سخنرانی - خلفا

نوع رسانه
8:10
پاسخ به مهمترین دلیل اهل سنت بر جانشینی ابوبکر - استاد حسینی قزوینی
پاسخ به مهمترین دلیل اهل سنت بر جانشینی ابوبکر - استاد حسینی قزوینی
42 بازدید
0
جزئیات
نماز ابوبکر به جای پیامبر صل الله علیه وآله
نوع رسانه
11:40
مناظره جالب حجت الاسلام ابوالقاسمی با شیعه آل ابی سفیان
مناظره جالب حجت الاسلام ابوالقاسمی با شیعه آل ابی سفیان
272 بازدید
1
جزئیات
شبهه:چرا در مسائل مختلف و حتی اصولی و عقیدتی شما تقلید میکنید و اسلام دین تحقیق است نه تقلید؛ استاد ابوالقاسمی:شما شیعه ی ابوسفیان هستید و دفعه ی قبل تماس گرفتید و معاویه را مدح کردید و گفتید اهل بیت او را مدح کرده اند؛ شخص ابتدا انکار میکند ولی وقتی استاد و مجری او را یاد تماس های قبلی اش می اندازند آنوقت قبول میکند و میگوید بله من شیعه ی آل ها هستم (ابو سفیان) شخص سوال می پرسد:آیا در قیامت به واسطه ی اینکه حضرت علی علیه السلام ابتدا خلیفه نشد یا عمر خلیفه شد و معاویه چند سال حکومت کرد آیا ما را هم مؤاخذه میکنند؟ استاد قاسمی:در قرآن هست - يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ(71 اسرا) -و همینطور - وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ( صافات 24)ذیل این 2 آیه خود اهل سنت از رسول خدا و امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که منظور سوال از امامت حضرت علی علیه السلام است ؛ بیننده میگوید: بله میدانم من وقتی بمیرم از من سوال میشود امام من که بوده؛ اما حرف این است که در آن موقع آنها چه کرده اند من مؤاخذه و عذاب نمیشوم بلکه با امام زمانم محشور میشوم. استاد ابوالقاسمی:این عقیده ی امام زمان را از کجا و با چه مدرکی می آوری؟ -بیننده من قرآن را به عنوان امام قبول دارم و در کنارش به مهدی موعود اعتقاد دارم. - استاد ابوالقاسمی:قرآن امام همه ی زمانهاست یا امام الآن است؟ - بیننده :امام همه ی دورانها استاد ابوالقاسمی:پس چرا شما به عنوان امام زمان خودت انتخاب کردی؟پس چرا صحابه بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم , میگفتند امام ما ابوبکر است و یا عمر؟پس چرا نمیگفتند قرآن است؟ - بیننده:امام یعنی پیشوا و نه یک فرد مقدس. استاد ابوالقاسمی:در همین 2 دقیقه حرفت عوض شد, تا الان میگفتی امامت قرآن است الان شد حاکم جامعه؟؟ بیننده:امام یک واژه ی عام است و در فرهنگ های مختلف الفاظ آن فرق دارد و مطلق پیشوا و لیدر میشود و هرکس که حکومت دست او باشد... استاد ابوالقاسمی:پس باید بگویی قرآن دیگر امام تو نیست - /بیننده:نه قرآن امام فکری و دینی من است استاد ابوالقاسمی:پس چرا به گفته ی خود اهل سنت از صحابه در قبر از خلفا میپرسند؟از شما در قبر از خلیفه میپرسند یا نه؟ بیننده:بله میپرسند در دوره ی خودم از چه کسی پیروی میکردم. استاد ابوالقاسمی:پس امام شما امام زمان فعلی شماست و قرآن نمیشود؛اینکه میگویی امام زمان باید داشت غیر از قرآن از کجا فهمیدی؟از روایات- شخص میگوید بله - استاد:این روایات توسط چه کسانی به شما رسیده؟- شخص میگوید:توسط مورخین و محدثین و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم استاد ابوالقاسمی:آخرین طبقه قبل از رسول خدا چه کسانی بودند؟ - همه می دانند صحابه بودند, شما همه ی صحابه را قبول داری یا بعضی از انها را؟ بیننده:هر صحابه ای که به دین رسول خدا بوده و عمل صالح انجام داده باشد و با ایمان از دنیا رفته باشد استاد ابوالقاسمی:شما علم غیب داری چه کسی با ایمان از دنیا رفته؟ - بیننده : نه در تاریخ تحقیق میکنم. - استاد ابوالقاسمی: و حال آنکه تقلیدی که به آن ایراد میگیرید در خود شما هم هست و میگویید ما اعتقاد داریم همه ی صحابه با ایمان از دنیا رفته اند ؛ در صورتی که تحقیق کنید تا زه میشوی مثل ما شیعیان, ما تقلید را در احکام جایز میدانیم از مجتهد جامع الشرایط , نه مانند شما در عقاید و غیره. بیننده:مطالب تاریخی که شما مطرح میکنید در موقعیت های خاص و جنگ بوده و شما همکاری های اهل بیت علیهم السلام را در مواقع دیگر با معاویه نمی بینید. استاد ابوالقاسمی:طبق نقل تاریخ یکی از شروط امام حسن علیه السلام در آتش بست این بود که معاویه حضرت علی علیه السلام را لعن نکند , اما همین را هم قبول نکرد ؛ میگویید تحقیق , باشد در انساب الأشراف در حدیثی صحیح از رسول اکرم آمده که معاویه بر غیر از دین من و دین ملت من می میرد(1) ---------------------- 1- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ۵ ص۱۲۶
نوع رسانه
6:41
معاویه بنیانگذار تخریب قبور - حجت الاسلام مهدی پور
معاویه بنیانگذار تخریب قبور - حجت الاسلام مهدی پور
290 بازدید
0
جزئیات
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : إنّی أُمرت أن أدعو لأهل البقیع ؛ (1) نخستین گامی که برای تخریب یک قبر برداشته شده است توسط معاویه بوده است؛ او به مدینه آمد و اعلام کرد من میخواهم کانالی بکشم و آب مدینه را زیاد کنم , و این کانال از اُحد میگذرد و کسانی که آنجا قبری از اقوامشان است ,فردا بیایند اگر جنازه ای بیرون آمد او را ببرند و دفن کنند؛ هدف معاویه از این کار این بود قبر جناب حمزه سیدالشهدا علیه السلام را از آنجا حذف کند , چون مادر معاویه معروف به هند جگر خوار بود و هرکسی کنار قبر حضرت حمزه علیه السلام حضور پیدا میکرد به یاد قاتل ایشان و هند جگر خوار می افتاد. معاویه برای اینکه این فاجعه را کمرنگ کند به اینکار اقدام کرد , او به اُحد آمد و اولین کلنگ را بر روی قبر جناب حمزه سیدالشهدا علیه السلام زد , در حالی که قبر ایشان وسط واقع شده است نه ابتدا یا انتها که بخواهند کانال را از آنجا شروع کنند؛ وقتی که قبر را باز کردند , بدن مطهر جناب حمزه علیه السلام ترو تازه مشاهده شد , در حالی که 46 سال از شهادت آن بزرگوار میگذشت؛ صاحب البدایة و نهایة و دیگران نوشته اند : آن گیاه علف اِذخر که رسول خدا ریخته بودند پاهای مطهر حضرت حمزه را بپوشاند , آنها هم تَر و تازه بودند و حتی خون بدن جناب حمزه علیه السلام , خشک نشده بود و به رنگ قرمز مانده بود و سیاه نشده بود؛ حدود 40 سال پیش هم که یکبار دیگر قبر جناب حمزه سیدالشهدا باز شد , بدن تَر و تازه بود؛ در زمان ملک فیصل , سیلی آمد و قبر جناب حمزه علیه السلام باز شد, در آن ایام آقای محمود صواف , عالم بزرگ عراقی که از زندان صدام فرار کرده بود و به قاهره رفته بود و به عربستان آمده بود برای زیارت و مهمان ملک فیصل بود ,به او میگویند ما فردا میرویم قبر جناب حمزه را که بر اثر سیل تخریب شده پُر کنیم ؛ ایشان هم به همراه بسیاری از علما در این مراسم شرکت میکنند ؛ دکتر طارق سویدان این را به تفصیل آورده و از محمود صواف به طور مستقیم نقل میکند؛ ایشان میگوید وقتی بدن مطهر جناب حمزه علیه السلام را دیدم , متوجه شدم بدن مُثله شده است(یعنی دماغ , دهن , گوشها بربده شده) به شکم ایشان جسارت شده (اینها کامل در تاریخ آمده است اما اینکه بعد از 1400 سال اینگونه بدن سالم باشد و در سایتهای سعودی نقل شود این جالب است). حتی نقل شده وقتی قبر را باز میکردند بیل به پای مطهر جناب حمزه برخورد کرد و از پای ایشان خون تازه آمد , ما در کتاب اجساد جاویدان آورده ایم تعداد افرادی را که بدنشان تازه دیده شده است , از جمله مرحوم آیت الله کوکبی , وقتی جسد ایشان را بعد از چندین سال میخواهند به نجف اشرف ببرند , در مرز میگویند تابوت را باز کنید سنگین است و این مرده نباید برای چندسال قبل باشد , هنگام باز کردن چاقو میخورد به بازوی ایشان و خون تازه می آید؛ در مورد جناب حرّ رحمة الله علیه , بعد از 920 سال وقتی شاه اسماعیل صفوی بدن ایشان را مشاهده کرد و متوجه شد دستمالی بر سر جناب حرّ توسط امام حسین علیه السلام بسته شده , خواست آن را تبرکاً بردارد, وقتی دستمال را باز کرد خون جدید امد و هرکار کردند ان خون قطع نشد و مجبور شد ان دستمال که مدال افتخار حرّ بوده به سر مقدس ایشان ببندد تا خون قطع شود. ----------------- 1-ابن شبّه، تاريخ، ج 1، ص 89، 90 و 95
نوع رسانه
4:56
تغییر نماز توسط صحابه !
تغییر نماز توسط صحابه !
291 بازدید
0
جزئیات
دشمنان مذهب شیعه همواره با شعار پیروی از سنت های نبوی و اقتدا به اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ,اینگونه وانمود کرده اند که مذهبشان تطابق کامل با آموزه های نبوی داشته و در طرف مقابل شیعیان پیرو مبانی و اصول اشتباهی هستند که هیچ شباهتی میان آنان و آموزه های اصیل اسلامی وجود ندارد. طبیعی است که مخالفین شیعه در مقابل شیعیان که از اهل بیت علیهم اسلام تبعیّت میکنند ,ادعای پیروی از صحابه و سلف صالح را مطرح کنند و اصحاب پیامبر را بهترین پیشوایان برای شناخت سنتهای نبوی معرفی کنند. سوال این است: کدام یک از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یاد آور سنت صحیح ایشان بوده است ,در حالی که با وجود دیگر اصحاب ان سنت ها در حال ازبین رفتن بود. بخاری در کتاب صحیح خود در جلد 1- باب تاخیر نماز از وقت آن-حدیث 530 و 529 نقل میکند:در روایت اول نقل میکند از اَنس بن مالک که گفت من چیزی را نمی شناسم از آنچه در روزگار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده و تا این زمان باقی مانده باشد(همه چیز تغیر کرده)وقتی از او پرسیدند نماز چطور؟ اَنس گفت آیا چنان نیست که ضایع نمودید در مورد آن , آنچه را ضایع کردید(در آن تاخیر کردید) این روایت به صراحت بیان میکند که در عصر صحابه و پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم , تمام آداب و سنن و احکام شریعت آن حضرت به گونه ای مورد تحریف قرار گرفت که حتی نماز به عنوان رکنی از ارکان دین از این تغیرات در امان نماند. در روایت بعدی بخاری از زهری نقل میکند :که او در دمشق نزد انس بن مالک رفت و اَنس گریه میکرد,وقتی علت را پرسید اَنس پاسخ داد : از آنچه در عهد پیامبر اکرم درک کرده بودم چیزی را نمی شناسم که باقی مانده باشد جز همین نماز که آن هم ضایع شده است(تغییر کرده) با در نظر گرفتن اینکه بخاری این دو روایت را در باب تأخیر در وقت نماز ذکر نموده است و شواهد دیگر که در شروح کتاب بخاری آمده است ,علت اصلی این سخنان اَنس بدعتهایی بود که توسط برخی خلفای بنی امیّه در نماز و دیگر احکام شریعت وارد کرده بودند. چرا که آنا ن همه ی احکام اسلامی را از حالت خود واژگون ساختند. اما شاید این سوال مطرح شود که امیرالمؤمنین در دوران حکومت ظاهریشان برای حفظ سنت و آداب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چه کارهایی انجام داد؟ پاسخ این پرسش را میتوان در منابع مهمی از کتب اهل سنت یافت نمود. احمد بن حنبل در مسند خود روایت کرده است(ج 32 ص 244)- ابوموسی اشعری گفت : علی بن ابی طالب (علیهما السلام) یاد ما آورد نمازی را که ما در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم میخواندیم و آن را فراموش کرده بودیم یا عمدا ترک کرده بودیم ,آن حضرت هرگاه به رکوع میرفت و از آن بر میخواست و هرگاه به سجده میرفت تکبیر میگفت. مطابق با این گذارش در زمان خلافت خلفای پیش از حضرت علی علیه السلام , بدعتهای فراوانی در شیوه ی اصلی نماز خواندن رخ داده بود که صحابه ی آن حضرت یا به کلی آن نماز صحیح را فراموش کردند یا آنچنان با آن بدعتها مأنوس شدند که دیگر توجه نداشتند که نماز صحیح چگونه بوده, برخلاف آن عمل میکردند. باید از مخالفین شیعه پرسید چگونه ادعا میکنید خلفای راشدین حافظان سنت های الهی و ارکان دین بوده اند؟ در حالی که صحابه تا پیش از خلافت امیرالمؤمنان علی علیه السلام حتی در مسأله ی مهمی مانند نماز ,چنین دچار تشویش و فراموشی شده بودند. چرا مخالفین شیعه از آنکسی پیروی نمیکنند که به شهادت صحابه , یاد آور نماز خواندن پیامبر اکرم بود(صلی الله علیه و آله و سلم) و حقیقتا سنت های رسول خدا را احیا کرده بود؟
نوع رسانه
5:03
داستان باور نکردنی کارشناس وهابی در مورد جنگ جمل - حجت الاسلام بهرامی زاد
داستان باور نکردنی کارشناس وهابی در مورد جنگ جمل - حجت الاسلام بهرامی زاد
480 بازدید
0
جزئیات
کارشناس وهابی:عایشه با حضرت علی علیه السلام نجنگید ,عایشه لشگری را همراهی کرد که خون خواه عثمان بودند و آن لشگر هم به دنبال جنگ با علی بن ابیطالب علیهما السلام نبودند , بلکه به دنبال قصاص قاتلان عثمان بن عفان بودند که تعداد زیادی از اینها خودشان را در لشگریان حضرت علی علیه السلام جا داده بودند, وقتی به کوفه رسیدند هم مذاکره کردند قرار شد جنگی صورت نگیرد و مشکلی پیش نیاید , اما منافقینی که درون صفوف لشگر وجود داشتند و ان فتنه گرانی که عثمان را به قتل رسانده بودند شب هنگام جنگ را از دو طرف دامن زدند؛ در نتیجه ما نمیتوانیم بگوییم در جنگ جمل عایشه و طلحه و زبیر به دنبال جنگیدن با علی بن ابیطالب علیهما السلام بودند یا حضرت علی علیه السلام به دنبال جنگ با آنها بود بلکه یک جنگ ناخواسته اتفاق افتاد؛ مجری کارشناس: این هزاران نفر صحابه و تابعین که کشته شدند اسمش جنگ نبوده؟همدیگر را در آغوش گرفته بودند و روبوسی میکردند و بعد خونی روی زمین می افتادند؟بعد شمارش کردند دیدند حدود 20 هزار نفر تیکه تیکه شده اند. حجت الاسلام بهرامی : روش اینها این است که جای جلاد را با مظلوم و شهید عوض میکنند ؛ مسلم ترین حقایق تاریخ اسلام را انکار میکنند ؛ تاریخ طبری از معتبر ترین کتابهای تاریخی اهل سنت است و طبری را وهابیت و خصوصا ابن تیمیه , امام در تاریخ میداند؛ روایت نقل میکند از زهری که از خودشان است :کار به آنجا رسید عثمان کشته شد و هشت روز بعدش حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه انتخاب شد و چهار ماه بعدش طلحه و زبیر به مکه رفتند و عبدالله بن عامر که از سران بنی امیّه و استانداران عثمان بود دنیا را پر کرده بود از مظلومیت عثمان- و قدم يعلى بن اميه معه بمال كثير، و زياده على أربعمائة بعير، فاجتمعوا في بيت عائشة - مالهای زیادی جمع شده بود که این مالها 400 شتر بود (که مشخص نیست پول بوده یا کالا مانند پارچه های گران قیمت ) فأرادوا الرأي - میخواهند از هم مشورت بگیرند؛ فقالوا: نسير الى على فنقاتله - گفتند میرویم و رو در روی حضرت علی علیه السلام (که خلیفه ی مشروع و انتخاب شده ی مردم بود) جنگ میکنیم عده ای گفتند ما توان مقابله با حضرت علی علیه السلام در مدینه را نداریم و برویم به بصره و کوفه که طرفداران طلحه و زبیر در آنجا زیاد هستند. مجری کارشناس: یکی از دلایلی که آنها برایبه نیت جنگ رفتند همین بود که رفتند به طرف بصره که در آنجا تابعینی داشتند برای جذب نیرو و لشگر کشی؛ در خانه ی عایشه به این نتیجه رسیدند که - فاجتمع رأيهم على ان يسيروا الى البصره و الى الكوفه فأعطاهم عبد الله بن عامر مالا كثيرا و إبلا -بروند به سمت بصره و کوفه , و عبدالله بن عامر هم مال زیادی به آنها داد ,در واقع بیت المال مسلمین بود که عثمان چپاول کرده بود ؛ فخرجوا في سبعمائة رجل من اهل المدينة و مكة، و لحقهم الناس حتى كانوا ثلاثة آلاف رجل - شروع حرکت آنها 700 نفر بود ولی در راه به آنها اضافه شدند و نیرو گرفتند و رفتند برای جنگ و دروغ میگویند که جنگ نبوده.
نوع رسانه
2:17
آیا جد مادری پیامبر یا امام بودن نشانه سلامت ایمان شخص است ؟ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
آیا جد مادری پیامبر یا امام بودن نشانه سلامت ایمان شخص است ؟ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
211 بازدید
1
جزئیات
سوال پرسیده اند در مورد جد مادری امام صادق علیه السلام که آیا ابوبکر جد مادری امام صادق علیه السلام است؟ استاد ابوالقاسمی:آیا جد مادری همه ی انبیاء به آزر بر نمیگردد؟ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ...(74 انعام) - آزر پدر زن حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است و عموی او نیز بوده ؛ خب نگاه کنید پدر زن حضرت ابراهیم علیه السلام که نسل تمام انبیاء از یک سمت به او برمیگردد , یک نفر کافر بت پرست بوده است. باید بگوییم پدر زن تاثیری در انتقال نور ندارد,یک نوری بوده است که خداوند از زمان حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام آن را در سلب ایشان قرار داد ,در یک ازدواج حلال به حضرت حوا منتقل شده است و از ایشان به فرزندش شیث که ایشان نیز در یک ازدواج حلال آن را به همسرش منتقل کرده است و از او به فرزندشان منتقل شده است ,خود آن همسر باید حلال زاده و پاک باشد. چه بسا دختری فرزند شخصی کافر است و لی حلال زاده و پاک است و مومن؛ برای انتقال این نور آنچه که مهم است پدر است که از او آن نور به مادر منتقل شده و در ان 9 ماه بارداری مادر ظرف آن نور بوده است و در واقع آن نور به فرزند منتقل شده است ,در واقع مادر ظرف پاکی برای این نور بوده است؛ محمد بن ابی بکر پسر خلیفه ی اول شیعه ی حضرت علی علیه السلام بود و خودش هم حلال زاده بود و فرزندان او هم حلال زاده بودند و فرض بگیریم که نتیجه ی او شده باشد مادر یا مادر بزرگ امام صادق علیه السلام(در این باره بحث و نظر زیاد است) در اینجا آن زن حلال زاده بوده و فقط ظرف برای نور ولایت بوده و انتقال آن به فرزند.
نوع رسانه
4:16
برخورد دوگانه اهل تسنن در برخورد با واقعه هجوم به خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عثمان بن عفان - فرشید شریفی
برخورد دوگانه اهل تسنن در برخورد با واقعه هجوم به خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عثمان بن عفان - فرشید شریفی
134 بازدید
0
جزئیات
کتاب التمهید و البیان فی مقتل الشهید عثمان ,یکی از علمای مخالف شیعه ,از علمای قرن هشتم ,ابوبکر مالقی آندلسی نویسنده ی کتاب ,ماجرا را نقل میکند در صفحه ی 109 ؛ میگوید زمانی که مهاجمان به خانه ی عثمان , نتوانستند وارد خانه ی او شوند چون در بسته بود...- جاؤوا بنارٍ و احرقوا باب و السقیفة -آتش آوردند و درب خانه ی او را به آتش کشیدند -و آتش شدید گرفت و فرو ریخت درب و آن سایه بان -ادامه میدهد -حتی اذا احترق الخشب خرّت السقیفة علی الباب - و آتش شدید و راه آنها باز شد -عثمان داشت نماز میخواند و عده ای که در داخل خانه ی او بودند آمدند مبارزه کنند ,عثمان بعد از نماز شروع به قرآن خواندن کرد جالب است با آن همه اتفاق که درب خانه را آتش زدند و خراب کردند و به داخل آمدند و جلوی همسر و فرزندان و فامیل هستند, عثمان نماز میخواند و بعد میرود سراغ قرآن و هیچ دفاعی هم از خود یا خانواده اش نکرد ؛ این مخالف عقل و قرآن منطق و شرع هست یا نیست؟ هیچ دفاعی از همسرو فرزند و اطرافیان نکند با اینکه 40 هزار نیرو و یاور دارد. چرا دفاع نکرد؟چرا از اموال خودش دفاع نکرد؟ کسی از علمای شما این مطالب را منکر نیست مگر بخواهد از سر لجاجت از زیر پاسخ به اینها شانه خالی کند و الا اینها را همه را میدانید و نقل کرده و قبول کرده اید؛ این مطالب را در باب فضائل عثمان بن عفان می آورند .. در ادامه میگوید فلان ایه ی قران را خواند و گفت وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من این است و من صبر میکنم بر آن؛ ولم یحرق الباب الا و هم یطلبون ما هو اعظم منه - مولف میگوید انها دنبال بالاتر از اینها بودند یعنی به دنبال قتل و غارت بودند ؛ در ادامه میگوید عثما ن بن عفان آنهای که دور او بودند و میخواستند از او دفاع کنند قسم داد که نجنگند و دفاع نکنند و به آنها گفت بروند و خودش تنها ماند با خانواده اش؛ سوال ما این است که باشد سلمنا اما حالا که این کار را کرد چرا نوامیس و خانواده اش را نفرستاد که بروند؟ آتش زده شدن درب خانه و صبر بر وصیت رسول خدا و مصیبت و غیره در مورد عثمان میشود فضیلت اما در مورد حضرت علی علیه السلام که 25 سال قبل از عثمان این اتفاق ها برای او افتاده است میشود ضد فضیلت و ضد غیرت و ضد شجاعت... این برخورد دوگانه است از سوی مخالفین شیعه.
نوع رسانه
3:19
فرار خلفا در جنگ خیبر - استاد حسینی قزوینی
فرار خلفا در جنگ خیبر - استاد حسینی قزوینی
268 بازدید
1
جزئیات
در مصنف ابن شیبه(استاد بخاری) , ج 6 , ص 367 , ح 32080 / چاپ مکتبة الرشد ریاض / از حضرت علی علیه السلام نقل میکند : فإن رسول الله صلى الله عليه وسلم بعث أبا بكر إلى خيبر فسار بالناس وانهزم حتى رجع الیه -پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جنگ خیبر ابابکر را به سوی میدان فرستادند برای جنگ و او شکست خورد و برگشت و بعث عمر فأنهزم بالناس حتی انتهی -عمر هم شکست خورد و برگشت, پیامبر اکرم فرمودند فردا پرچم را به دست کسی میدهم که که خدا و پیغمبرش را دوست دارد و خدا و پیامبر هم او را دوست دارند , و به دست او این پیروزی نسیب مسلمانان میشود و هرگز از جنگ فرار نمیکند ,بعد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سراغ من(علی علیه السلام) فرستاد و من رفتم وبه میدان و این پیروزی به دست من صورت گرفت؛ سیوطی در جامع الأحادیث , ج 16 , ص 145 , ح 7406 همین تعبیر را آورده است و میگوید پیامبر اکرم عمر ار فرستاد به جنگ خیبر و شکست خورد و برگشت و میگفتند - فجاؤوا يجبنونه ويجبنهم - عمر سپاهیان را میترساند و سپاهیان عمر را میترساندند(به همدیگر میگفتند اول تو ترسیدی) و این مطلب موجب ناراحتی پیامبر اکرم شد(صلی الله علیه و آله و سلم )و این را بزّار نقل کرده و سندش هم معتبر است؛ حاکم نیشابوری همین حدیث را نقل میکند و میگوید صحیح الإسناد است ولی بخاری و مسلم نقل نکرده اند,مستدرک علی الصحیحین ج 3 , ص 40 , ح 4340 . همچنین حاکم نیشابوری مجدد از جابر نقل میکند که : - أن النبی(صلی الله علیه و آله و سلم دفع) الرایة یوم خیبر إلى عمر فانطلق فرجع یجبن أصحابه ویجبونه - پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرچم را به دست عمر داد و او سپاهیان را میترساند و سپاهیان او را , در اینجا میگوید هذا حدیثٌ صحیح علی شرط مسلم ,میگوید ما مطالبه ی صحت روایت میکنیم
نوع رسانه
1:28
فرار عمر از جنگ خیبر در منابع اهل تسنن - حجت الاسلام یزدانی
فرار عمر از جنگ خیبر در منابع اهل تسنن - حجت الاسلام یزدانی
336 بازدید
0
جزئیات
در کتاب مستدرک علی الصحیحین , حاکم نیشابوری ,چاپ دارالکتب العلمیه بیروت جلد سوم حدیث 4340 ؛ عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ (علیه السلام) قَالَ: «سَارَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى خَيْبَرَ، فَلَمَّا أَتَاهَا بَعَثَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ، وَبَعَثَ مَعَهُ النَّاسَ إِلَى مَدِينَتِهِمْ أَوْ قَصْرِهِمْ، فَقَاتَلُوهُمْ فَلَمْ يَلْبَثُوا أَنْ هَزَمُوا عُمَرَ وَأَصْحَابَهُ، فَجَاءُوا يُجَبِّنُونَهُ وَيُجَبِّنُهُمْ فَسَارَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله) وَسَلَّمَ» الْحَدِيثُ. «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ» از حضرت علی علیه السلام نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی به خیبر رسیدند عمربن خطاب را به همراه عده ای از مسلمانان به سوی شهر آنها- قلعه - فرستاد تا بجنگند؛ عمر که فرمانده بود هنوز به آنجا نرسیده بود فرار کرد و یارانش دنبال او فرار کردند ,عمر به آنها میگفت شما تعرسیدید و انها به عمر میگفتند تو ترسیدی و ما به دنبال تو فرار کردیم ؛ ذهبی هم میگوید این روایت صحیح است. این یکی از چندین روایت صحیح از فرار عمر در جنگها می باشد.
نوع رسانه
0:41
توجیه فرار خلفا در جنگها توسط کارشناسان شبکه کلمه
توجیه فرار خلفا در جنگها توسط کارشناسان شبکه کلمه
1,399 بازدید
0
جزئیات
دلایل فوق العاده وهابی ها برای فرار عمر در جنگ احد عقیل هاشمی: معمولا خداوند زمانی که میخواهد تعبیر به مؤمنین بگوید میگوید مؤمنین همیشه به سمت بالا می روند و انسانهای غیر مؤمن به سمت پایین میروند و عمر در این کوه احد به سمت بالا می رفت یعنی به سمت الله سعود میکرد و این زیباست... واقعا از عقل وهابی ها چیزی بیشتر از این انتظار نمی رود...
نوع رسانه
2:04
توهین های بسیار زشت اهل تسنن به عمر بن خطاب - حجت الاسلام یزدانی
توهین های بسیار زشت اهل تسنن به عمر بن خطاب - حجت الاسلام یزدانی
223 بازدید
0
جزئیات
سوال میکنند آیا عمر همجنس باز بوده است یا خیر این را خود اهل سنت در کتابهای خودشان نقل می کنند ؛مثلا ابن سعد در طبقات الکبری جلد 3 ص 289 این روایت را نقل میکند ؛ عن محمد بن سیرین قال , قال عمر بن خطاب : ما بقی فی شی‏ء من أمر الجاهلیة إلا أنی لست اُبالی إلى أی الناس نکحت و أیهم أنکحت- از امر جاهلی چیزی برای من باقی نمانده جز اینکه با چه کسی لواط کنم یا چه کسی با من لواط کند و ظاهر این عبارت همین است؛ آمدند تو جیه کرده اند که منظورش ازدواج بوده و اینکه برای او فرقی نداشته از چه قبیله ای دختر بگیرد یا به چه قبیله ای دختر بدهد , در حالی که این از امور جاهلی نبود اتفاقا بسیار تعصب داشتند در این مطلب که از هر قبیله ای نباید دختر بگیرند یا به هر قبیله ای نباید دختر بدهند ؛ حتما اشراف با اشراف و فقرا با فقرا و کنیز و غلام باید با هم ازدواج میکردند و اسلام اینها را نفی کرد و این مرزها را برداشت و گفت در ازدواج ملاک تقوا است؛ خودشان نقل کرده اند و سندش هم درست است و فقط اشکالی که گرفته اند گفته اند سندش منقطع است و ابن سیرین از عمر مستقیماً نشنیده است ؛ در حالی که روایات در منابع خودشان هست و مبنای انها این است که مرسله از تابعی مسند است ؛ اگر این روایت واقعیت داشته که..... اگر واقعیت نداشته چرا این توهین های زشت را در کتابهایتان به عمر کرده اید .
نوع رسانه
4:22
سخنرانی ( یکی از آثار سقیفه ملعونه ) آیت الله وحید خراسانی
سخنرانی ( یکی از آثار سقیفه ملعونه ) آیت الله وحید خراسانی
2,847 بازدید
1
جزئیات
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَات إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ(ابراهیم 1) هیچ فکر کردید چرا نور یکی است و ظلمات جمع است؟آنهم جمع محلی به (ال) از همه ی ظلمات همه را وارد کنید در یک کلمه ؛ و آن نور است. سرش این است ظلمت تعدد دارد اما نور واحد است - اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ...(نور 35) این است که قرآن نه فهمیده شد نه به حقیقتش رسیده شد و تمام منشاء سقیفه ی بنی ساعده شد باب این کتاب بسته شد(امیرالمؤمنین علی علیه السلام). این بی سوادهایی که انقدر سنگ فلان و فلان را به سینه میزنند اینها انقدر درک ندارند که بفهمند جنایت چقدر بوده است و چه خیانتی شده است. این کلمه ای است که اتفق الکل علیه ؛مردی که انقدر بی سواد بود که خبر نداشت که زن دیوانه تکلیف ندارد ,همچنینی بی سوادی آمد مبدأ شد برای اینکه کسی(ابوبکر) به مسند پیامبری بنشیند که مخرج از ظلمات است به نور ؛ آنوقت آن کسی که بر آن مسند نشست آنقدر بی سواد است که شمس الدین ذهبی که اعلم منقدّین رجال عامه است ؛تصریح میکند که ابی بکر بن ابی قحافه مسئله ی ارث جده را بلد نبود ,همچنین کسی(عمر) که از رمی مجنونه (زن مجنون را میخواست سنگسار کند)خبر نداشت ,ابوبکر را جای پیامبری نشاند که خداوند در باره ی او میفرماید : لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَات إِلَى النُّورِ - و بعد باب نور را بستند و منشاء این دو نفر(ابوبکر و عمر)بودن.
نوع رسانه
2:31
فرار خلفا از میدان جنگ احد - شیخ علی خدادادی
فرار خلفا از میدان جنگ احد - شیخ علی خدادادی
1,776 بازدید
5
جزئیات
در جنگ اُحد دندان های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را شکستند ؛ جنگی بود که حلقه های کلاه خود در صورت پیامبر اکرم فرو رفته بود جنگی بود که تمام بدن پیامبر خدا مجروح شده بود؛ در چنین وضعیتی که پیامبر خدا در میان کفار و مشرکین گرفتار شده بود چه کسی از اسلام و پیامبر خدا دفاع کرد؟ اهل سنت تاریخ را بخوانند ,تمام جنگهای اسلام را ببینید,اگر توانستید جنگی پیدا کنید که خلفای اهل سنت جنگیدند ؛نداریم...در اُحد فرار کردند , در حنین , احزاب , تبوک هیچ کاری انجام ندادند ,درخیبر فرار کردند... در منابع خودشان است که ابوبکر به دخترش عائشه خاطرات فرار کردنش را تعریف میکند... آنکسی که ماند امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام بود که در جنگ اُحد یِکّه و تنها جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اسلام را حفظ کرد ؛لذا در تاریخ ذکر شده بعد از جنگ حدود 90 زخم بر تن مبارک ایشان بوود و از سر تا پا ایشان مجروح بودند. زنی بود در جنگ اُحد به اسم نسیبه (او برای مداوای مجروحان همراه لشگر آمده بود) ایستاد و از پیامبر خدا دفاع کرد و مجروح شد. لذا بعد از جنگ اُحد پیامبر خدا فرمودند مقام نسیبه از ابوبکر و عمر و عثمان بالاتر است (1) ------------------------------------ 1- ترجمه سيرة المصطفى/ جلد‏2/ صفحه 58
نوع رسانه
6:55
آیا برای انتخاب خلیفه اجماع شد ؟ - حجت الاسلام طبسی
آیا برای انتخاب خلیفه اجماع شد ؟ - حجت الاسلام طبسی
402 بازدید
1
جزئیات
بلاذری در قرن سوم کتابی دارد به نام انساب الأشراف در ج 1 ص 586 ؛ این شخص جریان بیعت نکردن بعضی از صحابه با خلیفه ی اول را مطرح میکند , پس معلوم میشود کسانی بودند که با خلافت خلیفه ی اول مخالف بودند , بعضی ها میگویند اجماع و اتفاق امت بوده؛ چه اجماعی که فاطمه ی زهرا و امیرالمؤمنین علیهما السلام و بسیاری از صحابه در ان نبودند و از آن خارج شدند. بلاذری آنهایی که بیعت نکردند را اسم میبرد؛1- امیرالمؤمنین علیه السلام ؛2 -زبیر ؛ 3-...سپس میگوید حضرت فاطمه سلام الله علیها به خلیفه ی دوم فرمودند :ﻳَﺎﺑْﻦَ ﺍْﻟﺨَﻄﺎﺏِ ﺃَﺗُﺮﺍﻙَ ﻣﺤُﺮﱢﱢﻗﺎً ﻋَﻠَﻲﱠﱠ ﺑﺎﺑﻲ؟ بلاذری در ابتدای متن ماجرای هتک حرمت از سوی خلیفه ی اول را نقل میکند و در اینجا قضیه بالاتر است احراق بیت است (آتش زدن خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها)خانه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم,به مدت شش ماه می ایستاد و آیه ای تطهیر را در درب آن میخواند. خانه ای که زنی در آن زندگی میکرد که مصداق آیه ی تطهر بود, فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بنا بر اعتراف همه ی اهل سنت , در آیه ی مباهله مصداق نسائنا بودند؛ آنوقت وقتی که فاطمه زهرا سلام الله علیها از او سوال میکند ای فرزند خطاب آیا آمده ای تا خانه ی من را به آتش بکشی؟ خواص اصحاب پیامبر اکرم اینگونه با خانه ی فاطمه و علی سلام الله علیها برخورد کردند. جوهری کتابی دارد به نام السقیفه و فدک ,او میگوید برای قضیه ی بیعت خلیفه ی دوم آمد - مع عصابةٍ - رفتم در لغت دیدم میگویند عصابه از ده نفر است تا چهل نفر ؛ما حداقل را میگوییم همان ده نفر ؛آن هم از صحابه ی پیامبر اکرم... این را هم جوهر و هم ابن قتیبه در الإمامة و السیاسة که در قرن سوم میزیسته است نقل کرده؛ در راه به خلیفه ی دوم گفتند: - ان فی البیت فاطمة - تو که با - قبس من نار (مشعل) - آمدی میدانی در این خانه چه کسی است؟یعنی به او یادآوری میکنند که در خانه , فاطمه ی زهرا سلام الله علیها است و تازه اگر نمی دانستی در خانه چه کسی است, آنجا خانه ی حضرت زهرا و علی علیهما السلام بود... این است عمل به آیه ی - قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ (23 شوری) -مگر فاصله ی زمانی بین شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و این حوادثی که اینها رقم زدند برای چند روز حکومت دنیا ,چند روز بوده است؟
نوع رسانه
1:34
آیا ابوبکر و عمر در تغسیل و تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله حضور داشتند ؟ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
آیا ابوبکر و عمر در تغسیل و تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله حضور داشتند ؟ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
509 بازدید
0
جزئیات
آیا ابوبکر و عمر در تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاضر بودند؟ روایت صحیح :حدثنا ابن نمیر از هشمام ابن عروة از پدرش....ابوبکر و عمر لم یشهدا دفن النبی صلی الله علیه و آله و سلم -آن دو در دفن پیامبر اکرم حاضر نبودند -کانا فی الأنصار- در سقیفه ی بنی ساعده بودند قبل از اینکه برگردند پیامبر اکرم دفن شده بودند. در سنن بیهقی میگوید همان ابتداء که پیامبر خاتم از دنیا رفتن ابوبکر به پسر عموهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت:دونکم صاحبکم- خودتان میدانید با پیامبر اکرم چه کنید یعنی صاحب من نیست و خودتان مشغول غسل او شوید و رفت پیش مهاجر و ان قضایای سقیفه اتفاق افتاد. اما اینکه چرا انقدر طول کشید دفن ان حضرت(حدود دو روز و نیم)چون اتاق ان حضرت کوچک بود و بقیه ی صحابه و مردم گفتند میخواهیم بر بدن پاک پیامبر خدا نماز بخوانیم و در گروه های سه یا چهار نفره می آمدند و نماز میخواندند و میرفتند و همین سبب طول کشیدن نماز بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شد.
نوع رسانه
4:09
آیا ابوبکر از بی حرمتی به خانه وحی ابراز ندامت کرد و حضرت زهرا سلام الله علیها عذرخواهی او را پذیرفتند - حجت الاسلام تباشیر
آیا ابوبکر از بی حرمتی به خانه وحی ابراز ندامت کرد و حضرت زهرا سلام الله علیها عذرخواهی او را پذیرفتند - حجت الاسلام تباشیر
350 بازدید
0
جزئیات
آیا ابوبکر از بی حرمتی به خانه ی وحی پشیمان شد و آیا معذرت خواهی کرد؟و حضرت زهرا سلام الله علیها آیا معذرت خواهی او را پذیرفت؟ وقتی در تاریخ نگاه ممیکنیم می بینیم در دو جا این اتفاق افتاده است یکی در زمان مرگ او بود که یکی از حرفهایی که زد این بود ای کاش هتک حرمت به خانه ی زهرای مرضیه سلام الله علیها نمیکردم؛ و یکی هم در زمان حیاط حضرت زهرا علیها السلام بود. ذ ما اگر کاری به ماهیت این عذر خواهی و اظهار ندامت نداشته باشیم که آیا حقیقی بود یا بازی سیاسی بود ؛یک مطلب خیلی مهمی را میتوان با همین جریان اثبات کرد؛ آن مطلب این است که این عذر خواهی و اظهار ندامت اثبات کننده ی این است که این هتک حرمتها صورت گرفته است و نشان دهنده ی این است که این اتفاقات دردناک که در زندگی زهرای اطهر بوده است افسانه نیست و واقعیت دارد که اگر نبود,خلیفه ی اول اظهار پشیمانی نمیکرد. هتک حرمت به خانه ای که مصداق آیه - فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ (نور 36) -بود ؛ هتک حرمت شد به خانه ای که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم 9 ماه می آمدند در آن خانه را میزدند و سلام میکردند به امیرالمؤمنین علی و زهرای مرضیه علیهما سلام الله و آیه ی تطهیر را می خواندند: انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (احزاب 33) -مردم بدانند که اینجا خانه و خانواده ی عترت و پاکی است ,امام اینها به این خانه جسارت کردند و این اظهار ندامت اثبات کننده ی این مطلب هست. در زمان حیات حضرت زهرا سلام الله علیها در تاریخ هست که آن دو میخواستند بی بی را ببینند و ملاقات کنند و معذرت خواهی کنند؛آنها حضرت امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه را واسطه قرار دادند که این اجازه را از بی بی بگیرند (اینها از غربت های مولای ما است)حضرت علی آمدند محضر حضرت زهرا سلام الله علیهما و اجازه خواستند ؛ بی بی فرمودند : البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ زَوجَتُکَ(اَمَتُکَ)، اِفعَل ما تَشَاءُ (1) -خانه خانه ی شماست و زن آزاده همسر شماست,اگر شما صلاح میدانید و اجازه دهید. اینها آمدند اما بی بی دوعالم روی خود را از آنها برگرداند و یک اعتراف هم از آنها گرفتند,حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند آیا شما از پدرم نشنیدید سفارشانی که نسبت به من که دخترشان هستم داشتند؟نشنیدید که پیامبر خاتم فرمودند خشنودی زهرا (سلام الله علیها)خشنودی خدا و نارضایتی او نارضایتی خداست؟ هر دو تصدیق کردند و گفتند از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدیم؛زهرای مرضیه سلام الله علیها فرمودند خدا را شهد میگیرم که شما دونفر من را اذیت کردید و من از شما راضی نیستم و بعد از هر نماز شما را نفرین میکنم. به نظر شما این جملات بی بی دوعالم نشان دهنده پذیرش عذرخواهی انهاست؟بی بی آنها را بخشیدند؟در حالی که اگر بخشیده بودند اینطور وصیت نمی کردند که علی جان(علیه السلام)من را شبانه دفن کن برای اینکه اینها در تشییع جنازه من شرکت نکنند؛ مشخص است که حضرت زهرا سلام الله علیها عذرخواهی آنها را نپذیرفتند. -------------------------------------- 1- مستدرك عوالم العلوم و المعارف ج 11 , ص 595 بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث ج 43 , ص 198 الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) ج 14 , ص 200 -ط دليلنا(دلیل ما)
نوع رسانه
7:48
اولین دروغ را چه کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله بسته است ؟ - حجت الاسلام یزدانی
اولین دروغ را چه کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله بسته است ؟ - حجت الاسلام یزدانی
423 بازدید
0
جزئیات
یکی از سوالات و شبه هایی که مطرح است این است که چه کسی اولین دروغ را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بست؟(نسبت داد) آیا حضرت زهرا سلام الله علیها بود یا مخالفان ایشان؟ روایتی که هم سنی و هم شیعه نقل کرده است روایتی است که نماد روایات متواتر شده است. در تمام صحاح اهل سنت این روایت نقل شده است و در چند جای بخاری که یکی از آن را نقل میکنیم,از صحیح بخاری کتاب الجنائز ,باب ما یکره النیاحة علی المیت ,پیامبر اکرم فرمودند: مَن كَذبَ علَيّ مُتَعمِّدا فلْيَتَبوّأ مَقعدَهُ مِن النّارِ -هرکس عامدانه بمن دروغ ببندد جایگاهش جهنم است - ؛ سوالی اینجا مطرح میشود, ابوبکر روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرد -لا نورث و ماترکنا الصدقه - همین را بخاری و دیگران نقل کرده اند ؛حضرت زهرا سلام الله علیها این روایت را نپذیرفتند و اسرار داشتند که فدک و خیبر و خیلی از مکانهای دیگر ارث ایشان است و آمدند ارث خود را طلب کردند. طبق روایتی که در صحیح مسلم در کتاب الجهاد و سیر باب حکم الفَیء هست امیر المؤمنین علی علیه السلام هم این روایت را از ابوبکر نپذیرفتند و او را تکذیب کردند؛ اهل سنت باید انتخاب کنند چه کسی راستگو است؟حضرت زهرا سلام الله علیها یا ابوبکر ؟ در همان زمان و همان مجلس,حضرت زهرا سلام الله علیها به پنج آیه از قرآن کریم استدلال کردند برای اثبات دروغ بودن ادعای ابوبکر و جعل حدیث از سوی او؛ آیه ی اول سوره ی نمل آیه ی 16 : وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ -سلیمان از داوود ارث برد-خب او هم از پیامبران خداست طبق روایت ابوبکر نباید این اتفاق می افتاده است و خیلی واضح است که روایت جعلی است که ما انبیاء ارث نمیگذاریم. آیه ی بعد سوره ی مریم آیه ی 5 و 6 که خداوند متعال از زبان حضرت زکریا علی نبینا و آله و علیه السلام نقل میکند :... فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا(*)يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا -این واضح است که حضرت یحی قرار بود از حضرت زکریا و آل یعقوب ارث ببرد. آیه بعد سوره ی نساء آیه ی 176 : فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ - هر پسری دو برابر دختر ارث میبرد و این آیه عام است و حضرت زهرا سلام الله علیها شامل عام این آیه میشود و باید ارث ببرد. آیه ی بعد سوره ی احزاب آیه ی 6: وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ... سوره ی بقره آیه ی 180 :...إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ. حضرت زهرا سلام الله علیها به این آیات استدلال کردند و علمای عامه آن را نقل کرده اند,در کتاب بلاغاتُ النّساء ج 1 , ص 8 خطبیه ی فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها را که نقل میکند همه ی این آیات در ذیل آن خطبه هست که حضرت زهرا سلام الله علیها به آنها استدلال میکنند تا ثابت کنند که حدیثی که ابوبکر از پیامبر اکرم نقل میکنند صحیح نیست و دروغ است. نمی شود هر دو راستگو باشند یکی میگوید پیامبر اکرم آن حدیث را گفته است و دیگری میگوید نگفته است اهل سنت هرکدام را بپذیرند پیامدهای سنگینی برای مذهب آنها دارد و اصول مذهب آنها را زیر سوال میبرد. اسرار ما بر فاطمیه برای همین است و این سوالی است که باید جواب داده شود و هرکدام از اینها راستگو نباشد مشول ان حدیث صحیح بخاری میشود که نقل کردم هرکس عامدانه بمن دروغ ببندد جایگاهش جهنم است.حالا جایگاه چه کسی جهنم است؟حضرت زهرا سلام الله علیها که سیده ی زنان بهشت هستند یا مخالفان ایشان؟
نوع رسانه
2:23
سه آرزوی ابوبکر هنگام مرگ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
سه آرزوی ابوبکر هنگام مرگ - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,027 بازدید
1
جزئیات
سیوطی که یکی از مشهورترین علمای اهل سنت هست کتابی تألیف کرده است به نام مسند فاطمه(سلام الله علیها)در صحفه 34 این کتاب روایتی را از خلیفه اول نقل میکند که در هنگام مرگش اینطور گفته:(در روایت شماره 28)من بر هیچ چیزی اندوه نمیخورم که انجام داده ام جز برای 3 کار که آرزو میکردم ای کاش آنه را انجام نداده بودم ,ای کاش من به زور وارد خانۀ فاطمه سلام الله علیها نمیشدم و خانۀ او را رها میکردم-کاش درِ جنگی که بین من و علی علیه السلام باز شده بود میبستم/در صحفه 35 همین کتاب سیوطی در برسی این روایت اینطور بیان میکند:این روایت در چندین کتاب از جمله ابو عبید در الأموال آورد طبری,ابن عساکر,سنن سعید بن منصور...سپس میگوید این روایت روایت صحیحی است از جهت سندی و معتبر است/ وقتی خلیفه اول خودش اقرار دارد که ما به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها هجوم برده ایم/برای چه منکر این قضیه شویم؟وقتی در کُتب معتبر اهل سنت اعتراف به این قضیه کرده اند چرا منکر شویم و بگوییم روابط حسنه و خوب بوده است؟
نوع رسانه
4:44
آرزوهای بسیار عجیب ابوبکر و عمر در لحظات آخر عمرشان - حجت الاسلام یزدانی(عکس منبع در پایین مطلب)
آرزوهای بسیار عجیب ابوبکر و عمر در لحظات آخر عمرشان - حجت الاسلام یزدانی(عکس منبع در پایین مطلب)
395 بازدید
0
جزئیات
استاد یزدانی:بروید و ببینید خلفای اهل سنت در آخر عمرشان چه کلماتی گفته اند؟ در صحیح بخاری جلد 4 ص 201 کتاب فضائل الصحابه , باب مناقب عمر بن خطاب ؛وقتی ابو لؤلؤ وقتی با قداره به شکم عمر زد...قال عمر والله لو أنّ لی... بخدا اگر تمام زمین پر از طلا بود و من آنها را داشتم آنها را میدادم تا گرفتار عذاب خداوند نشوم ؛ بقول یکی از علمای سنی که میگوید انسان قبل از مرگ قیامت خود را میبیند که بهشتی است یا جهنمی؛خلیفه ی دوم چه دیده بود که دوست داشت تمام طلاهای جهان را بدهد تا عذاب نشود؟ ابن حجر عسقلانی در شرح همین حدیث میگوید : خوفی که در عمر بن خطاب اتفاق افتاده بود به خاطر ترس از تقصیر هایی بود که در حق رعیت کرده بود ,فتح الباری فی شرح صحیح البخاری ج 7 , ص 43. روایات دیگری هم در این باره هست و من جمله روایتی که بارها مطرح شده از ابوبکر, که را وی میگوید: - مر أبو بکر بطیر واقع على شجرة فقال طوبى لک یا طیر تقع علی الشجر وتأکل الثمر ثم تطیر ولیس علیک حساب ولا عذاب یالیتنی کنت مثلک والله لوددت أن الله خلقنی شجرة إلى جانب الطریق فمر بی بعیر فأخذنی فأدخلنی فاه فلاکنی ثم ازدردنی ثم أخرجنی بعرا ولم أک بشرا. - ابوبکر از کنار گنجشکیپرنده ای که روی دخت نشسته بود عبور کرد و به او گفت خوش بحال تو ای پرنده روی درخت مینشینی و از میوه های آن میخوری و بعد پرواز میکنی و حساب و کتابی نداری ,ای کاش من هم مثل تو بودم ؛ بخدا قسم (سوگند خورده پس نه دروغ گفته نه شکسته نفسی کرده)ای کاش خداوند مرا درخت خلق کرده بود و بعد شتر مرا میخورد و مرا هضم میکرد و بعد به صورت پشکل من را بیرون میداد ولی ابوبکر نبودم (1) خلیفه ی دوم میگوید: - قال وقال عمر یا لیتنی کنت کبش أهلی سمنونی ما بدا لهم حتى إذا کنت أسمن ما أکون زارهم بعض ما یحبون فجعلوا بعضی شواء وبعضی قدیدا ثم أکلونی فأخرجونی عذرة ولم أک بشرا .-ای کاش گوسفند(قوچ) خانواده ام بودم که مرا چاق میکردند و من را میپختند و میخوردند و هضم میشدم و به صورت مدفوع من را بیرون میدادند ولی عمر نبودم (2) ------------------------------------------------- 1 و 2)-الکوفی، هناد بن السری (متوفای243هـ)، الزهد، ج 1، ص 258، ح 449، باب من قال لیتنی لم أخلق، تحقیق: عبد الرحمن عبد الجبار الفریوائی، ناشر: دار الخلفاء للکتاب الإسلامی - الکویت، الطبعة: الأولى، 1406هـ؛/الأصبهانی، أبو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفای430هـ)، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج 1، ص 52، ناشر: دار الکتاب العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ؛البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى أبو بکر (متوفای458هـ) شعب الإیمان، ج 1، ص 485، ح 787، تحقیق: محمد السعید بسیونی زغلول، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1410هـ؛/السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج 13، ص 317.
جزئیات
20,453 بازدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
ویدئو
مولودی
سخنرانی
صوت
تصویر

* کلیپهای بیشتر

* کلیپهای بیشتر

* کلیپهای بیشتر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. كتابخانه
  2. کلیپ های تصویری
  3. سخنرانی
  4. مداحی

قرآن كريم
















سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page