فرشتگان، عود میسوزانند و هلهله میکنند؛ در حالی که طوافکنندگان خانه یتیم عبدالمطلباند.
خدیجه سفیدبختترین عروس شهر، به کدام پنجره سبز دخیل بسته بود؟ از کدام ریسمان محکم آویخته بود که هیچ تندبادی از رسیدن به مقصودش باز نداشت؟ کدام جذبه، او را از مجللترین خانه آن دیار، به سوی چهار دیوار کاهگلی کوچک فرامیخواند؟
آری! خدیجه، ستاره بخت خود را در میان آن چهار دیواری رصد کرده بود و آن هنگام که زنان کور و کر، او را بهخاطر انتخابش، سلیقهاش و طرز زندگیاش ملامت میکردند، نمیدانستند که یتیم شهرشان خانهها خواهد ساخت؛ در وادی مقدس قلبهای عالم با ندای «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا». آن زنان که جهان را با دستهاشان پیمانه میکردند و به داشتهها و نداشتههاشان مینازیدند، چه میدانستند فرزند خدیجه ـ فاطمه زهرا علیهاالسلام و اولادش ـ ، معیار سنجش نیک و بد عالم خواهند بود؟!
رقیه ندیری
اصحاب اهل بیت علیهم السلام
متن ادبی «وادی مقدس»
- بازدید: 5112