تاملی در سلامت اجتماعی

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

«سلامت اجتماعى»، بخشى از سلامت فرد است كه در عرصه اجتماع به ظهور مى‏رسد. زمانى شخص را واجد سلامت اجتماعى مى‏شمريم كه بتواند فعّاليّت‏ها و نقش‏هاى اجتماعى خود را در حدّ متعارف بروز و ظهور دهد و با جامعه و هنجارهاى اجتماعى، احساس پيوند و اتّصال كند.
«هنجارهاى اجتماعى» همان قواعد شكل يافته بر بنياد بايدها و نبايدها هستند كه چگونگى رفتارها و روابط ما را در جامعه معيّن مى‏سازند و براى هر كنش و واكنش، حدود و ثغورى تعيين مى‏كنند.
هنجارهاى اجتماعى هستند كه تعيين مى‏كنند چه بايد بگوييم، از گفتن چه سخنانى پرهيز كنيم، چگونه برخورد كنيم و حتّى احياناً چگونه بينديشيم. مقبوليّت اين هنجارها در جامعه سبب مى‏گردد ما براى عضويّت در اجتماع، به اين هنجارها پايبند باشيم و رفتار و گفتار خويش را با آنها وفق دهيم.
 
مى‏توان پرسيد اساساً چرا آدمى بايد عضو جامعه باشد و عضويّت در يك اجتماع، چه اثرى بر زندگانى فرد مى‏گذارد؟ بايد گفت: انسان، موجودى اجتماعى است و تنها از رهگذر زندگى جمعى مى‏تواند نيازهاى مادى و معنوى خود را به كمال برآورده سازد. آدمى افزون بر آب و غذا و خواب و تنفّس و... نيازهاى ديگرى دارد، مانند نياز به معاشرت، تقسيم كار، احساس همدلى، گفت و شنودِ محبّت‏آميز، و... . تنها با توجّه به اين نيازها و برآوردن آنهاست كه بشر، زندگى خود را غنا مى‏بخشد، به رفاه انسانى دست مى‏يابد و از حدود زندگى حيوانى فراتر مى‏رود؛ و تنها از طريق ايفاى نقش اجتماعىِ سالم است كه اين نيازها برآورده مى‏شوند و در سلامت فردى نيز نقشِ مؤثّر و كارساز بر عهده مى‏گيرند.
افراد جامعه بشرى، به ويژه جوانان كه معمولاً در آستانه ورود به اجتماع هستند براى شناختِ نقش اجتماعى خويش و موفّق‏شدن در ايفاىِ بسزاىِ آن، بايد نخست به ساختارِ شخصيّت خود و چگونگى اثرگذارىِ «وراثت» و «محيط» برآن پى ببرند.
ويژگى‏هاى موروثى هر فرد (مانند هوشِ موهبتى، ساختار كلّى اندام، رنگ چشم و پوست و موى سر و مانند آنها) از شخصى به شخص ديگر متفاوت‏اند، و در عين حال، در برخوردهاى اجتماعى و نحوه سازگارى با محيط، نقشى انكارناپذير دارند. همه اين ويژگى‏ها در شكل دادنِ كمّ و كيف معاشرت، مهرورزى، جلب توجّه، ميزان تفاهم و... مؤثّرند.
چيزهايى هم كه ما از محيط كسب مى‏كنيم، مثلاً نحوه تربيت و پرورش كه پيرامونيانْ در حقِّ ما اِعمال مى‏كنند، اثر مستقيم بر خُلق و خوى رفتار و تعامل ما با ديگران دارد؛ از اين‏رو در سلامت اجتماعى ما دخيل مى‏شود.
يكى از مهم‏ترين ابعادِ شخصيتى ما كه ريشه در ويژگى‏هاىِ وراثتى و اكتسابى دارد و در سلامتِ اجتماعىِ ما نيز بسيار تأثير مى‏گذارد، «احساسِ ارزشمندى» يا به تعبير دقيق‏تر: «عزّتِ نفس» است.
عزّتِ نفس (گرامى داشتنِ خويش) ارزش و بهايى است كه ما براى خود قائل هستيم. در واقع، عزّتِ نفس از مجموعه انديشه‏ها، عواطف و تجاربِ شخصىِ ما نشأت مى‏گيرد و مسلّماً ارزش و اعتبارى هم كه ديگران براىِ ما قائل شوند، در ميزانِ عزّتِ نفسِ ما اثر خواهد گذاشت.
يكى از نيازهاىِ اساسىِ روانِ ما همين است كه برداشتِ خوشآيندى از خود داشته باشيم و همچنين احساس كنيم موردِ پذيرش و تأييد ديگران هستيم. اين برداشت و احساس، براىِ تعادلِ روانى و تأمين و حفظ سلامت اجتماعى ما بسيار ضرورى است.
تصويرى كه هر كس در ذهن خويش از خود دارد - كه در اصطلاحِ روان‏شناسى، «خود پنداره» گفته مى‏شود - ، نمايانگر عزّت نفس اوست.
معمولاً ثمره تصوّر شخص درباره خودش در يكى از اين سه قالب مى‏گنجد:
1 . تنفّر از خود . در كسانى كه احساس مى‏كنند دوست داشتنى نيستند، به شدّت از خويشتن انتقاد مى‏كنند، زود دلسرد مى‏شوند و انتظار شكست مى‏كشند، و از ورود به موقعيّت‏هاىِ خطير اجتماعى بيمناك‏اند و در مقابل انتقاد، حسّاسيّتِ فراوان نشان مى‏دهند؛ اين افراد معمولاً عزّتِ نفسِ كمى دارند.
2 . ترديد و شك درباره خود . در كسانى كه معمولاً احساس مى‏كنند به تأييد پيرامونيان نياز دارند، به خود و برداشت و داورىِ خود تكيه نمى‏كنند و مى‏كوشند ايفاگرِ نقشى باشند كه ديگران را خشنود كند؛ اين افراد نيز از عزّتِ نفسِ كافى برخوردار نيستند.
3 . تأييد خود . در كسانى كه به خود اعتماد دارند و از اين‏رو، به استقبالِ مسائل مى‏روند، ابراز وجود مى‏كنند، در برابر تهديدها ايستادگى مى‏نمايند، تنها و گوشه‏گير نيستند، در برابرِ انتقاد بى‏تاب و بى‏قرار نمى‏شوند و شكست، آنها را از پا در نمى‏آورد، از زندگى لذّت مى‏برند و از خوب و بدِ خويش با خَبَرند؛ اينان عزّت نفس فراوان دارند.
طبعاً اين حسّ «تأييدِ خود» اگر به افراط نكشد و در حدّ «عزّت نفس» مطلوب بمانَد، در موقعيّت‏هاى مختلف اجتماعى بسيار كارساز و مُثمر ثمر خواهد بود.
كسى كه به خود اطمينان دارد و از عزّت نفس كافى برخوردار است، مسئوليت‏پذير است، براى رسيدن به هدف، با مشكلات مبارزه مى‏كند، ناكامى‏ها را تحمّل مى‏نمايد و با نقاط ضعف خويش، واقع‏بينانه مواجه مى‏شود. خودِ موفقيّت‏هاى اجتماعى و اثرى كه عزّت نفس در رفتارها و دستآوردهاى شخص مى‏گذارد هم، به طورِ متقابل، موجب شكوفايى شخصيّتى بيشتر و تحكيم عزّت نفس پيش‏گفته مى‏شود.
در ميان كاركردهاى عزّت نفس، كاركرد اخلاقى آن، از مهم‏ترين‏هاست. انسانى كه از عزّت نفس كافى‏اى برخوردار است، حاضر نيست به هر ملاك و معيار و انديشه و رفتارى تن در دهد و تأييد و توجّه ديگران را به هر بهايى خريدار شود. بدين ترتيب، عزّت نفس، موجد و موجب «پايبندى‏هاى اخلاقى» مى‏شود.
البتّه عزّت نفس هر فرد به تناسب اخلاقيّات حاكم بر ذهن او، وى را به سويى سوق مى‏دهد. چه بسا يك مسيحى، رفتارى را در نظامِ اخلاقى مورد عقيده‏اش ناروا نبيند و از همين‏رو، عزّت نفس وى هنگام اقدام به آن، خدشه‏دار نشود؛ ولى همان رفتار در نظام اخلاقى اسلام، ناروا باشد و لذا اقدام به آن با عزّت نفس شخص مسلمان، تعارض بيافريند.
به هر روى، عزّت نفس، مايه كنش‏ها و واكنش‏هاى پايبندانه و اخلاقى است، و شايد در اشاره به همين خصيصه باشد كه پيشوايان ما فرموده‏اند: هر كه خود را سبك شمارد، از گزند او ايمن مباش.
اگر عزّت نفس هيچ كاركرد و اثرى جز همين كاركرد اخلاقى نداشت، كافى بود تا در سلامت اجتماعى بجد دخيل باشد؛ زيرا آنچه روابط و تعامل‏هاى جمعى را گرمى و رونق مى‏بخشد، «پايبندى‏هاى اخلاقى» است.
آنچه درباره عزّت نفس گفتيم، تنها تبيين گوشه‏اى از پيدايى و نمود يك عامل شخصيّتى در سلامت اجتماعى بود؛ ولى دامنه و گستره عوامل مؤثّر در سلامت اجتماعى و نحوه اثرگذارى آنها بس فراخ‏تر و بيشتر است.
با توجّه به آنچه درباره تأثير «وراثت» و «محيط» در سلامتِ اجتماعى گفته شد، روشن مى‏شود حتّى آنچه پيش از تولّد فرد مى‏گذرد - مانند ويژگى‏هاى پدر و مادرى كه با هم ازدواج مى‏كنند و از طريق وراثت، ويژگى‏ها و خصايصى را به فرزند خود منتقل مى‏نمايند، و پس از ولادت نيز در تربيت و شكل‏دهى شخصيّت وى سهيم مى‏گردند - در سلامت اجتماعى فرد اثر دارد.
كانون پى‏ريزى سلامت اجتماعى «خانواده» است: نوجوانى كه احترام به قوانين را در اجتماعِ كوچك خانوادگى‏اش بياموزد، اين آموخته‏ها را در جامعه بزرگِ انسانى نيز به كار مى‏بندد.
حُسن سلوك در همكارى، بردبارى، خوش‏رويى، اميدوارى و مانند اينها، همه خصوصيّاتى‏اند كه شخص، با خودش از «خانه» به «جامعه» مى‏بَرَد و در آن‏جا تقويت يا تضعيف مى‏گردد.
طبيعتاً جامعه و ميزان سلامت يا بيمارى انديشه‏ها و رفتارهاى حاكم بر آن، بويژه از دوره جوانى به بعد، در شكل‏دهى شخصيّت اجتماعى افراد و ميزان سلامت آنها اثرگذار خواهد بود.
سلامت اجتماعى يا فردى، كدام؟
ناگفته نماند كه سلامتِ اجتماعى، از جهاتى بسيار مهمّ‏تر و حسّاس‏تر از سلامتِ فردى است؛ زيرا بسيارى از بيمارى‏ها و عوارضى كه سلامت فردى را به خطر مى‏اندازند واگيردار نيستند و آثارِ محدودى دارند؛ ولى عوارضى كه سلامت اجتماعى فرد را تهديد مى‏كنند، دائماً بر روابط «او» با «ديگران» تأثير مى‏گذارند و همواره بيش از يك نفر را دچار اختلال مى‏نمايند!
آنچه مسئله را پيچيده‏تر و حساس‏تر مى‏سازد آن است كه سلامتِ اجتماعى، گاه بسى پنهان‏تر و مخفى‏تر است تا ظهور بيمارى‏هاى جسمى و آسيب ديدن سلامت فردى (حتّى در ابعاد روحى)؛ زيرا سلامتِ اجتماعى در گستره فراخ دامنه‏اى از روابط تحقّق مى‏پذيرد كه به آسانى تحت نظر قرار نمى‏توانند گرفت.
1. رهاوردِ خِرد (ترجمه تُحَفُ العقول)، پرويز اتابكى، ص‏504 . متن اين حديثِ امام هادى(ع) در تحف العقول به تصحيح على‏اكبر غفّارى در صفحه 483 آمده است.
 
منابع:
1 . روان‏شناسى اجتماعى، هدايت اللَّه ستوده، انتشارات آواى نور، چاپ پنجم، 1380.
2 . مسائل نوجوانان و جوانان، محمد خدايارى فرد، انتشارات انجمن اوليا و مربّيان جمهورى اسلامى ايران، چاپ سوم، بهار 1373.
3 . رشد اجتماعى، آليس وايتزمن، ترجمه: ع. سيما نظيرى، انتشارات انجمن اوليا و مربّيان جمهورى اسلامى ايران، چاپ دوم، بهار 1367.
4 . اخلاق و معاشرت در اسلام، دكتر على قائمى، انتشارات اميرى، چاپ اول، زمستان 1364.
5 . عزّت نفس و سلامت روان، قربانعلى اسدالهى و سيد غفور موسوى، نشر اركان اصفهان، چاپ اول، تابستان 1376.
مجله حدیث زندگی شماره 7

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page