اهل تسنن

نوع رسانه
2:30
اهل تسنن لطفا پاسخ بدهند - طبق روایت صحیح اهل تسنن بر اثنی عشر خلیفه ، اسامی آنها را بیان کنید  - استاد رستم نژاد
اهل تسنن لطفا پاسخ بدهند - طبق روایت صحیح اهل تسنن بر اثنی عشر خلیفه ، اسامی آنها را بیان کنید - استاد رستم نژاد
934 بازدید
0
جزئیات
حدیث -خلفائی اثنی عشر -را که به طور مکرر صحیح مسلم و بخاری نقل کرده اند یک بار برای ما مصادیقش را بیاورید. ما میگوییم همان حدیث مصادیقش از امیرامؤمنین علی علیه السلام شروع میشود و به حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام ختم میشود-هر جور با خلفای خود حساب کنند یا کم میشود یا زیاد و جور در نمی آید. لذا بعضی ها تصریح کرده اند ما برای این حدیث معنای محصلی نمی فهمییم. حدیث نقل میکنند در مسلم و سیوطی و غیره - لاَ یزَالُ الإِسْلاَمُ عَزِیزاً إلی اثنا عَشَرَ خَلِیفَةً -یعنی با وجود دوازده خلیفه عزت اسلام ادامه دارد , عزت اسلام متوقف بر این دوازده خلیفه است,اگر اینها آمدند عزت می ماند. معلوم است این اتفاق نیافتاده و الا لا یزالی که پیامبر خبر داده اند چه شد؟ در انتهای حدیث میگوید -کُلُهُم مِن قُرَیش - شما دوازده امام از قریش پیدا کنید ما قبوول میکنیم,و اتفاق میکنیم ذیل همین روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم.
نوع رسانه
19:19
اثبات ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام از کتب اهل سنت (بخش اول شبکه وهابی کلمه) - حجت الاسلام ابوالقاسمی
اثبات ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام از کتب اهل سنت (بخش اول شبکه وهابی کلمه) - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,328 بازدید
1
جزئیات
عبدالله حیدری میگوید:ابوطالب علیه السلام کافر از دنیا رفته است ولی مورد شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار میگیرد و این جزء جاهایی هست که قرآن با سنت تخصیص میخورد. پیامبر گرامی با اینکه آن همه تلاش کردند موفق نشدند و خداوند فرمود : إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ (قصص 56) بنابر این ابوطالب علیه السلام بدون ایمان از دنیا رفت,ولی ابوطالب علیه السلام برای پیامبر صلوات الله علیه و آله زحمت زیاد کشید و به همین دلیل است طبق حدیث صحیح بخاری در قیامت خفیفترین عذاب برای ایشان است.کارشناس ادعا میکند پدر معاویه مسلمان از دنیا رفته است. مجری :علاوه بر ادعاهایی که کرده اند این سوال مطرح میشود که شما شفاعت را قبول ندارید و میگویید پارتی بازی است اما در اینجا میگویید حضرت ابوطالب علیه السلام که به قول شما-نعوذ بالله-کافر از دنیا رفته اند مورد شفاعت قرار میگیرند؟ استاد ابوالقاسمی:خب در اینجا که به نفعشان است, میگویند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شفاعت میکند و ابوطالب علیه السلام کمترین عذاب را درک میکند,ولی جایی که به نفعشان نباشد میگویند اصلا شفاعت نداریم و شرک است. مگر در آیه ی قرآن نمی خوانید : فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ (48 مدثر) شفاعت شفاعت کنندگان اصلا سودی به کفار نخواهد رساند,شما این آیه که اطلاق دارد را میگویید مقیّد کرده ایم در حالی که خداوند میفرماید این آیه تقیید نمی خورد, و ابن تیمیه میگوید به کفار و منافقین شفاعتی نمی رسد و به طور مستقیم پیامبر اکرم نهی شده اند از شفاعت عمو و پدرشان (حضرت ابو طالب و عبدالله علیهما السلام) این مطلب در سه کتاب ابن تیمیه آمده است,التوسل و الوسیلة ص 6 - کتاب توحید الاُلوهیة ج 1 ص 144 - مجموع الفتاوا ج 1 ص 144.آقای حیدری این توجیه شما پس درست نیست. نکته ی دیگر:آیا حضرت ابوطالب علیه السلام که مقامش از بقیه ی کفار بالاتر می آید و عذابش تخفیف دارد اگر به خاطر اعمالش این شایستگی را دارد پس شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه فایده ای دارد؟یا اینکه ایشان شایستگی ندارد و پیامبر شفاعت میکند؟ پس میشود پارتی بازی و طبق نظر خدای شما ابن تیمیه اینکار نشدنی است. علمای اهل سنت کتابهایی دارند: از جمله زینی دحلال مفتی مکه در کتاب اسنی المطالب فی نجاة ابی طالب علیه السلام میگوید ایشان نجاة پیدا کرده اند و مسلمان بوده اند,طبق همین روایتی که اینها نقل میکنند میگوید باید بگوییم ابوطالب مسلمان بوده است که شفاعت شامل حالش میشود ,و میگوید ممکن است حضرت ابوطالب علیه السلام گناهانی داشته اند که بخاطر آن جهنمی شده اند اما مسلمان بوده است که مورد شفاعت قرار میگیرند.حتی طبق روایت بخاری که به آن استدلال میکنید, ابوطالب علیه السلام بهشتی است. اما روایتی در بخاری که به آیه ی قرآن اشاره میکند -إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ -در چند جا آورده است,بخاری نقل میکند لحظات اخر عمر ابوطالب علیه السلام است و ابوجهل و دیگران جمع شده اند و پیامبر صلی الله عیه و آله و سلم هست به او میگویند اسلام بیاور و دیگران به او میگویند :أترغب عن ملة عبد المطلب میخواهی از دین عبدالمطلب روی برگردانی و اسلام بیاوری؟در آخر گفت من اسلام نیاوردم و از دنیا رفت,وقتی از دنیا رفت پیامبر اکرم گفتند من برایش استغفار میکنم,آیه نازل شد که حق استغفار نداری و آیه 56 قصص نازل شد. چند اشکال دارد اول :اینکه این آیه در کجا نازل شده است؟و این مانند این آیه است -ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللّهَ رَمى (انفال 17)-اثبات کند که تو هدایت کردی اما خدا خواسته است. دوم:خود اهل سنت گفته اند هرکس دشمن ابوطالب علیه السلام باشد کافر است چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را دوست داشته اند,از قول سفیان بن عیینة نقل میکنند:من ابغض ابا طالب فهو کافر فقیل لمه قال لأن النبی کان یحبه...با اینکه خداوند میفرماید کافران را دوست نداشته باشید, و هرکس که دشمن کسی است که پیامبر او را دوست دارد کافر است,آقای حیدری شما ابوطالب علیه السلام را دوست داری یا نداری؟اگر بگویی دوست دارم یک جهنمی را دوست داری اگر بگویی دوست نداری کافری. سوم:در کتاب الإصابة فی تمییز الصحابه ج 7 ص 239 راجع به وفات حضرت ابوطالب علیه السلام میگوید : قد ورد ما هو اصح منه یعنی روایتی که صحیح است قطعا و ابو داوود نسائی آورده و ابن خزیمه صحیح دانسته است,که حضرت علی علیه السلام وقتی ابوطالب علیه السلام از دنیا رفت آمد نزد پیامبراکرم خبر داد و گفت -انَّ عمک الضال قد مات-پیامبر فرمود برو دفنش کن و به من خبر نده تا کارها تمام شود,در آن روایت میگویند پیامبر صلوات الله علیه بالای سر ابوطالب علیه السلام بوده است در این روایت میگوید خبر نداشته و حضرت علی علیه السلام راجع به پدرش اینگونه گفته است و جالب است هردو صحیح است,از این دروغها در کتب شما زیاد است. یک سوال:آیا این روایت را قبول ندارید که پیامبر اکرم خطاب به علی بن ابیطالب علیهم السلام فرمود: لا يُحِبُّكَ إلّا مؤمنٌ ، ولا يُبغِضُكَ إلّا منافقٌ-جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز منافق دشمن تو نیست,نه تنها اسلام ابوطالب علیه السلام را ثابت میکنیم بلکه ایمان ایشان را ثابت میکنیم,اگر ابوطالب علیه السلام حضرت علی علیه السلام را دوست داشته پس میشود مؤمن نه فقط مسلم,و ابوسفیان آیا حضرت علی علیه السلام را دوست داشت یا دشمن ایشان بود؟از فرزندش معاویه بپرسید... پس میشود منافق و کافر. آقای حیدری قبلا به امام زمان عجل الله فرجه الشریف توهین کردی اگر ادامه دهی مستند کامل کال کراب و ماجراهای مادرت را پخش میکنیم و همینطور نسب خُلَفایتان که ابن کثیر در البدایة و النهایة آورده است را هم میگوییم,روایتی که هیثمی با سند صحیح راجع به نسب عایشه نقل کرده است را میگوییم,آن وقت است که حرف ابن اسیر که میگوید مشهور است بین علما-دشمن حضرت علی علیه السلام-حرامزاده است مشخص میشود
نوع رسانه
8:16
آیا اعتقاد به عالم الغیب بودن رسول الله صلی الله علیه و آله طبق آیات قرآن کفر است - حجت الاسلام توحیدی
آیا اعتقاد به عالم الغیب بودن رسول الله صلی الله علیه و آله طبق آیات قرآن کفر است - حجت الاسلام توحیدی
1,362 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی:در آیه ی قرآن داریم عالم الغیب و الشهادة فقط الله عالم غیب است و هرکسی که معتقد باشد بعد از الله کسی عالم غیب است ,او کافر شده است. استاد توحیدی:هیچ جا و هیچگاه تعبیری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام نقل نشده است که بگویند- انا عالم الغیب - چون معنای آن این است که من کل غیب و همه چیز را میدانم. کسی که حرفی میزند باید کامل بگوید که کسی به اشتباه نیافتد, مگر اینکه مغرض باشد و عمدا این کار را بکند. شما که آیه قرآن میخوانی چرا آیات را گزینشی مطرح میکنی؟اگر به قرآن اعتقاد داری و میخواهی بگویی قرآن در بحث علم غیب چه گفته است چرا یک جانبه مطرح میکنی و تمام ایات را نمی اوری و نمیگویی؟ همان قرآنی که میگوید خداوند عالم الغیب است ,همان قرآن که میگوید ای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بگو من اگر غیب میدانستم خیر بیشتری کسب میکردم ,همان قرآنی که میگوید: إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ (یونس 20) غیب مخصوص خداست./چرا این آیه را نخواندی؟ - عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا (26 جن)-خدا عالم غیب است و آگاه نمی کند بر غیبش احدی را الا...چرا الا را بیان نمیکنید؟ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا (27 جن) مگر هرکسی را خدا راضی باشد ,مثلا رسولی را خدا را ضی باشد که او را آگاه بر وی بکند -پس اینجا یک استثنا خورد-موقعی که خداوند متعال صلاح دانست پیامبری را بر غیب آگاه کند ,وقتی خدا به او گفت او آگاه به غیب میشود یا خیر؟ و وقتی آن پیامبر خبر را به دیگری گفت آن دیگری آگاه به اخبار غیب میشود یا خیر؟ در اینجا ابتدا پیامبر اکرم را استثنا کرد و لی بر اساس خود آیات قرآن غیر از پیامبر هم آگاه میشود چون در خود قرآن خداوند متعال یکسری اخبار غیبی را بیان کرده است.اول جبرئیل آیات را برای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)خواند و ایشان مطلع شدند.آیا بعد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این آیات را برای مردم خواندند آنان از این اخبار غیبی مطلع شدند یا نه؟ مثلا جبرئیل به پیامبر اکرم گفت لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا (27 فتح)قطعا شما داخل در مسجدالحرام میشود با احساس امنیت و آرامش و اعمال حج را بجا می آورید تا آخر یعنی سر تراشیدن بدون اینکه هیچ خوفی داشته باشید... این آیه را جبرئیل برای پیامبر خواند و این خبر از آینده و غیب است, خداوند این خبر غیبی را گفت و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر آن آگاه شدند ,وقتی پیامبر اکرم این ایه را برای عموم مسلمانان خواندند آیا آنان آگاه به این خبر غیبی شدند یا نشدند؟ همچنین اگر کسی گفت پیامبر یا ائمه اطهار از غیب خبر دارند مقصود همین است ,یعنی آن اخبار غیبی که توسط خداوند متعال به آنها گفته شده است را خبر دارند ,کسی نمیگوید پیامبر یا امام از خودش غیب میداند,کسی نمیگوید پیامبر و ائمه سلام الله علیهم اجمعین همه ی اخبار غیب عالم را میداند ,چه مقدار میدانند؟هر قدر خدا بدهد. اما خدایی که بخیل نیست و بیشترین اخبار غیب را به کسانی میدهد که از همه شایسته تر هستند,از پیامبر و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین چه کسی شایسته تر است؟ پیامبر اسلام وقتی از غیب با خبر میشد یک سری اخبار را در جمع عموم مسلمانان بیان میفرمایند مثل اینکه در جمع عموم فرمودند عمار در اینده کشته میشود و آن گروهی که او را به قتل برسانند گروه باطل و ستمگری هستند ,آیه ی قرآن هم نیست به خود عمار خطاب کردند یا عمار تقتلک فئة الباغیه(1)...خب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را در جمع عموم مسلمانان فرمودند و همه خبر دار شدند و در جنگ صفین جناب عمار در لشگر حضرت علی علیه السلام بود و توسط لشگر معاویه به شهادت رسیدند. اینها را نمیگویند که قضیه روشن شود که اگر آیه میفرماید غیب مخصوص خداست یعنی آنکه از خود غیب میداند فقط خداوند است ,هیچ پیامبر و امام و جن ملکی از خودش غیب نمی داند ,اصلا سنخ علم غیب خداوند با آنچه راجع به مخلوقات خداوند بیان کرده است کاملا متفاوت است ,خداوند هرچه دارد از خود اوست اما دیگران تعلم من ذی علمِ است یعنی یاد گرفتن از صاحب علم ,خداوند که دارای تمام علوم است به هر مقدار که صلاح بداند به هر پیامبر و یا غیر پیامبری با واسطه میدهد و هیچ منافاتی ندارد و آن حصر یک چیز دیگر است. شایسته تر از پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله المعصومین چه کسی است؟بعد ایشان فرمودند هر علمی که خداوند به من داده است من به علی علیه السلام دادم- انا مدینة العلم و علی بابها (2)- و از آن حضرت به سوی ائمه ی اطهار منتقل شده است این علمها و اخبار ولی همه ی اینها از سوی خداوند متعال است. --------------------------------------------- 1-ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، مکتبه المعارف، چاپ ششم، ۱۴۰۹، ج ۶، ص ۲۱۴ ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، بيروت، دارالكتب العربي، ج 2، ص 506 2-المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۸ ح ۴۶۳۹، المناقب لابن المغازلی: ص ۸۰ ح ۱۲۰ کلاهما عن جابر بن عبد اللّه و ص ۸۱ ح ۱۲۱، المعجم الکبیر: ج ۱۱ ص ۵۵ ح ۱۱۰۶۱، تاریخ بغداد: ج ۴ ص ۳۴۸ ح ۲۱۸۶ و ج ۱۱ ص ۴۹، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۳۷۹ ح ۸۹۷۷ و ص ۳۸۱ ح ۸۹۸۱، اُسد الغابه: ج ۴ ص ۹۵ ح ۳۷۸۹، المناقب للخوارزمی: ص ۸۳ ح ۶۹
نوع رسانه
3:52
عثمان خلیفه سوم اهل تسنن ، قرآن را به آتش کشید - حجت الاسلام یزدانی (همراه عکس منبع)
عثمان خلیفه سوم اهل تسنن ، قرآن را به آتش کشید - حجت الاسلام یزدانی (همراه عکس منبع)
1,752 بازدید
0
جزئیات
خلیفه ی سوم قرآنی که صحابه با دست خط خود نوشته بودند و دست خط ابوبکر در آن بود همه را جمع کرد و آتش زد. روایت در کتاب صحیح بخاری چاپ دار ابن کثیر دمشق و بیروت در کتاب فضائل القرآن روایت 4987 صفحه ی 1257 باب 66 - روایت مفصلی از حذیفة بن یمان نقل میکند. نقل میکند وقتی به فتح ارمنستان و آذربایجان میرود میبیند مردم در خواندن قرآن با هم اختلاف کرده اند ,حذیفه به عثمان پیشنهاد داد که امت را دریاب ,قبل از اینکه مانند یهود و نصاری در کتابشان دچار اختلاف شوند شما این اختلاف را بردار. عثمان شخصی را پیش حفصه دختر عمر بن خطاب فرستاد و مصحف و نسخه ی قرآن او را گرفت و طبق نسخه ی حفصه قرآنی را استنساخ کرد و فرستاد به شهرهای مختلف و همه ی قرآن های دیگری که در دست صحابه و مردم بود را جمع کرد و همه را آتش زد. وأمرَ بما سواه من القرآن فی کل صحیفة او مصحفٍ أن یُحرقَ... دستور داد هر قرآنی غیر از نسخه ی قرآن حفصه باشد را آتش بزنند چه یک ورق باشد و چه بصورت کتاب باشد. این خیلی عجیب هست.مثلا مصحف عایشه با حفصه فرق داشته است؟با اینکه هردو همسر پیامبر بودند. مصحف علی بن ابیطالب علیهما السلام یا دیگران یا مصحف ابوبکر با مصحف حفصه فرق داشته است؟ صدها نفر از صحابه حافظ قرآن بودند و مصحف داشتند و اگر مصحف آنها با حفصه فرق داشته باشد این یعنی تحریف قرآن و این را نمی پذیریم,جدا از آن چرا اصلا مصحف حفصه را باید انتخاب کند؟
نوع رسانه
3:07
سؤالی بی پاسخ از اهل تسنن ، شما اهل سنت چه کسی هستید؟ - حجت الاسلام یزدانی
سؤالی بی پاسخ از اهل تسنن ، شما اهل سنت چه کسی هستید؟ - حجت الاسلام یزدانی
1,445 بازدید
4
جزئیات
یک روایت بسیار جالب در کتاب صحیح بخاری هست چاپ دار الکتاب العربی بیروت/کتاب الأحکام باب 51 حدیث 7218 از عبدالله بن عمر هست که میگوید قیل لعمر الا تستخلف؟کسی به عمر گفت نمی خواهی برای خودت جانین انتخاب کنی؟گفت اگر بخواهم انتخاب کنم کسی که بهتر از من است یعنی ابوبکر انتخاب کرده.(عکس منبع در پایین صفحه) اگر انتخاب نکنم -و إن اَترک فقد تَرک من هو خیرٌ منی رسول الله- اگر ترک کنم و برای خودم جانشین انتخاب نکنم خب کسی که بهتر از من که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است ترک کرده و میتوانم به او اقتدا کنم. چند نکته میود از این روایت استفاده کرد/نکته ی اول:خلیفه ی دوم برای سنت ابوبکر همان اندازه ارزش قائل است که برای سنت پیامبر اکرم ارزش قائل است, یعنی از نظر خلیفه ی دوم به یک اندازه و موازی هم ,سنت ابوبکر به اندازه ی سنت پیغمبر خاتم مشروعیت بخش است. این چه دلی برایش وجود دارد؟بخصوص اینکه این سنت مخالف صریح سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است, پیامبر انتخاب نکرده اند ولی خلیفه ی دوم انتخاب کرده است. یعنی از نظر خلیفه ی دوم سنت ابوبکر حتی اگر مخالف سنت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله باشد بازهم مشروعیت بخش است. نکته ی دوم : ابوبکر بر خلاف سنت پیامبر اکرم برای خودش جانشین انتخاب کرده است مگر قرآن کریم صریح و واضح نفرموده - لقد کان فی رسول الله اُسوة حسنة(احزاب 21) -چرا ابوبکر پیامبر اکرم را اُسوه ی خود قرار نداده؟چرا بر خلاف سنت پیامبر عمل کرده است؟ مگر شما اهل سنت نیستیید؟آیا اهل سنت پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله هستید یا اهل سنت بقیه هستید؟اگر اهل سنت پیامبر اکرم هستید باید به سنت ایشان عمل میکردید,مگر اینکه بگوید ما سنتمان سنت پیغمبر خاتم نیست. نکته ی سوم : اگر ابوبکر حق انتخاب داشت چرا پیامبر اکرم حق انتخاب نداشتند؟میگویید 1400 سال پیش ابداع گر دموکراسی بوده اید , خب این دموکراسی و انتخاب خلیفه توسط امت را ابوبکر قبول نداشت؟ چرا بر خلاف دموکراسی و حکومت مردم بر مردم ,ابوبکر یک شخصی که خودتان میگویید عصبانی و بد اخلاق بوده انتخاب کرد و بر گرده ی مردم سوار کرد؟ چرا برای مردم حق انتخاب قائل نبود؟ اهل سنت تا قیامت جوابی برای این سوالات و تناقضها پیدا نخواهند کرد(مگر جعل و توجیه و دروغ)
نوع رسانه
9:56
تناقض گویی علمای مخالفین درباره رضاع کبیر(همراه باعکس منابع)
تناقض گویی علمای مخالفین درباره رضاع کبیر(همراه باعکس منابع)
1,292 بازدید
4
جزئیات
سکانس اول در باره ی رضاع کبیر ابتدا هیچ یک از علمای اهل سنت آن را قبول نداشته اند. سکانس دوم:میگویند رضاع کبیر شرایطی دارد و باید دوشیده شود و شیر در ظرف ریخته شود و آنگاه ان شخص بزرگسال بخورد و طبق شرایط آن مرد به زن صاحب شیر و بستگانش محرم میشود. سکانس سوم:امام حوینی میگوید فتوای عایشه صحت دارد و باید شخص مستقیمآ از سینه ی زن(پستان)شیر بخورد و الا رضاع درست نیست. مفتی وهابی:حدیث را نسبت میدهد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و نعوذ بالله میگوید که پیامبر اکرم به عایشه گفتند به مردی که ریش در آورده شیر بدهد و برای همین آن زن اکراه داشته ولی با این وجود پنج بار به او شیر داده و شرایط رضاع را جوری صحیح میداند که حتما دهان به سینه چسبیده شود و از آن شیر بخورد. در ادامه میگوید عایشه وقتی میخواست مردی بر او وارد شود و با او سخن بگوید ابتدا امر میکرد دختران خواهر و برادرانش به او شیر دهند و بعد از تحقق رضاع عایشه عمه یا خاله ی رضاعی آنها میشد و با آنها صحبت میکرد. اما دیگر همسران پیامبر این رضاع و فتوا را قبول نداشتند و میگفتند جز کسی که در شیرخوارگی شیر خورده باشد کسی بر ما وارد نشود و اعتقاد داشتند این نوع رضاع کبیر مخصوص سالم مولی حذیفه بوده است. سوال میکند که ما میتوانیم به فتوای عایشه عمل کنیم؟در حالی که تمام زوجات پیامبر مخالف آن فتوا هستند و اکثر علما گفته اند آن فتوا مربوط به سالم مولی حذیفه است میگوید عایشه فقیه ترین همسر پیامبر بود و چهل سال فتوا میداد و همه از صحابه از جمله پدرش به فتوای او مراجعه میکردند. این فتوا را عایشه و عطاء بن ابی رباح و لیث بن سعد و ابن تیمیه و ابن قیّم گفته اند. سکانس چهارم:عبدالله حیدری:طبق این حدیث عایشه میگوید - كان فِيمَا أُنْزِلَ من الْقُرْآنِ عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ ثُمَّ نُسِخْنَ بِخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ فَتُوُفِّيَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَهُنَّ فِيمَا يُقْرَأُ من الْقُرْآنِ -میگوید ده مرتبه شیر خوردن به صورت مکیدن کامل که انجام شود رضاع اتفاق می افتد. سکانس پنجم:عایشه , ابن تیمیه , شوکانی نظرشون اینه که اگر خانواده ای احتیاج داشت برای محرم شدن در این صورت شیر دادن به شخص بزرگ سال اشکال ندارد,هرگاه کسی میخواست بر عایشه وارد شود او را پیش یکی از خواهرانش میفرستاد تا به او شیر دهند تا با عایشه محرم شود. سکانس ششم:دکتر عبدالمُهدی عبدالقادر بر زنان تُجار(کارمند و کارگر) واجب است به همکارانشان شیر دهند تا با آنها محرم شوند.خلاصه زنی که با نامحرم در ارتباط است و هر روز با آنها رفت و آمد میکند واجب است به آنها شیر بدهد تا با آنها محرم شود. سکانس هفتم:ناصرالدین البانی:شیر خوردن از سینه ی زن نامحرم برای رضاع شهوت انگیز نیست چون سرسینه سیاه است ,شهوت و فتنه زمانی است که تمام سینه آشکار شود,زن میتواند تنها سرسینه ی خود را در بیاورد و بعد از رضاع هم که ان مرد فرزند این زن میشود و هیچ فتنه ای نیست. سکانس هشتم:علمای وهابی میگویند عایشه خودش به مردها شیر میداده.در کتاب فتح المنعم فی شرح صحیح المسلم می آورد که عایشه اعتقاد داشته شیر خوردن مرد از زن موجب محرمیت میشود و خودش به یک نوجوان شیر داده است,در کتاب تفسیر التحریر و التنویر نقل میکند عایشه هرگاه میخواست مردی بر او وارد شود به او شیر میداد.
نوع رسانه
3:16
چرا امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به حکومت نرسید - حجت الاسلام حامد کاشانی(همراه عکس منابع)
چرا امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به حکومت نرسید - حجت الاسلام حامد کاشانی(همراه عکس منابع)
2,174 بازدید
4
جزئیات
به بِشر بن معتمر گفتند چه شد که علی علیه السلام به حکومت نرسید؟میگوید فکر نکنید که قریش و بعضی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی دانستند که علی علیه السلام برتر است, اتفاقا می دانستند ولی طاقت این برتری را نداشتند,طاقت نداشتند بعد از پیامبر اکرم نفس ایشان را تحمل کنند. میگوید انهایی که گفتند برترین افراد بعد از پیامبر صلوات الله علیه و آله چه کسانی هستند؟بحث کرده اند,عده ای گفته اند برتری به علم است و اسم چند نفر را برده ان که یکی از آنها امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. یکی گفته برتری به شجاعت است و چند نفر را نام میبرد و یکی از آنها علی بن ابیطالب علیهما السلام است. یکی گفته طبق سابقه در اسلام برتری مشخص میشود,جند نفر را نام می برد که جز اولین نفرات امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. میگوید هر ملاکی را برای برتری و فضیلت بگوییم امیرالمؤمنین علی علیه السلام یا افضل قطعی است در آن فضیلت یا یکی از نفرات اصلی و برتر است و وقتی مجموعه صفات را میگذاریم کنار همدیگر تنها کسی که در تمام آن صفات هست علی بن ابیطالب علیه السلام است. این شد که اینها خواستند کاری کنند که امیرالمؤمنین علیه السلام نباشند ,وقتی حضرت علی علیه السلام به حکومت رسیدند اینها باید بروز دهند,ابن سیرین که شیعه هم نیست عبارت بسیار مهمی دارد. ما علمت أنَّ علیا اِتهَمَ فی دم العثمان حتی بویِعَ اتهمه الناس_هیچکس نگفته بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام قاتل عثمان است تا زمانی که با ایشان بیعت شد آنجا بود که تهمتها و بهتانها شروع شد. از خلیل بن احمد که نحوی معروفی است میپرسند چرا از علی علیه السلام فاصله گرفتند؟میگوید علی علیه السلام در اسلام از همه سبقت بیشتری داشت,علمش برتر بود ,شرفش بیشتر بود,زُهدش از همه بالاتر بود,جهادش از همه طولانی تر بود و به او حسد کردند..(إِنَّ عَلِيّاً تَقَدَّمَهُمْ إِسْلَاماً وَ فَاقَهُمْ عِلْماً وَ رَجَحَهُمْ زُهْداً وَ طالَ عَلَیهم جِهَاداً فَحَسَدُوهُ وَ اِنَّ النَّاسَ إِلَى أَشْكَالِهِمْ وَ أَشْبَاهِهِمْ أَمْيَلُ مِنْهُمْ إِلَى مَن بانَ مِنْهُم‏ . سفینة البحار جلد 1 صفحه 49) مردم قریش مال دوست و قبیله گرا به افرادی که شبیه خودشان بودند بیشتر تمایل داشتند امیر المؤمنین علیه السلام بیاید نمیگذارد کسی دزدی کند و حقوق باید رعایت شود و اینها نمیخواستند.
نوع رسانه
3:00
وجه مشترک شیعه و اهل تسنن در اعتقادات - حجت الاسلام معاونیان
وجه مشترک شیعه و اهل تسنن در اعتقادات - حجت الاسلام معاونیان
9,786 بازدید
233
جزئیات
خائن ترین افراد کسانی هستند که میگویند توحیدِ ما با اهل سنت یکی است , خدا و قرآن و پیغمبر ما و قبله ی ما یکی است. اینها دروغ میگویند توحید ما با آنها یکی نیست بلکه ما به توحید آنها کافر هستیم,حنبلی گوید خدا جسم است و جان / می نشیند بر فراز آسمان. کجا ما خدای خر سوار را می پرستیم؟آنها به خدایی قائل هستند که خری دارد و شب جمعه بر آن سوار میشود و به پشت بام کعبه می آید که صدای مردمان را بشنود. در حالی که ما معتقد به خدای آنها نیستیم و میگوییم: سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159 صافات) پیغمبری که ما قائل هستیم با پیغمبر آنها فرق دارد ,چقدر تهمت جهل و ناپاکی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زدند؟تهمت گناه به ایشان زدند. در زیارت حضرت رضا علیه السلام میخوانید: اللَّهُمَّ الْعَنِ الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَكَ وَ اتَّهَمُوا نَبِيَّكَ _خدایا لعنت کن کسانی را که به پیغمبر تو تهمت جهل زدند. ما معتقدیم خاتم الأنبیاء صلوات الله علیه و آله از بدو تولد تا لحظه ی شهادت ,تمام لحظات از هر گناه و اشتباه مصون, محفوظ و معصوم بوده است. آنها چه؟یک عده گفته اند بعد از بعثت معصوم است,یک عده گفته اند بعد از بعثت فقط در رساندن قرآن معصوم است و در کارهای خود خطاکار است(نستجیر بالله) پیامبر معدِن علم است,ینبوع علم است,نه علم لفظی بلکه علم وهبی ولدنی که از شهود نشأت گرفته است ,همه چیز را دیده,این است که امیرالمؤمنین میفرمایند : لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً ,اگر همه ی پرده ها بر افتد بر یقین من نمی افزاید...
نوع رسانه
1:53
جواب استاد قزوینی به مولوی بی حیا(همراه عکس منابع)
جواب استاد قزوینی به مولوی بی حیا(همراه عکس منابع)
1,524 بازدید
5
جزئیات
اگر می خواهید نفاق را تعریف کنید به سیره عملی این آقا مراجعه فرمایید. این آقا اکنون دلش برای مردم میسوزد عجب... شما که با احادیث مجعولتان جنایات خلفا و حتی یزید ملعون را توجیه می کنید چرا امروز زبان در آوردید؟ جواب استاد قزوینی به مولوی عبدالحمید قَالَ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّا كُنَّا بِشَرٍّ، فَجَاءَ اللهُ بِخَيْرٍ، فَنَحْنُ فِيهِ، فَهَلْ مِنْ وَرَاءِ هَذَا الْخَيْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: هَلْ وَرَاءَ ذَلِكَ الشَّرِّ خَيْرٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: فَهَلْ وَرَاءَ ذَلِكَ الْخَيْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: كَيْفَ؟ قَالَ: «§يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ»، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ: «تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ، وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ» طبق احادیث خودتان وظیفه شما اطاعت از حاکم است حتی اگر ظالم باشد و تورا شلاق بزند و اموالت را غصب کند.با وجود سیاه نمایی این شخص,سلمنا بر فرض صحت ادعا و خلاف واقعیت گویی این آقا ,لا اقل به احادیث خود عمل کنید که با آن خلفای خود را توجیه میکنید...(عکس کتاب مسلم چاپ:طیبه) ------------------------------------ صحيح مسلم : جلد : 3 صفحه : 1476
نوع رسانه
9:48
حدیث قرطاس در بخاری - استاد حسینی قزوینی(همراه عکس منابع)
حدیث قرطاس در بخاری - استاد حسینی قزوینی(همراه عکس منابع)
1,451 بازدید
4
جزئیات
در صحیح بخاری از ابن عباس نقل میکند که :(لما حٌضِرَ رسول الله و فی البیت رجالٌ)در خانه ی نبی مکرم صلوات الله علیه و آله و سلم رجالی بودند, در اینجا نمی خواهد بگوید مردان بودن چون در احادیث دیگر داریم که زنها در پشت پرده بودند,مراد از رجال یعنی شخصیتهای برجسته و روشن است,شخصیت بزرگی مانند پیغمبر خاتم که میخواهند از دنیا بروند معمولا این طور است که شخصیتهای برجسته و صحابه ی بزرگ برای عیادت می آیند. در میان آن رجال عمر بن خطاب بود و پیامبر فرمودند قلم و کاغذی بیاورید که من برای شما چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. (عکس صفحات کتب در پایین مطلب,برای دیدن عکس در سایز اصلی روی آن راست کلیک کنید و پنجره ی جدید باز کنید) در اینجا عمر میگوید:إن النبی قد غَلَبَ علیه الوَجَع و عندکم القرآن...حدود سی یا چهل نفر در آنجا هستند عمر این توهین را میکند. البته آنجایی که بخاری و مسلم میخواهند به صحابه نسبت دهند میگویند :قالوا إنهُ لَیَهجُر _ صحابه گفتند پیامبر هذیان میگوید(صلی الله علیه و آله و سلم) آنجایی که میخواهند به خلیفه ی دوم نسبت دهند کلمه ی هَجَرَ را نمی گویند. البته معنای هر دو یک چیز است و هیچ فرقی ندارد قد غَلَبَ علیه الوَجَع یعنی بیماری بر او غلبه کرده و حرفی که میزند بی حساب است و قابل توجه نیست,یعنی وقتی بیماری و تب شدت پیدا میکند انسان حرفهایی میزند بی اختیار ,همان هذیان است و هیچ فرقی با لَیَهجُر ندارد چون آن هم میشود هذیان گفتن. و جالب این است که مردم بجای اینکه سخن پیامبر صلوات الله علیه و آله را طبعیت کنند سخن عمر را گوش دادند.با اینکه طبق نقل ابن حجر و دیگران پیامبر اکرم معصوم هستند فی صحته و مرضه- چه پیامبر مریض باشد و چه در صحت باشند معصوم هستند/وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ(3و 4 نجم)از روی هوا و هوس سخن نمی گوید-گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود، نیست/یعنی در تمام حالات پیامبر اکرم,چه در خوشی و چه در غضب چه در شوخی چه در جدی چه در بیماری چه در صحت فرقی نمیکند و آیه کاملا مطلق است. فاختلف اهل البیت فاختصموا منهم -بعد از حرف عمر اهل خانه به اختلاف افتاده و به مخاصمه با یکدیگر پرداختند. نبی مکرم در بستر بیماری هستند و آنها با یکدیگر مخاصمه کردند در حالی که قرآن میگوید: - لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ(2 حجرات)کسی حق ندارد بالای صدای پیامبر صدایش را بلند کند-حتی در بالای مرقد مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این را نوشته اند اگر کسی با صدای بلند زیارت نامه هم بخواند شرطه ها به او اعتراض میکنند. با هم درگیر شدند عده ای حرف عمر را زدند و عده ای گفتند نه پیامبر اکرم قلم و کاغذ میخواهند تا چیزی بنویسند که ما برای همیشه گمراه نشویم. فلما اکثروا الغو و الإختلاف عند النبی- اختلافات و سخنان لغو در محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اوج رسید.آقایان توجیه میکنند که خلیفه ی دوم این حرف را زده بخاطر شفقت بر پیامبر اکرم که اگر کاغذ و قلم بیاورند ایشان به زحمت می افتد, آیا آن زحمتش بیشتر بود یا این اختلاف و مخاصمه و دادو بیداد کردن بالای سر پیامبر که بیمار بودند؟ پیامبری که -وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(قلم 4)-هست به اینها میگوید:قوموا عنی- از پیش من دور شوید از خانه ی من بروید بیرون,تا آیندگان قضاوت نکنند که بله این اختلاف مورد نظر پیامبر بوده است و آن خصومت و دادو بیداد مسئله ای نیست,پیامبر طلب کاغذ و قلم کرد و گفتند ایشان هذیان میگوید و پیامبر قانع شدند-نه میگوید قوموا...تا آیندگان متوجه شوند این کار آنها موجب آزار و ناراحتی پیامبر اکرم شد. در خیلی از روایات اهل سنت میگوید:رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم غمگین شدند ,آیا این موجب ایذاء پیامبر هست یا نه؟با آیه 57 سوره ی احزاب چه میکنید؟إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا... هدف پیامبر اکرم از درخواست کاغذ و قلم چه بود؟بدرالدین عینی ,ابن حجر عسقلانی ,سفیان بن عُیَینَه,احمد امین مصری معلوم نیست از کجا آورده اند که میگویند:اراد ان ینص علی اسامی الخلفاء بعده /پیامبر اکرم میخواستند اسامی خلفا را معین کنند. چون پیامبر میدانند که بعد از او بزرگترین اختلاف بحث خلافت است,شهرستانی در الملل و المحن میگوید:ما سل سیف فی الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سل علی الإمامة فی کل زمان/در تاریخ برای هیچ امری مانند خلافت و امامت شمشیر کشیده نشده است. تعبیر نبی مکرم اسلام که فرمودند و ان تستخلفوا(تؤمروا) عليا-و ما اراكم فاعلين-تجدوه هاديا مهديا يحملكم من (على) المحجة البيضاء (1)اگر علی علیه السلام را خلیفه قرار دهید-گرچه میدانم نمیکنید-هم هدایت شده است و هم شما را به راه راست هدایت میکند. ------------------------------------------ 1-حلية الأولياء، ج 1، ص 64، ترجمة على بن ابى طالب؛ اسنى المطالب، ص 74؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33072،1-مسند امام احمد، ج 1، ص 109، حديث 861، عن على؛ كنز العمال، ج 11، ص 630، حديث 33071؛ صواعق المحرقة، ص 46، الفصل الخامس، ذكر شبه الشيعة، الشبهة الحادية عشرة؛ مناقب الأسد الغالب، ص 33.
نوع رسانه
4:25
مقایسه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و معاویه  از نگاه محمد بن ابی بکر - حجت الاسلام کاشانی
مقایسه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و معاویه از نگاه محمد بن ابی بکر - حجت الاسلام کاشانی
1,500 بازدید
3
جزئیات
معاویه دنبال این بود که خون خلیفه ی قبل را بی اندازد گردن امیرالمؤمنین علی علیه السلام ,خون ریزی های بعدی مانند جمل را هم تویعه دهد نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت را وادار مند نسبت به حاکمان بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بدگویی کند ,طعنه بزند که مثلا بیعت ایشان فراگیر نیست و قداست ایشان را بشکند. حضرت علیه السلام از همه ی اینها استفاده کرد و اینها را در تاریخ ماندگار کرد ,هم روشنگری فرمودند و هم سکوت نفرمودند و هم سعی کردند در افکار عمومی موازنه برقرار کنند که فرصت بیان برای آیندگان ایجاد کنند و در همه موفق بودند. عده ای این وسط کاری کرده اند که اسمشان ماندگار شده,خوش به حالشان خیلی ها سخنرانی کردند مانند عمار,ذو شهادتین,زید بن صوحان ,مالک اشتر, محمد بن ابی بکر فرزند خلیفه ی اول که اینها روشنگری کردند و زنانی که روشنگری کردند تاریخ تک تک کلمات آنها را به خاطر سپرده است. محمد بن ابی بکر نامه ای نوشت(1) به معاویه:که جایگاه علی بن ابیطالب علیهما السلام و سابقه ی او را ببین, تمام افتخارات ایشان در جنگ با شماهاست که در سپاه کفر بودید و مسلمان نبودید افتخاراتی مانند: ضربة علی یوم الخندق...(2)(3)لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار(4)و لیلة المبیت(5) در ادامه محمد بن ابی بکر میگوید هرچه برای امیرالمؤمنین علیه السلام بگویم کم است و هرچه برای تو بگویم کم است.دیدم خودت را میخواهی عِدل امیرالمؤمنین علیه السلام جا بزنی (و انت انت و هو هو )تو تو هستی (دیگران بخواهند بگویند حیله گر چیست اسم تو را می برند) و او ,اوست , علی علی است (خطیب خوارزمی میگوید و هو علی العلی)چه بگویم که بهتر از این باشد؟بگویم شجاع , کریم ,عالم... ادامه میدهد: المبرز السابق فی کل الخیر,اول النای اسلاما... هر جا که بوی خیر و برکت باشد نفر اول علی بن ابیطالب علیهما السلام است ,اولین مسلمان است,پاکترین و بهترین نیت از آن اوست ,بهترین فرزندان از ان اوست(فرزندان رسول خدا) افضل الناس زوجة , بهترینِ مردم از جهت همسر...و بعد میگوید انت العین بن لعین... معاویه در پاسخ میگوید ما شخصیت علی بن ابطالب علیهما السلام را میشناختیم و میدانستیم او فردِ بعد از پیامبر اکرم است (صلی الله علیه و آله وسلم)و پدر خودت و دیگران بودند که نگذاشتند حکومت به علی بن ابیطالب برسد(علیهما السلام) چیزهایی که دوست داشت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد خلفای قبلی بگویند و افکار عمومی بدش بیاید اینجا خودِ معاویه گفت... ----------------------------------------- 1- احتجاج,طبرسی,ج 1, ص244 / شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ج3 ص 189 طبع مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي 2- الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۴، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰. 3- الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، الخصال، ص۵۷۹، تحقیق، تصحیح وتعلیق:علی اکبر الغفاری، ‌ ناشر:منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدسة، سال چاپ ۱۴۰۳ - ۱۳۶۲. 4-خوارزمی، المناقب، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷، ح۲۰۰./سبط بن جوری، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۶. 5-طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶./طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص ۶۶/حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۳.
نوع رسانه
4:51
سؤال هایی که اهل تسنن جوابی برای آن ندارند - حجت الاسلام قزوینی
سؤال هایی که اهل تسنن جوابی برای آن ندارند - حجت الاسلام قزوینی
2,379 بازدید
2
جزئیات
به خاطر چاپ های متعدد امکان دارد صفحات فرق داشته باشد.عکس صفحات کتب داخل متن آمده است لطفا تا آخر مطالعه بفرمایید. سوال 1- پیامبر اکرم می فرمایند: جنگ با علی جنگ با من است(علیهما السلام) (انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم)مسند احمد جلد 2 صفحه ی 442 /صحیح ابن حبان جلد 15 صفحه ی 434 /حاکم نیشابوری در مستدرک میگوید این حدیث حسن است. نظر اهل سنت نسبت به جنگ افروزان جمل و صفین چیست؟آیا این دو جنگ را همان جنگ با رسول خدا میدانید؟تکلیف طلحه و زبیر و عایشه و معاویه چیست؟ اگر میگویید اینها اجتهاد کرده اند و در اجتهاد خود خطا نموده اند ,اجتهاد باید در مرتبه ی اول متکی به کتاب و سنت باشد,اینها از کدام آیه و حدیث نبوی این اجتهاد را کرده اند؟ اگر میگویید اینها سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که جنگ با علی علیه السلام را جنگ با خود میداند انکار کرده و فتوای دیگری برای مشروعیت جنگ با علی علیه السلام داشتند ,پس در اینصورت شما اینها را مشرّع میدانید و قائل به نقص اسلام هستید یا منکر خاتمیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هستید. سوال 2- پیامبر مکرّم می فرمایند من عادی لی ولیا فقد اذنته بالحرب.(هرکس ولیِ از اولیاء من را دشمن بدارد من با او اعلام جنگ میکنم)صحیح بخاری جلد 7 صفحه ی 190 حدیث 6502. آیا شما علی علیه السلام را ولیِ خدا میدانید یا خیر؟اگر ولیِ خدا بدانید پس در اینصورت جنگ او او جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است,پس تکلیف آتش افروزان جمل و صفین را روشن کنید. و یا انکار سنت پیامبر خدا نموده و با توجیهات ضد عقل و شرع, بر عملکرد اتش افروزان جمل و صفین سرپوش نهاده و در زیر پوشش اجتهاد پاداشی هم برای آنها منظور میکنید پس پاسختان برای قیامت چیست؟ سوال 3- فرق جنگ جمل و مخالفان علی علیه السلام و جنگ ردّه و مخالفان ابوبکر چیست؟در یکی با قیچی اجتهاد پاداش می برند و دیگری با لبه ی شمشیر سر بریده و به ناموسشان به نام دین تجاوز میشود؟مثل قضیه ی تجاوز خالد بن ولید به همسر مالک بن نویره... با اینکه مخالفان خلیفه ی اول از دین مرتد نشده بودند و بر طبق گفته ی ابوبکر معتقد به رسالت نبوی بودند نماز و زکات را قبول داشتند ولی از پرداخت زکات به ابوبکر خود داری میکردند.حرف ابوبکر در صحیح بخاری :و الله لاقاتلن مَن فرّق بین الصلاة و زکات,والله لو مَنَعونی عناقاً کانوا یُؤَدونهاالی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لقاتلتُهم علی منعها(میجنگم با کسانی که بین نماز و زکات فرق میگذارند-یعنی خدا را قبول دارند ,نماز میخوانند و زکات میدهند ولی بین نماز و زکات فرق میگذارند,اگر چنان چه به اندازه ی یک افسار شتر یا پالان شتر که به پیغمبراکرم می دادند-معلوم است پیغمبر را هم قبول داشتند -اگر آن اندازه به من ندهند با آنها میجنگم.صحیح بخاری جلد 2 صفحه ی 109 حدیث 1400. ابن کثیر دمشقی می گوید:یقِّرون بالصلاة , و یمتنعون عن اداء الزکات و منهم من امتنعوا عن دفعها الی صدیق ابی بکر(آنهایی که مخالف ابی بکر بودند اقرار به نماز داشتند زکات را هم قبول داشتند ولی میگفتند به ابوبکر زکات نمی دهیم.البدایة و النهایة جلد 6 صفحه ی 304.پس بنابر این مخالفین ابی بکر هم خدا را قبول داشتند هم پیغمبر و نماز و زکات را قبول داشتند اما چون به ابوبکر زکات ندادند هزاران نفر به دست خالد و دیگران کشته شدند.
نوع رسانه
10:56
آیا نقل روایت قهر کردن حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها با ابوبکر توهین به حضرت زهراست ؟ - حجت الاسلام یزدانی
آیا نقل روایت قهر کردن حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها با ابوبکر توهین به حضرت زهراست ؟ - حجت الاسلام یزدانی
1,670 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی:اینکه میگویند حضرت زهرا حقش را میخواسته دروغ است چون ایشان نمیدانستند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ارث باقی نمیگذارند و ایشان نمیتوانند ارث ببرند,و این داستانها را شیعه درست کرده که حضرت زهرا آمد در مسجد شلوغ کرد و حقش را خواست و تا آخر عمر با ابوبکر سخن نگفت و میگویند در مسلم و بخاری آمده است, و از این جریان غافل هستند که قهر کردن با یک شخص مسلمان شرعا حرام است و حضرت زهرا سلام الله علیها فقه و علم را از پیامبر یاد نگرفته بود؟که حرام است بر شما که با هریک از برادران دینی خود بیش از سه روز روی گردان باشید,این جعل تاریخ است. حجت الاسلام یزدانی:اولا این مطلب که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خود را از ابوبکر طلب کردند در صحیح ترین کتابهای سنی و شیعه آمده است. در صحیح بخاری حد اقل سه روایت آمده که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خود را از ابوبکر طلب کردند و وقتی ابوبکر نداد و روایات جعلی و دروغ از زبان پیامبر نقل کرد ,حضرت زهرا سلام الله علیها خشمگین شد و تا آخر عمر خویش با ابوبکر حرف نزد و با او قهر بود. کتاب صحیح بخاری جلد سه صفحه ی 1126 حدیث 2926 روایتی که از عایشه نقل شده است(أن فاطمة علیها السلام ابنة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم سألت ابابکر صدیق بعد وفاة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ان یقسم لها میراثها...فهجرت ابا بکر)میگوید حضرت زهرا سلام الله علیها میراث خود را از ابوبکر طلب کرد ,ابوبکر گفت رسول خدا فرمودند ما انبیاء هرچه میگذاریم صدقه است ,حضرت زهرا سلام الله علیها از این قضیه خشمگین شدند(نقل بخاری)(ناراحت شدند)وبا ابوبکر قهر کردند و تا زنده بودند با او قهر بودند. اگر این روایتی که ابوبکر خوانده بود صحیح بود ,حضرت زهرا سلام الله علیها نباید خشمگین میشدند,ولی حضرت زهرا سلام الله علیها میدانند که ابوبکر راستگو نیست در این قضیه و روایتی که میخواند و به پیامبر خدا نسبت میدهد واقعیت ندارد. روایت دیگر هم در بخاری هست به نقل از عایشه در جای دیگر نقل شده و مضمون دیگر که باز اشاره دارد که حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر حرف دروغ ابابکرو غصب فدک با او قهر کردند و با او سخن نگفتند تا از دنیا رفتند. پس این قضیه در کتابهای خودتان با سند های مختلف نقل شده است که حضرت زهرا سلام الله علیها ارث خودشان را از ابوبکر طلب کردند و با او قهر کردند ,اگر خیانت در گزارش تاریخ شده است این خیانت را بخاری کرده است,و اکثر علمای شیعه و سنی که به اتفاق نقل کرده اند پس همه خیانت کرده اند؟ از طرفی روایات دیگر که قهر کردن با برادر مؤمن جایز نیست,در صحیح ترین کتابهای شیعه و سنی آمده است. و لا یحل لمسلمٍ عن یهجر اخاه فوق ثلاثة ایامٍ ,108 مصدر از مصار اهل سنت این را نقل کرده است که من جمله صحیح بخاری جلد 5 صفحه ی 2253 باب ما ینهی عن تحاسد و تدابر و قوله تعالی (ومن شر حاسد اذا حسد)روایت 5718 که انس بن مالک از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که ایشان دستوراتی دادند و سپس فرمودند حلال نیست برای مسلمان که با برادر خودش بیش از سه روز قهر کند. در صحیح مسلم هم همین روایت آمده است جلد 4 صفحه ی 1984 از عبدالله بن عمر نقل شده. پس این دو روایت قطعی است پس اهل سنت دو راه بیشتر ندارند یا باید قبول کنند که نعوذ بالله صدیقه ی طاهره زهرای اطهر سلام الله علیها که با ابوبکر تا آخر عمر قهر کرده اند ایشان دیگر مؤمن نبوده اند,راه دوم اینکه باید بگویند حضرت زهرا سلام الله علیها ابوبکر را برادر ایمانی خود نمی دانسته است و حتی مسلمان بودن او را قبول نداشته است. نمی توانند قبول کنند که نعوذ بالله حضرت زهرا سلام الله علیها بدون ایمان از دنیا رفته اند,چون طبق روایات صحیح در کتب سنی و شیعه ایشان سیدة النساء هذه الاُمة هستند در روایت دیگر آمده فاطمة سیدة النساء اهل الجنة ,یعنی برترین زنی که وارد بهشت میشود حضرت زرها است چگونه ممکن است همچنین زنی دستور پیغمبر خاتم را فراموش کرده باشد و با برادر دینی خودش بیش از سه روز قهر کند؟ اینجاست که اهمیت کار صدیقه شهیده سلام الله علیها روشن میشود فاطمه زهرا علیه السلام با درخواست حق خود و قهر با ابوبکر,عدم مشروعیت خلافت ابوبکر را به اثبات میرسانند,و اصلا بحث فدک نبوده است و هدفشان اثبات عدم مشروعیت خلافت بوده,حضرت زهرا سلام الله علیها با قهرشان مشخص کردند ابوبکر را به عنوان برادر دینی قبول ندارند و طبق وصیت خودشان,ابوبکر لیاقت و اجازه ی شرکت در تشییع جنازه ی ایشان را ندارد. عكس: عمدة القاري شرح صحيح البخاري جلد 15
نوع رسانه
4:59
چند دلیل مختصر بر رد دلیل دروغین نحن معاشر الانبیاء لانورث ماترکناه صدقه که ابوبکر با جعل این حدیث فدک را غصب کرد - استاد حسینی قزوینی
چند دلیل مختصر بر رد دلیل دروغین نحن معاشر الانبیاء لانورث ماترکناه صدقه که ابوبکر با جعل این حدیث فدک را غصب کرد - استاد حسینی قزوینی
1,244 بازدید
1
جزئیات
مبنای حدیث: نَحنُ مَعاشِرَ الانبیاءِ لا نُوَرِّثُ ما تَرَکنا صَدَقَة , ما انبیاء ارث نمیگذاریم و هرچه از ما باقی ماند صدقه است ,اگر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)همچنین روایتی را فرموده باشند,چرا قبل از اینکه از دنیا بروند نقل نکرده است؟و چرا هیچ صحابه ای غیرذ از ابوبکر این مطلب را نقل نکرده است؟ پیامبر اکرم یک مرتبه مطلبی را به ابوبکر گفته اند بدون اینکه به حضرت علی و زهرا سلام الله علیهما و عباس عموی خود که مرتبت هستند با جریان ارث این مطلب را گفته باشند؟یا این مطلب را به همسرانشان نگفته باشند؟اینها هم رفتند و ارث خود را میخواستند. مطلب دیگر اینکه فدک بحث ارث نبوده است,آن را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا بخشیده بودند و هبه کرده بودند این را در منابع اهل سنت نیز داریم. ابو یعلی الموصلی در کتاب مسند خود در جلد 2 صفحه 334 میگوید هنگامی که آیه ی 26 سوره ی اسرا نازل شد(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ) (دعا النبی فاطمة و أعطاها فدک)پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا سلام الله علیها را خواستند و فدک را به ایشان عطا کردند و بخشیدند .(عکس منابع در پایین صفحه) این جریان در زمان حیات پیامبر خاتم بوده است و حتی شامل روایت جعلی ابوبکر نمی شود.این مطلب را بلاذری در فتوح البلدان جلد یک صفحه ی 44 آورده است ,سیوطی در درّ المنصور جلد 5 صفحه ی 273 آورده است , فتح الغدیر جلد 3 صفحه ی 224 آورده است ,بیهقی در سنن جلد 6 صحفه ی 31 آورده است , ابن کثیر دمشقی در تفسیرش در جلد 3 صفحه ی 37 آورده است.و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت این مطلب را نقل کرده اند. حضرت زهرا سلام الله علیها ابتدا فرمودند این فدک ملک من است,آنها ملکیت را انکار کردند با اینکه فدک در دستان حضرت زهرا بود و اموراتش دست منصوبین ایشان بود(قاعده ی ید) بعد از آن حضرت زهرا سلام الله علیها گفتند اگر ملکیت را قبول ندارید و میگوید از اموال پیامبر بوده است باشد من وارث ایشان هستم که ابوبکر آن حدیث ساختگی را نقل کرد. در کتاب تاریخ مدینه ی منوره ابن شبه که وهابی ها آن را از تاریخ طبری معتبرتر می دانند, در جلد 1 میگوید:(إن ابابکر انتزع من فاطة فدک)ابابکر فدک را به زور از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفت. همیمن تعبیر را ابن هجر هیثمی در الصواعق المحرقه دارد صفحه ی 45/حلبی در سیره ی حلبیه جلد 3 صفحه ی 448 میگوید بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند و با ابوبکر صحبت کردند و ابوبکر متقاعد شد یک چیزی بنویسد (ثم اخذ عمر الکتاب فشقه)ولی عمر این نامه ی ابوبکر را گرفت و پاره کرد...
نوع رسانه
2:11
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,345 بازدید
2
جزئیات
این حدیث یک قانونی است که ابوبکر از خودش ادعا کرد برای اینکه میخواست فدک را از حضرت زهرا سلام الله علیها بگیرد, با چه ادعایی؟ اینکه از پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم شنیده است که ما پیغمبران ارث نمیگذاریم,اگر میگفت شنیده ام که پیامبر فرمودند من ارث نمیگذارم, در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمودند من دختر ایشان هستم چرا به من نگفته اند و مگر میشود؟ ادعای ابوبکر هم که خلاف قرآن است : وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ(آیه ی 16 سوره ی نمل) / يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ(آیه ی 6 سوره ی مریم) ارث انبیا ارث مادی هم بوده است طبق اعتراف بسیاری از علمای اهل سنت. خب گیر کرده اند,پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ,به ابوبکر گفت و به حضرت زهرا سلام الله علیها نگفت با اینکه ایشان قرار بود ارث ببرند,میگویند چون ابوبکر خلیفه بود میتوانست کنترل کند,یعنی پیامبر اکرم میدانستند که ابوبکر بعد از ایشان خلیفه میشود. ما بگوییم پیامبر میدانستند به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها و حمله میشود و ایشان را می زنند میگویند نه پیامبر علم غیب نداشته است اما اینجا میگویند علم غیب داشته است. خب پیامبر به خود حضرت زهرا سلام الله علیها میگفتند مگر ایشان نعوذ بالله بخیل بودند؟به ایشان میگفتند دخترم اینها صدقه است صدقه بده. حضرت زهرایی که در زمان حیات پیامبر از اموال شخصی خودشان صدقه میدادند,انفاق آن گردنبندی که باعث این شد فقیری را ثروتمند کرد,گرسنه ای را سیر کرد و بر برهنه ای لباس پوشانید و کافری را مسلمان کرد که ماجرای آن معروف است که گردنبند از اموال شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها بود, آن را به خاطر درخواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدیه دادند آن وقت اموالی را که پیامبر در اختیارشان گذاشته اند را اگر درخواست میکردند هدیه نمی دادند؟
نوع رسانه
3:26
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
2,205 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی میگوید:دروغ است که حضرت علی علیه السلام در بستر پیامبر خوابیده است بله در اتاق و در منزل پیامبر خوابیدند ولی دلیلی نیست که در بستر ایشان خوابیده باشند اینها بعدا اضافه شده است. استاد جباری:حاکم نیشابوری از علمای قرن چهارم و پنجم ,از بزرگی این عالم اهل سنت همین که کتاب مستدرک علی الصحیحین را نوشته است یعنی روایاتی که بخاری و مسلم باید می آورده اند و لی نیاورده اند و او کشف کرده آنها را از بین تاریخ و روایات. این مطلب را حاکم در جلد سوم مستدرک صفحه ی 133 آورده است.و کتاب مسند احمد بن حنبل در جلد اول صفحه 331 چاپ دار صادر بیروت روایتی نقل میکند که مفصل است و از ابن عباس نقل میکند که مجموعه ای از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام است این روایت.از جمله این تعبیر که: و شری علی نفسه,لبس ثوب النبی صلی الله علیه و آله و سلم نامَ مکانه . اشاره میکند به آیه ی 207 سوره ی بقره وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد .فرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌ السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است. در متن روایت مراد از اینکه لباس پیامبر اکرم را پوشید این است که آن رو انداز سبز پیامبر را روی خود کشیدند و خوابید جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مشرکان خیال میکردند که پیامبر در آنجا خوابیده است و سنگ می انداختند داخل خانه و ابوبکر آمد و خیال میکرد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنجا خوابیده اند در حالی که علی علیه السلام در جای ایشان خوابیده بود و از جا برخواست و به او فرمود پیامبر اکرم رفته اند به فلان سمت و برو آنجا
نوع رسانه
1:39
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
1,574 بازدید
1
جزئیات
اعتقادات و اصول مکتب سقیفه و اباطیل این جماعت ، عامل شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام شیخ عبدالعزیز بن الریس ، مفتی سرشناس سلفی میگوید : «در بین اهل سنت و جماعت هیچ اختلافی نیست (!) که باید از حاکم و خلیفه ای که لواط کار است. شراب می‌نوشد. حتی روزی نیم ساعت در برنامه زنده، زنا میکند اطاعت کنیم! و قیام و براندازی علیه او حرام است. باید زیر پرچم او جهاد هم بکنیم (!) شیخ آلبانی، شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز و شیخ صالح فوزان هم به این حکم شرعی تصریح کرده اند!!»
جزئیات
46,060 بازدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page