متن ادبی «بوی رحمت»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

ستاره باران شده است. این شب‏ها، باران، بوی ستاره می‏دهد. ستاره ‏ها فراگیر شده ‏اند. دست که دراز می‏کنی، آستین‏ هایت از بوی رحمت خداوند پر می‏شوند.
این شب‏ها، سقف خانه‏ هایمان هم ستاره ‏پوش شده است و خداوند در این شب‏ها، بهشت را به بهانه می‏دهد نه بها.
این شب‏ها، می‏توان صدای بال فرشتگان را حس کرد. این نسیم هوایی‏ ست که از به هم خوردن بال فرشتگان جریان یافته است.
این حوالی پر شده است از بوی رحمت و سخاوت و مهربانی خداوند.
اینجا همه چشم ‏های خیس، بوی آسمان گرفته ‏اند و دل‏ها به کمال نزدیک‏تر شده ‏اند.
اینجا شب‏ هایی جریان گرفته است که در آن بی ‏واسطه می‏توان به خداوند رسید.
در این ش ب‏ها، عشق شدت گرفته است و عاشقی پشت همه پلک‏ها نفس می‏کشد.
در این شب ‏ها، خانه‏ هایمان را با بوی فرشته‏ ها فرش می‏کنیم تا آسمان، راه خانه ‏هایمان را گم نکند. در این شب‏ ها، ماه به اندازه همه پنجره ‏ها تکثیر شده است تا نور در هوای نفس کشیدنمان جریان بگیرد و ذکر «یا نور یا نور یا نور»مان بالا بگیرد.
فرشته ‏ها آمده ‏اند تا با ما تسبیح کنند.
کلمات، تکثیر می‏شوند و عشق‏ ها ما را آسمانی می‏کنند.
این شب‏ها، شب‏های قدر است؛ شب‏های دعا و عشق، شب‏های صدا و سکوت؛ شب‏ های پرندگی در آستان جانان. شب‏ هایی که کوله ‏بار پرواز برای آغاز بسته می‏شود. در این شب‏ ها هزار بار به خویشتن نزدیک ‏تر خواهیم شد؛ چنان‏که به خداوند منان نزدیک ‏تر می‏شویم.
عباس محمدی

اشارات :: مهر 1385، شماره 89