ تجلی بسوزد پرم»
امّا محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم ! این تو بودی که به دور از هر هراسی با تمام دل خوشی خویش، می‏رفتی تا صبح را بی‏ واسطه نور، ملاقات نمایی. تو می‏رفتی، تا زخم‏های کهنه خویش را در معرض تابش تبسّمی ازلی قرار دهی و غرق در یکدستی حضور شوی؛ غرق در زمزمه زلال و آسمانی «اَنَا رَبُّکَ وَ اَنْتَ یا مُحَمَّد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم! عَبْدیِ وَ علیَّ فَتَوَکَّلْ فَاِنَّکَ نُورِی فِی عِبادِی وَ رَسُولِی اِلی خَلْقِی وَ حُجَّتِی عَلی ذُرَّیَّتِی لَکَ وَ لِمَنْ تَبِعَکَ خَلَقْتُ جَنَّتِی وَ لِمَنْ خالِفَک خَلَقْتُ نارِی»
شب بود و زمین، چشم به راه بازگشت محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم بود و آسمان، اختر باران.
شب بود و مسجدالاقصی در خویش نمی‏گنجید و آرامگاه یعقوب و یوسف، ابراهیم و ساره و مریم، غرق در روشنایی فراگیر عبور محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ وسلم بود.
شب بود و تمام ستارگان به این باور رسیدند که چشم‏های پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم به خواب می‏رود، امّا قلب پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم همیشه بیدار است و بیدار؛ قلب پیامبر، قرارگاه دل‏های عاشقی است که لحظه به لحظه بی‏قراری خویش را نذر چشم‏های محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم می‏نمایند.
محمد کامرانی اقدام

اشارات :: آبان 1382، شماره 54

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page