متن ادبی «شب آسمانی شدن»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


شب قدر، اوج معنویت رمضان است؛ اوج رنگ خدا گرفتن.
شب قدر، پهنه‏ای است که روزه ‏دار بر آن می‏ ایستد و تکیه می‏کند بر حق، بر همه کائنات پشت کرده، در خلوت پر راز شب، با عبودیت محض، در حضور پروردگارش از هرچه زمین و زمینی است، می‏برد و پیوند می‏خورد با آسمان. مجرد می‏شود، غلت می‏خورد در باور شب.
با راز مرموز شب یکی می‏شود و دست به دست کائنات، تقدیر مشترکش را بهترین تقدیر مقدر، التماس می‏کند.
ایمانش را پا برجا، جانش را رها و تعلقاتش را هر روز ناچیزتر طلب می‏کند.
شب قدر، تنها خدا را می‏ بیند که کارگزار هستی ‏ست و تنها کلام خدا را می‏شنود که نزولش، هر لحظه، هرم فضاست. اشک می‏ریزد و در انتهای ضجه‏ هایش، در می‏ یابد که کائنات، چون گویی با چوگان امر الهی متحرکند و سیطره امر و اراده محض اوست که گسترده بر مقدرات است. شب قدر، شب رنگ ‏باختن جسم است؛ شب حکومت جان. شب تحقیر ماده و عظمت معناست.
شب قدر، شب آسمانی شدن است؛ شب یکی شدن با ژرفای فطرت الهی.
شب قدر، شب همسایگی با فرشتگان است. شب از یاد بردن خود، شب غرق شدن در وجود خداوند، شب رحمت، شب تقدیر الهی است.
شب قدر، «شبی است که از هزار ماه برتر و بالاتر است». قدر، میعاد انسان است با خداوند.

اشارات :: آبان 1384، شماره 78
محمد جواد دژم