|
|
- جزئیات
- پدر ما حاج آقای دشتی مترجم نهج البلاغه به آیت الله مرعشی گفتند آقا دعا کنید ما در هزینه ی چاپ این کتاب دچار مشکل هستیم, آیت الله مرعشی نجفی (ره) فرمودند آقای دشتی حکایت علی مَرده را شنیدی؟شخصی بود در اصفهان,اوضاع مالی داغون..,یه خونه ی کوچیک داشت که دو تا اتاق داشت به همسرش گفت بیا یکی از این اتاقها را خالی کنیم اتاق دوم را بکنیم محل پرورش مرغ و خروس ,پذیرفت,قرار شد کف اتاق را بکنند تا قفسه بگذارند تعداد بیشتری مرغ و خروس جا بگیرد ,مقداری کند دید چیزی برق میزند نگاه کرد دید الماسی از دل خاک آمد بیرون ,سریع رفت بازار زرگرهای اصفهان گفت این را کسی میخرد؟ گفتند این خیلی قیمتی است این را فقط باید ببری بغداد آنجا از تو میخرند,آمد وارد عراق شد چون محب امیرالمؤمنین علیه السلام بود گفت اول بروم نجف عرض ارادت کنم بعد بروم دنبال فروش الماس ,روز آخر که میخواست خداحافظی کند و برود سمت بغداد دید خادم حرم دارد صدا میزند(داخل ضریح یک قبر چوبی است)آن زمان حرم ضریح نداشت خادم میگفت ایها الناس شیعیان مولا کمک کنید مولا ضریح ندارد این بنده ی خدا به عبارت ما امروزی ها جوگیر شد گفت ما که یک عُمر نداشتیم از این به بعد هم نداشته باشیم خادم را صدا زد الماس را داد به خادم و گفت این خیلی قیمتی است ضریح را درست کنید و به همه ی کارهای حرم برسید همه را جواب میدهد خادم خوشحال رفت.این شخص نشست گوشه ی حرم دیگر کاری نداشت بکند, یک لحظه پشیمان شد با خود گفت عجب کاری کردم ,کاش میفروختم و مقداری را میدادم حالا جواب زن و بچه را چه بدهم...در همین حالت که بوده به خواب فرو میرود در عالم خواب میبیند آقا امیرالمؤمنین علیه السلام از داخل آن قبر که صندوق چوبی داشت آمدند بیرون و لاله گوشش را گرفتند و سه بار فرمودند حاجی الماسی (علی مَرد است) زیر بار منت نامرد نمیرود شخص از خواب بیدار شد و پشیمان شد از آن پشیمانی... عرضه داشت آقا جان غلط کردم نفهمیدم همه ی زندگیم فدای شما ,یک مرتبه دید پلیس وارد حرم شده و او را گرفتند ,ترسید فکر کرد اتفاق بدی افتاده پرسید چه شده گفتند ما اصفهان دنبالت میگشتیم تلگراف زدیم گفتند آمدی نجف آمدیم دنبالت,یک عموی بسیار پولدار داشتی در هندوستان از دنیا رفته وارثی ندارد جز تو دنبالت میگردند بری تحویل بگیری اموال را-با خود گفت من نیم ساعت پیش الماس را دادم این تلگراف بیشتر از بیست روز است دست به دست دنبال تو است اصلا قبل از اینکه الماسی پیدا کنی علی علیه السلام فکر تو را کرده است,رفت هندوستان مال و اموال را تحویل گرفت آمد در اصفهان بازار زرگری راه انداخت که مشابهش نبود در آن اطراف اسمش را هم به برکت خطاب امیرالمؤمنین گذاشت (حاجی الماسی)آقای مرعشی فرمودند آقای دشتی برای امیرالمؤمنین کار میکنید نگران نباشید علی مَرد است
|
- جزئیات
- پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم در مجلسی هستند حضرت صدیقه طاهره , حضرت علی , حضرت مجتبی و حضرت سید الشهدا علیم السلام نیز هستند /یک ظرف آب در آنجا هست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از این ظرف آب میل کردند و ظرف را دادند به حضرت زهرا سلام الله علیها ایشان هم میل کردند وقتی میل فرمودند پیامبر علیه السلام جملۀ تهنیت گفتند (گوارای وجودت باشد دخترم)ظرف را گرفتند و دادند به امام حسن مجتبی علیه السلام ایشان میل کردند و پیامبر علیه السلام دوباره تهنیت گفتند(گوارای وجودت باشد یا ابا محمد علیه السلام)ظرف آب را گرفتند دادند به حضرت سیدالشهدا علیه السلام آقا آب میل کردند پیامبر علیه السلام فرمودند(گوارای وجودت باشد یا ابا عبدالله)ظرف آب را گرفتند دادند به امیرالمؤمنین علیه السلام ایشان میل کردند دیگه حضرت پیامبر علیه السلام جمله تهنیت را نگفتند و زمین را سجده کردند حضرت صدیقه سلام الله علیها فرمودند دلیل این تفاوت رفتار شما در چیست؟پیامبر علیه السلام فرمودند دخترم شما و حسنین علیهم السلام که آب خوردید جبرئیل میگفت (هنیئاً مریئاً) گوارای شما باد و نام هرکدام را میگفت و من از او تبعیت میکردم ولی وقتی علی بن ابی طالب علیهما السلام آب نوشید خود خدا فرمود گوارای وجودت باشد یا ابالحسن یا علی عللیه السلام و من دیدم که چه مقامی نزد خدا دارد....
|
- جزئیات
- وقتی به کتاب جنة العاصمه مراجعه میکنیم میبینیم که این حدیث سند دارد و سندش صحیحه است/جابر نقل میکند:خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : شب معراج خداوند فرمود یا احمد(علیه السلام)اگر به خاطر تو نبود که انسان اتمّ و اکمل هستی عالم وجود را خلق نمیکردم بعد فرمود اگر به خاطر علی علیه السلام نبود تو را هم خلق نمیکردم و بعد فرمود اگر بخاطر وجود فاطمه سلام الله علیها نبود شما دو تن را خلق نمیکردم. یعنی آسمان و زمین و خو رشید و... را بخاطر وجود پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم خلق کرده اند تنها انسانی که به کمال نور و عقل و عبودیت رسید که خدای متعال در چند جای قرآن دارد صریحا میفرماید پیامبر عبد کامل من است آن قدر عظمت ایشان بالاست که در سورۀ آل عمران آیۀ 81 میفرماید به 124 هزار پیامبر گفته شده به شرظی پیغمبر میشوید که به این پیغمبر خاتم ایمان بیاورید بعد از 23 سال میروند و کار ناقص میماند و خداوند اینگونه نیست که نتواند کاری را تمام کند پس امیرالمؤمنین علیه السلام باید بیایند و ادامه کار را دست بگیرند/وقتی پیامبر علیه السلام در غدیر خم فرمودند بعداز من علی بن ابیطالب علیهما السلام امام مسلمین است آنگاه آیه آمد الیوم اکملت...تازه دین کامل شد و با امیرالمؤمنین علیه السلام دین کامل شد. حالا لولا فاطمة:بعد از شهادت پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام چگونه مسیر هدایت ادامه پیدا میکند؟آنکسی که نبوت و امامت را بهم متصل میکند و باعث ادامه نبوت است و محور و پرگار آفرینش است حضرت زهرا سلام الله علیها است
|
|
|
|
|
- جزئیات
- حدیث ثقلین را خیلی از علمای عامه قائل به تواتر هستند سندش را صحیح میدانند/خوب یعنی چه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: إِنِّی تَارِک فِیکمْ ثقلین کتاب الله و عترتی و بعد دو انگشت سبابه خود را کنار هم قرار میدهد و میفرماید اینگونه با هم هستند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم انگشت سبابه و وُسطی را کنار هم قرار میدهند و میفرمایند اینگونه نگفتم که یکی جلوتر از دیگری باشد/دو انگشت سبابه را کنار هم قرار دادند و گفتند اینگونه قرآن و اهل البیت با هم هستند و هریک از دیگری خبر میدهند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند/و کسی که بر این دو متمسک باشد گمراه نمیشود/ای اهل سنت و علمای سنی بینی و بین الله شیعیان اثنی عشری به این حدیث صحیح که شماهم نقل کرده اید عمل کرده اند یا شما؟شیعیان مفاد آیۀ تطهیر را پذیرفته اند یا شما بعد تو سخن از قاعدۀ الزام به میان می آوری؟اینها اصلا شأنی ندارند که بخواهیم با اینها بحث کنیم ولی از باب ناچاری برای جواب به این اراجیف پخش شده باید گفت. طبق نقل بخاری و مسلم حضرت زهرا سلام الله علیها با حالت غضبناک بودن از آن دونفر از دنیا رفتند و به امیرالمؤمنین علی علیه السلام سفارش کردند که من راضی نیستم این دو بر بدن من نماز بخوانند و کنار قبر من بیایند این همه ناراحتی داشتند از این دو/وقتی ابوبکر و عُمَر رفتند به عیادت حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت آن حدیث را تلاوت فرمودند از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی ابوبکر شروع کرد به اشک تمساح ریختن و گفت بیایید این بیعتی که با من کردید را پس بگیرید تا وقتی علی(علیه السلام)در بین شما هست من بهترین شما نیستم من را گرفتار این ریاست و حکومت کرده اید و عُمَر به او نهیب زد و گفت خاک بر سرت تو یک پیر خِرفتی که از نهیب یک زن به گریه می آیی/مانند همان اهانتی که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کرد اینجا هم اهانت به حضرت زهرا سلام الله علیها کرد/حضرت فاطمه یک زن است یا سیدة النساء اهل الجنة است؟توی گرگیج چطور میگویی ما حضرت زهرا سلام الله علیها را دوست داریم ما او را سیدة النساء اهل الجنة میدانیم بعد دنبال عُمَر بن الخطاب میدوید و مثل یک بُت او را می پرستید و از پیغمبر خاتم او را مقدس تر میدانید شما چه ایمانی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید؟چه پیروی از سنت کرده اید؟شیعیان اهل سنت هستند نه شما/شیعه هست که به تمام سنت های پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل میکند یکی از سنت های حضرت فاطمه دوستی است(سلام الله علیها)یکی از سنت ها ی پیامبر معرفت به حضرت زهرا است/اهل سنت نوشته اند پیغمبر اکرم قتی دخترشان بر ایشان وارد میشد تمام قد در برابر حضرت زهرا سلام الله علیها می ایستاد و به سمت ایشان حرکت میکرد و وقتی به حضرت زهرا میرسیدند خم میشدند دست ایشان را میبوسیدند کدام پدر این معامله را با دخترش میکند؟نوعا دختر خم میشود دست پدر را میبوسد این فعل از پیغمبری که وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى(3و4 نجم) /از پیغمبری که تمام حرفو فعلش به امر خداست و ذره ای خطا در آن نیست چه معنایی دارد؟و بعد هم دخترش فاطمه سلام الله علیها را در آغوش میگرفت و میبوسید میفرمود: فداها ابوها -پدرش فدای او باد و گاهی به او میفرمودند امّابیها تو برای من مادری کرده ای. منابع اهل سنت در آخر ویدیو نوشته شده است
|
- جزئیات
- ابوبکر در ساعات آخر عمر خود میگوید کاش سه کار را انجام نداده بودم تا جایی که وظیفه حضرت بوده تا جایی که شرایط فراهم بوده موضع گیریهایی داشتند و اقداماتی کردند به آنها یادآوری میکنند بیعت غدیر و تعهدی که نسبت به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم داشتند و تعهدی که نسبت به اهل البیت علیهم السلام داشتند اگر اصحابی بودند حجت بر حضرت علی علیه السلام تمام میشد و اقدام میکردند /حضرت میفرماییند 313 نفر من نیاز داشتم که بیایند کنار من بجنگند و باشند کسانی که اهل استقامت باشند/اهل خیر خواهی در راه خدا و رسول باشد اینجور آدمهایی اگر داشتم حدود 30 نفر هم بود کافی بود که اقدام کنم
|
- جزئیات
- وقتی حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام را غصب کرند ایشان سکوت نکردند/و این یکی از دروغهای بزرگ تاریخ است و یکی از ظلمهایی است که در حق ایشان شده است/حضرت علی علیه السلام بارها و به کرّات از حق خودشان دفاع کردند و احتجاج فرمودند/اصحاب و یاران با وفای حضرت نیز از حق غصب شدۀ ایشان دفاع کردند/مانند سلمان و ابوذر و مقداد و بعضی از بنی هاشم/صدیقۀ طاهره سلام الله علیها به شکلهای مختلف از حق حضرت علی علیه السلام دفاع فرموده اند تا 3 ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کرّات در تاریخ میبینیم که حضرت امیر علیه السلام در جاهای مختلف از حق خودشان دفاع کرده اند/مثلا چندین روایت هست که جماعت مسلمین در مسجد بودند ابوبکر و عُمَر هم بودن امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمدند درِ مسجد و همانجا شروع کردند به سخنرانی کردن و اب بکر را مفتضح کردند و حقانیت خودشان را بیان کردند و مجلس را ترک کردند و رفتند/فردا مجدد حضرت علیه السلام آمدند و همین کار را انجام دادند/روز بعد یکی از اصحاب آمده و اینکار را انجام داده است/چرا این روش و سیاست حضرت امیر علیه السلام را تا حدود 3 ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دوران ابوبکر در تاریخ میبینیم و بعد خاموش میشود؟یعنی از یک جایی به بعد در تاریخ نمیبینیم حضرت احتجاج کنند حتی حضرت مسجد نیامدند/چرا صدای حضرت علی علیه السلام و بنی هاشم و اصحاب مانند سلمان ,ابوذر, مقداد , عمار و حذیفه و... خاموش شد؟حضرت حقشان را بیان کردن و استدلالهای مُتقَن زیادی آوردند آنها جوابی نداشتند و مفتضح میشدند این کار حضرت باعث شد پایه های خلافت ابوبکر متزلزل شود چون مردم کم کم بیدار میشدند. یک روز حضرت علی علیه السلام غدیر را یادآور میشد مردم یاد بیعتشان در غدیر می افتادند حضرت را تصدیق میکردند. یک روز حضرت علی علیه السلام آیۀ تطهیر را میخواندند و مردم تصدیق میکردند که آیۀ تطهیر در شأن خاندان نبوت نازل شده. روز دیگر یکی دیگر از فضائلشان را بیان میفرمودند/صداهای ضد حکومت در میان مردم زیاد شد/ابوبکر و عمر و یارانش تصمیم به ترور حضرت علی علیه السلام و یارانشان گرفتند/در همان 3 ماه ابتدایی به خلافت رسیدن ابوبکر دستگاه خلافت خیلی از مسلمانان معترض را از سر راه برداشت و بی سرو صدا آنها را کشتند/واقعن خطر جانی حضرت علی علیه السلام وهمسر و فرزندان و یارانشان را تهدید میکرد.که البته آخر کار خود را کردند و حضرت زهرا سلام الله علیها را شهید کردند/ پس بنابر این برای حفظ نسل امامت , حضرت علی علیه السلام از یک جا به بعد سکوت کردند.
|
- جزئیات
- ابن قتیبه دینوری در الإمامة و سیاسة آورده است که این بچه (محسن بن علی علیهما السلام)به ضربه غلاف قنفذ سقط شد و از دنیا رفت/پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نام او را محسن گذاشت/چند نفر از علمایشان نوشته اند/برای چه شرح حال او را نمیگویید؟چون میدانند ماجرا خراب میشود/آن مولوی سنی شبهه پراکنی میکند که شما میخواهید اشک مردم را در بیاورید این داستانها را نقل میکنید که دستان علی بن ابیطالب علیهما السلام را بستند/او که میگویید در قلعه خیبر را کنده است و احوالات جنگ آوری حضرت چنین و چنان بود/بعد چطور همسر او را میزنند و او ایستاده و نگاه میکند؟این شیعیان ضدو نقیض میگویند. جواب اینکه جمعت فی صفاتک الأضداد /شعر گفته اند علماء (صفی الدین حلی، متوفای قرن هشتم هجری)در ایشان صفات اضداد جمع شده است در محراب عبادت گریان در هنگام جنگ خندان/جلوی لشگر را چندین بار عوض میکردند شهید میشدند,زخمی میشدند,خسته میشدند, یک نفر بود که ثابت بود و آن حضرت امیر علیه السلام بود/علامه مجلسی میفرمایند:وقتی جنگ مغلبه پیدا میکرد ذوالفقار را از این دست به آن دست می انداختند و میفرمودند الان تنور داغ شده است وقت چسباندن است(کنایه از شعله و ر شدن آتش جنگ) هنوز خون شمشیر تازه بود-بچه یتیمی را میدیدند می نشستند و گریه میکردند و او را روی زانو می نشاندند/در عین عصمت و قدرت حیا و صبر این مخصوص معصوم علیه السلام است/آنها با خودشان قیاس کردند/حضرت در نهج البلاغه میفرمایند: لا یقاس بنا احد /مارا با کسی مقایسه نکنید/سلمان میگوید در مسیر دست آقا را بسته بودند( امام سجاد علیه السلام میفرمایند در کربلا دست من را مانند جدم بسته بودند یکی از پشت و دیگری از بالا به پشت برده بودند-پهلوانها را اینطور میبستند)سلمان میگوید با خودم در ذهنم گفتم حضرت علی علیه السلام گوشۀ چشمی تکان دهند زمین اهلش را فرو میبرد چطور شده؟ایشان اسم اعظم میداند/حضرت با آن حال و در احاطه رَجاله سرشان را برگرداندند و گفتند یا سلمان الصبر فی هذا المواضع هو اسم الأعظم /صبر در این مواضع اسم أعظم است/وقتی وارد خانه شدند یقۀ عُمَر را گرفت و به زمین زد فرمودند پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم مرا امر به صبر کرده است و الا می دیدید چطور سرهایتان را میزدم/در بقیع پس از دفن حضرت زهرا سلام الله علیها آنها آمدند چند زن با بیل و کلنگ بردند که صورتهای قبرهای ساختگی که 40 تا بود را بشکافند تا بر بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز بخوانند(میخواستند حضرت علی علیه السلام را شکنجه روحی بدهند)آمدند روی دیوار شکسته ای لباس زردی تنشان بود ذوالفقار در دست و چکمه پوشیده بودند/پیرمردی گفت من از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم بترسید از آن زمانی که ابالحسن علیه السلام لباس زرد بپوشد ذوالفقار در دست بگیرد و روی دیوار شکسته ای بایستد/حضرت علی علیه السلام فرمودند یک سنگ در بقیع جابجا کنید تمام سرها را به یک اندازه میزنم ترسیدند و رفتند/امام باقر علیه السلام میفرمایند سپس حضرت نشست و سرش را روی زانو گذاشت و شروع کردند به گریه کردن/سر قبر زنش نتواند برود,مظلومیت مواج است ما ضدو نقیض نگفتیم تو شعورو درک نداری امیر المؤمنین علی علیه السلام را با ائمه خودت که شارب الخمر بودن مقایسه میکنی کسی که هفت دختر زنده به گور کرده است
|
- جزئیات
- عایشه سوار یک شتر سرخ مو گران قیمت شده بود/و یک هودج آهنین درست کرده بودند در روی آن/و این هودج را هنگام حرکت برای او ساخته بودند/این پاسخ آنان است که میگویند عایشه برای اصلاح امت حرکت کرده بود نه برای جنگ.چطور برای اصلاح بوده که اینقدر تدارک دیده شده بود؟/چنانچه شواهد و قرائنی است که در خود مکه طلحه و زبیر به او میگویند برویم برای جنگ با علی/یا اینکه گفته شده خونخواه عثمان بودند یک شعار کاذبی بود که میدادند/و در طول مسیر عده ای فریب او را خوردند چون اورا ام المؤمنین میدانستند/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حجت را تمام کرده بودند-در زمان حیاتشان روزی به زنها گفتند در منطقعه حُوأَب سگان بر یکی از شما پارس میکنند مواظب باش ای عایشه تو آن شخص نباشی/ وقتی به حوأب رسید صدای پارس سگان را شنید و فهمید آنجاست یاد حرف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم افتاد گفت من را برگردانید/و عبدالله زبیر 50 نفر شاهد دروغین آورد که شهادت بدهند اینجا حوأب نیست و او را متقاعد کرد مسیر را ادامه دهد/تا رسیدند به بصره و بعداز آن شکست نیروهای جمل/مردم برای حفظ شتر جانشان را میدادند امیرالمؤمنین علی علیه السلام دستور دادند شتر را پی کردند و شتر و هودج افتاد عایشه مانند یک میّت شده بود و اسیر شد بردنش به یکی از خانه های بصره/ و حضرت امیر علیه السلام کلماتی دارند در مذمت عایشه به اینکه مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شما را نهی نکردند که در خانه هایتان بمانید و از خانه خارج نشوید و حرکتی را اره نیاندازید؟و بعد محد بن ابی بکر برادش میرود عایشه را مذمت میکند/جنگ جمل اولین تجربۀ درگیری دو گروه مسلمان با یک دیگر است/فقهش باید بیان بشود در اسیر گرفتن و غنائم/حضرت علی علیه السلام میخواست اینها را توجیه کند فرمودن عایشه را چه کسی میخواهد تصاحب کند؟اینها جا خوردند که همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را چگونه میتوان تقسیم کرد و جزء غنائم دانست/و حضرت فرمودند این جنگ اسیر ندارد چون همه مسلمانند و غنائم هم فقط سلاح و امثال اینها که در میدان جنگ است میتوانید بر دارید/و حضرت علی علیه السلام طبق سیره پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که فراریان را دنبال نکنید,مجروحان را نکشید,به زنان و کودکان تعرض نکنید,وارد خانه ها نشوید/ عایشه با وجود ارتکاب این خطا و کشته شدن هزاران نفر همچنان حاضر به کُرنش در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام نیست/کینۀ عجیبی داشت/حضرت شخصی را فرستادند که آماده شو برای حرکت به سمت مدینه,او قبول نمیکرد در برخی از نقلهای ما هست که امیرالمؤمنین علیه السلام تهدیدش کرد(این بحث ام المؤمنین که در قرآن به عنوان یکی از افتخارات همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که بعد از شهادت پمیابر کسی با زنان ایشان حق ازدواج ندارد و ایشان مانند مادران امت هستند که خود این فلسفه ای دارد/پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اختیار این امر را به امیرالمؤمنین علیه اسلام داده بودند و عایشه نیز میدانست)حضرت امیر علیه السلام او را تهدید به طلاق کردند و او گفت آماده هستم بروم کسی از او پرسید چرا گفت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امر زنانش را بعد از خود به علی علیه السلام سپرده است/(بر اساس نقل شیخ حرّ عاملی در کتاب اثبات الهداة از اثباة الوصییّة مسعودی نقل میکند بعداز آنکاری که عایشه با جنازه امام حسن مجتبی علیه السلام انجام داد امام حسین علیه السلام او را از زوجه پیامبر بودن طلاق دادند و صفت امّ المؤمنین از او گرفته شد)حضرت امیر علیه السلام او را در حلقه زنانی که لباس مرد پوشیده بودند به مدینه بردند...
|
|
|
- جزئیات
- الان هم علی علیه السلام مظلوم است در تنها کشوری که مذهب رسمی آن شیعه اثنی عشری است یک سنی باید به اهل بیت علیهم السلام جسارت کند باید مسئولین مملکت توی دهانش بزنند نه اینکه فقط محکوم کردند و تمام شد که در کشور امیرالمؤمنین علیه السلام کسی جرأت نکند بگوید خلیفه دوم شهربانو سلام الله علیها را به عقد امام حسین علیه السلام در آورده است حرف باطل و غلط/چون وقتی جنگی واقع بشود که امام معصوم در آن جنگ دستور نداده باشد تمام غنائم آن جنگ ملکِ امام معصوم است/لذا فرمودند هرکس میخواهد ازدواج گند خودش انتخاب کند شهربانو سلام الله علیها هم خوش سلیقه بود گفت میخواهم همسر حسین علیه السلام بشوم خدا هم به او علی بن الحسین علیه السلام را عناین کرد هر جا شل آمدیم محکم خوردیم/در اعتقاداتتان در حقانیت علی علیه السلام شک نکنید و محکم باشید بنده حاضرم در حقانیت امیرالمؤمنین علیه السلام با هرکس که میخواهد مباهله کنم یعنی نفرین کنم /یعنی اینقدر محکم باید باشیم که علی علیه السلام حق است/ که به عمار فرمودند اگر روزی دیدی تمام مردم کره زمین از یک طرف میروند ولی علی علیه السلام از طرف دیگر میرود تو دنبال علی علیه السلام برو...
|
- جزئیات
- میدانید وقتی جسارتی به یکی از ائمه میشود وظیفۀ ما چیست؟امام صادق علیه السلام فرمودند:اگر شخصی در مجلسی بنشیند و در آنجا به یکی از ائمه علیهم السلام اهانت و جسارتی بشود-(لازم نیست حتما در فضای اینچنین باشد-آن صوت و تصویر دردنیا پخش میشود همه شنیده اند پس همه مکلف میشوند نگو من آنجا نبودم بعداً شنیدی که) بتواند دفاع کند ولی دفاع نکند خدا لباس ذلت و خاری بر تن او میکند در دنیا در آخرت هم او را عذاب میکند و معرفت و ولایت و محبت مارا از او میگیرد یعنی دشمن ما از دنیا خواهد رفت. مردک بیسواد میگوید شیعیان عمر را غاصب و ظالم ندانند در زمان عمر بود که دختر یزدگرد اسیر شد نامش شهربانو علیه السلام بود-آوردند او را پیش عمر و او نظرش این شد که او را به عقد امام حسین علیه السلام در بیاورد و عقد او را عمر خواند بنابر این شما شیعیان که میگویید عمر غاصب و ظالم است اگر این چنین باشد عقدش باطل میشود اگر عقدش باطل شود...لا اله الا الله تو چقدر باید احساس امنیت کنی در کشور شیعه در نماز جمعه این جسارت را به ائمه علیهم السلام بکنی؟که شما شیعیان یا باید عمر را تکریم و تجلیل کنی و خلیفه بحق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدانید و الا عقد همسر امام حسین علیه السلام باطل است....بخدا شیعه باید از غصه بمیرد چرا یک عده سکوت کردند؟میفهمی چه عقوبتی دارد سکوت کنی در مقابل جسارتی که به یکی از ائمه میشود؟جسارت از این صریح تر؟ اگر محکوم نکنید جواب ندهید و به سزای اعمالشان نرسانید با همه قدرتی که دارید اینها بدتر میشوند باید بیاید در همان نماز جمعه از تمام شیعیان جهان عذرخواهی کند از خدا از رسول خدا از حضرت زهرا از امیر المؤمنین از امام عصر علیهم السلام باید عذرخواهی کند به دستو پای شیعه باید بیوفتد/چرا سکوت کرده اید؟چرا حمل بر صحت میکنید؟ما نمیگوییم برید جنگ افروزی کنید اما ادبش کنید فردا کسی دیگر از گوشه ای سر بر می آورد-بارها از این اراجیف گفته اند/اینها همانهایی هستند که پشت سرشان نماز میخوانید ولی در جمکران می آیند در حین اقامه نماز جماعت در گوشه ای دیگر نماز جماعت برگزار میکنند/از بیت المال شیعه خدا میداند تا بحال چندین میلیارد به حوزه های اینها داده شده حالا گردنهاشان کلفت شده جرأت کرده اند به مقدس ترین مقدسات شیعه جسارت کنند/غیرت ولایی داشته باشید/رفاه و آسایش و ارزانی اجناس ما در این است که از حریم اهل البیت علیهم السلام دفاع کنیم و الا روزگار ما بدتر از این میشود
|
- جزئیات
- البته دقت داشته باشید ترجمه روایت معاویه بن وهب که در کلیپ امده درست نیست و روایت و ترجمه صحیح ان را در پایین مطالعه فرمایید معاوية بن وهب گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: اگر امام عليه السّلام افراد را به سريّه (جنگى كه امام شخصا حاضر نمى‌شود) بفرستد و غنيمت‌هايى به دست آورند، چگونه تقسيم مى‌شود؟ فرمود: اگر به فرماندهى كسى كه امام عليه السّلام او را منصوب فرموده است جنگيده‌اند، بايد يك پنجم - كه سهم خدا و رسول است - جدا شود و چهار پنجم آن را بين خودشان تقسيم كنند. و اگر فرمانده آنها را امام انتخاب نفرموده باشد ، هرچه غنيمت گرفته‌اند براى امام عليه السّلام است و هرطور دوست بدارد با آن رفتار مى‌كند. عنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلسَّرِيَّةُ يَبْعَثُهَا اَلْإِمَامُ فَيُصِيبُونَ غَنَائِمَ كَيْفَ تُقْسَمُ قالَ إِنْ قَاتَلُوا عَلَيْهَا مَعَ أَمِيرٍ أَمَّرَهُ اَلْإِمَامُ عَلَيْهِمْ أُخْرِجَ مِنْهَا اَلْخُمُسُ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ قُسِمَ بَيْنَهُمْ أَرْبَعَةَ أَخْمَاسٍ و إِنْ لَمْ يَكُونُوا قَاتَلُوا عَلَيْهَا اَلْمُشْرِكِينَ كَانَ كُلُّ مَا غَنِمُوا لِلْإِمَامِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ أَحَبَّ . الکافي ج۵ ص۴۳ الوافي ج۱۵ ص۱۲۶ وسائل الشیعة ج۹ ص۵۲۴
|
- جزئیات
- پیغمبر صلوات الله علیه و آله المعصومین کنیزی که حاکم مصر به ایشان داده بودند قبول کردن و با او ازدواج کرد و صاحب فرزند شدند/ماریه قبطیه هدیه حاکم مصر بود که در زمان جنگ ؛حاکم مصر او را هدیه کرد ؛آیا این وهابی و ناصبی خبیث میتواند بگویید ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نعوذ بالله حلال زاده نبوده است؟اصلا این مطلب درست نیست طبق اسناد تاریخی-چون طبق نقل اینها ,یکی از آن دو دختر با محمد بن ابوبکر و دیگری با امام حسین علیه السلام ازدواج کرده است خب اگر این اتفاق در زمان خلیفه دوم باشد محمد بن ابی بکر وقتی پدرش از دنیا رفت سه ساله بود اینها این قضیه را 2 سال بعد نقل کرده اند یعنی سال 15 هجری پس محمد بن ابی بکر باید 5 ساله باشد یعنی پسر 5 ساله ازدواج کرده است؟پس اصل آن دروغ است بر فرض محال هم این قضیه درست باشد که امام علیه السلام این کنیز را هدیه گرفته است-هدیه گرفتن از کفار هیچ اشکالی ندارد ابن قدامه در کتاب المغنی چاپ دار العالم الکتب در ریاض عربستان سعودی-به وضوح بیان میکند هدیه گرفتن از کفار جایز است-حتی اگر کافر حربی باشد جایز است-چون پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم هدیه حاکم مصر را قبول کرده و با او ازدواج کرده است
|
- جزئیات
- معمولا فاطمیه سلام الله علیها که میرسد بعضی از اهل سنت یک حرفهای نادرست بی ربطی میگویند/از جمله حرف اخیری که آن امام جمعه کذایی گفته است من در پاسخ شبهه ای که افکنده جواب میدهم/اولا اگر چنانچه جنگی شد و غنائمی گرفته شد و به اذن امام معصوم علیه السلام نبود نص روایات ما این است که همه آن غنائم ملک امام علیه السلام میشود پس وقتی ملک امام شد مسأله ای ندارد- دوم اینکه مدعی خلافت (دومی)میخواست آن زنهای بزرگان عجم را بفروشد آنوقت حضرت امیر علیه السلام فرمودند خیر اینها نباید فروخته شوند و جریان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را نقل کردن که با آن شاهد نباید فروخته شوند اینکه باید آزاد باشند و خودشان اگر دوست دارند در این جامعه ازدواج کنند و خودشان همسر انتخاب کنند و اینچنین شد و حضرت امیر علیه السلام نگذاشتند که مسأله فروش نسبت به آنها مطرح شود/و اینه آزاد شدند بعدم به آنها گفته شد اگر میخواهید ازدواج کنید خودتان از این جمع مسلمانان انتخاب کنید به خصوص به شهر بانو علیها السلام فرمودند میخواهی ازدواج کنید؟ساکت شد حضرت امیر علیه السلام فرمودند بله میخواهد حالا انتخاب با خودش است-(از حضرت پرسیدند از کجا فهمیدید میخواهد ازدواج کند حضرت فرمودند زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم مانند این ماجرا پیش آمد و شخص ساکت شد پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله المعصومین فرمودند سکوتش یعنی راضیست)و حضرت شهربانو سلام الله علیها خودشان امام حسین علیه السلام را انتخاب کردند پس اصل قضیه بنا بر نقل شماها به این صورت است و این مسأله ای ندارد-پس این حرفها از بیسوادی است
|
- جزئیات
- پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: یا علی إنَّ وِلایتکَ لا تُقَبلُ اِلّا بِالبَراءَهِ مِن اَعدائِکَ وَ اَعداءِ الأَئِمَه مِن وُلدِکَ .نه تنها شرط پذیرش همه افکارو اعمال صفات حسنه ,پذیرش ولایت اهل البیت علیهم السلام است.شزط پذیرش ولایت اهل البیت علیهم السلام برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام است و لو اعبد عبّاد باشد و لو ازهد زهاد باشد ولو طبق روایات معتبر تمام عمرش را بندگی خدا کرده باشد /به اندازه نوح که در میان قومش ماند-950 سال عبادت کند شبها شب زنده دار روزها روزه دار باشد-به اندازه کوه احد طلا داشته باشد در راه خدا انفاق کند-بین صفا و مروه مظلوم کشته شود هزار حج با پای پیاده انجام دهد این سخن خاتم الأنبیائ صلی الله علیه و آله و سلم است که خوارزمی در المناقب نقل میکند دیگران هم نقل کرده اند-در انتها پیغمبر میفرمایند با این همه عبادت با آن فیض شهادت فی سبیل الله اگر ولایت تو را نپذیرفته باشد بوی بهشت به مشامش نمیرسد/نه تنها داخل بهشت نمیشود بلکه بوی بهشتی که از 500 سال به مشام هر انسانی میرسد به مشام منکر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام نمیرسد این ولایت شرط پذیرشش برائت است/بارها گفته ایم مسأله برائت 600 آیه در قرآن دارد بیش از آیات الولایة از این 600 آیه 40 آیه آیه لعن هست/وکسی که میخواهد به حقیقت عبودیت برسد و در سایه آن عبودیت به علم لدنیّ دست پیدا کند سیر عبادت از اعتقاد به خدا شروع میشود تا پذیرش نبوت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا پذیرش ولایت اوصیای رسول خدا صلوات الله علیهم اجمعین یکی پس از دیگری تا برائت و بیزاری از همه دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا تا بعد برسی به میدان عبادت که بندگی کنی نتیجه آن عبادت آن هم عبادتی که تا آخر عمر بنده باشی-اگر نیتت این باشد که از سن تکلیف تا دم مرگ بندگی کنی و خدا ببیند که راست میگویی 20 یا 30 سال قبل از مرگت آن علم لدنی را درون سینه ات میریزد
|
- جزئیات
- بدترين كلمه در اسلام
|
|
|
