اهل تسنن

نوع رسانه
2:11
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
اثبات دروغ ابوبکر درباره روایت نحن معاشر الانبیاء لانورث - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,442 بازدید
2
جزئیات
این حدیث یک قانونی است که ابوبکر از خودش ادعا کرد برای اینکه میخواست فدک را از حضرت زهرا سلام الله علیها بگیرد, با چه ادعایی؟ اینکه از پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم شنیده است که ما پیغمبران ارث نمیگذاریم,اگر میگفت شنیده ام که پیامبر فرمودند من ارث نمیگذارم, در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمودند من دختر ایشان هستم چرا به من نگفته اند و مگر میشود؟ ادعای ابوبکر هم که خلاف قرآن است : وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ(آیه ی 16 سوره ی نمل) / يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ(آیه ی 6 سوره ی مریم) ارث انبیا ارث مادی هم بوده است طبق اعتراف بسیاری از علمای اهل سنت. خب گیر کرده اند,پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ,به ابوبکر گفت و به حضرت زهرا سلام الله علیها نگفت با اینکه ایشان قرار بود ارث ببرند,میگویند چون ابوبکر خلیفه بود میتوانست کنترل کند,یعنی پیامبر اکرم میدانستند که ابوبکر بعد از ایشان خلیفه میشود. ما بگوییم پیامبر میدانستند به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها و حمله میشود و ایشان را می زنند میگویند نه پیامبر علم غیب نداشته است اما اینجا میگویند علم غیب داشته است. خب پیامبر به خود حضرت زهرا سلام الله علیها میگفتند مگر ایشان نعوذ بالله بخیل بودند؟به ایشان میگفتند دخترم اینها صدقه است صدقه بده. حضرت زهرایی که در زمان حیات پیامبر از اموال شخصی خودشان صدقه میدادند,انفاق آن گردنبندی که باعث این شد فقیری را ثروتمند کرد,گرسنه ای را سیر کرد و بر برهنه ای لباس پوشانید و کافری را مسلمان کرد که ماجرای آن معروف است که گردنبند از اموال شخصی حضرت زهرا سلام الله علیها بود, آن را به خاطر درخواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدیه دادند آن وقت اموالی را که پیامبر در اختیارشان گذاشته اند را اگر درخواست میکردند هدیه نمی دادند؟
نوع رسانه
3:26
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
آیا امیرمؤمنان علی علیه السلام در لیله المبیت در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید - استاد جباری
2,289 بازدید
2
جزئیات
کارشناس وهابی میگوید:دروغ است که حضرت علی علیه السلام در بستر پیامبر خوابیده است بله در اتاق و در منزل پیامبر خوابیدند ولی دلیلی نیست که در بستر ایشان خوابیده باشند اینها بعدا اضافه شده است. استاد جباری:حاکم نیشابوری از علمای قرن چهارم و پنجم ,از بزرگی این عالم اهل سنت همین که کتاب مستدرک علی الصحیحین را نوشته است یعنی روایاتی که بخاری و مسلم باید می آورده اند و لی نیاورده اند و او کشف کرده آنها را از بین تاریخ و روایات. این مطلب را حاکم در جلد سوم مستدرک صفحه ی 133 آورده است.و کتاب مسند احمد بن حنبل در جلد اول صفحه 331 چاپ دار صادر بیروت روایتی نقل میکند که مفصل است و از ابن عباس نقل میکند که مجموعه ای از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام است این روایت.از جمله این تعبیر که: و شری علی نفسه,لبس ثوب النبی صلی الله علیه و آله و سلم نامَ مکانه . اشاره میکند به آیه ی 207 سوره ی بقره وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد .فرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌ السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است. در متن روایت مراد از اینکه لباس پیامبر اکرم را پوشید این است که آن رو انداز سبز پیامبر را روی خود کشیدند و خوابید جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مشرکان خیال میکردند که پیامبر در آنجا خوابیده است و سنگ می انداختند داخل خانه و ابوبکر آمد و خیال میکرد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنجا خوابیده اند در حالی که علی علیه السلام در جای ایشان خوابیده بود و از جا برخواست و به او فرمود پیامبر اکرم رفته اند به فلان سمت و برو آنجا
نوع رسانه
1:39
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
شیخ عبدالعزیز بن الریس - لزوم اطاعت تام از حاکم فاسق و فاجر
1,702 بازدید
1
جزئیات
اعتقادات و اصول مکتب سقیفه و اباطیل این جماعت ، عامل شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام شیخ عبدالعزیز بن الریس ، مفتی سرشناس سلفی میگوید : «در بین اهل سنت و جماعت هیچ اختلافی نیست (!) که باید از حاکم و خلیفه ای که لواط کار است. شراب می‌نوشد. حتی روزی نیم ساعت در برنامه زنده، زنا میکند اطاعت کنیم! و قیام و براندازی علیه او حرام است. باید زیر پرچم او جهاد هم بکنیم (!) شیخ آلبانی، شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز و شیخ صالح فوزان هم به این حکم شرعی تصریح کرده اند!!»
نوع رسانه
6:19
اگر حسبنا کتاب الله را قبول دارند چرا خودشان را اهل سنت می نامند ؟ - استاد غیب غلامی
اگر حسبنا کتاب الله را قبول دارند چرا خودشان را اهل سنت می نامند ؟ - استاد غیب غلامی
1,549 بازدید
4
جزئیات
سنی های امروز حسبنا السنة میگویند و حسبنا کتاب الله عمر را قبول ندارند فلذا به خود میگویند اهل سنت و نمیگویند اهل قرآن , کسی گفته که این حسبنا کتاب الله محدود بوده از نظر زمانی به زمان خاص , فلذا هر شاهدی می آورند از سنت است نه از کتاب الله , و از روایت بزرگان خود استشهاد میکنند در امورات خود. الان گروهی در هند و گروهی در مصر هستند که اهل قرآن هستند و فقط قرآن را قبول دارند , و هیچ روایتی را قبول ندارند, البته کم هستند و منزوی هستند. آن تفکری که میگفتند حسبنا کتاب الله و مولود سقیفه بود عمرش خیلی کم بود , بعد از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را کنار گذاشتند. صدیقه ی کبری فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در خطبه ی خود چقدر به آیات قرآن استناد و استشهاد کردند ولی طرف مقابل به یک آیه هم تمسک نکرد بلکه حدیثی ساخت که سَمِعت رسول الله نحنُ معاشر الأنبیاء لا نُوَرِث ,از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که ما انبیاء ارث نمی گذاریم. اگر تو قرآنی هستی از قرآن دلیل بیاور این همه آیات ارث داریم,چطور شما که میگفتید حسبنا کتاب الله پس چرا یک حدیث جعلی آوردید؟ آنهم حدیثی که فقط ابوبکر نقل کرده , ابوبکر در زمره ی مقلین در حدیث است یعنی بسیار کم روایت نقل کرده است, و هیچ صحابه ی دیگری آن حدیث را نشنیده و نقل نکرده است. معلوم است حتی بعد از آن مجلس یوم الخمیس اصلا قرآنی در کار نبود, هرچه بود حدیث بود تماما نسبت های دروغ به خاتم الأنبیاء میدادند و از قول ایشان هرچه میخواستند نقل میکردند,شاهد و مشهود همه با هم بودند, هر کاری میخواستند بکنند به اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تمام میکردند. و هیچکدام از دلایلی که امروزی ها بیان می کنند مثل حدیث اقتدا , حدیث اهتدا اینها در سقیفه مورد استدلال نبود و وجود نداشت بلکه بعد ها خلق شد و مستمسک عده ای قرار گرفت, در مجامع حدیثی نیامده. غرض اینکه عمر حسبنا کتاب الله کوتاه بود و در همان لحظات پایانی عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که ایشان کاغذ و قلم در خواست کرده بودند و بعد ه ها از بین رفت , خیلی از سنس ها مخالف این حسبنا کتاب الله هستند و اصل را صحیح بخار و مسلم میدانند.
نوع رسانه
3:41
گفتگو با دکتر عبدالکریم تاراس چرنینکو، اولین مترجم نهج _البلاغه به زبان روسی
گفتگو با دکتر عبدالکریم تاراس چرنینکو، اولین مترجم نهج _البلاغه به زبان روسی
1,686 بازدید
1
جزئیات
ایشان (امیر المؤمنین علی علیه السلام) یک سیاستمدار، اقتصاددان، فیلسوف و یک مرد معنوی و روحانی است. نهج‌البلاغه بعد از قرآن، جایگاه دوم را دارد. این کتابی است که نقشه‌ی بسیار محکمی، برای وحدت مسلمین دارد. نهج‌البلاغه بهترین تفسیر قرآن شریف است و از سوی دیگر دستورات و حکمت‌هایی دارد که می‌تواند برای همه بهترین راهنمای زندگانی باشد.
نوع رسانه
3:48
تفسیر علمای اهل تسنن از کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله "حسین منی و انا من حسین" - حجت الاسلام رفعتی نائینی
تفسیر علمای اهل تسنن از کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله "حسین منی و انا من حسین" - حجت الاسلام رفعتی نائینی
1,773 بازدید
1
جزئیات
کتاب فیض القدیر شرح جامع الصغیر سیوطی است که علامه مناوی نوشته است/در جلد سوم این کتاب صفحه 388 در ذیل روایت که شرحی انجام میدهد جالب است/در شرح روایت حسین منی و انا من حسین , احب الله من احب حسینا ,الحسن و الحسین سبطان من الأسباط...(سلام الله علیهما) در شرح آن از قاضی که از علمای بزرگ اهل سنت است نقل میکند : حسین منی و انا من حسین علیه السلام که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرموده است این جمله را همینجوی نفرموده بلکه از طریق وحی با خبر شده است که مردم چه بر سر حسین بن علی علیهما السلام می آورند و مخصوصا این جمله را بیان کرده اند گویا در این جمله رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)میخواهند بفرمایند هیچ فرقی بین من وحسین(علیه السلام)نیست و ما یکی هستیم,هرکس من را قبول دارد حسین علیه السلام را باید قبول داشته باشد و هرکس با حسین علیه السلام بجنگد بامن جنگیده است/رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میخواستند به مردم بفهمانند من و حسین علیه السلام مانند یک شیء واحد هستیم و یکی هستیم/این عالم سنی میگوید مانند شیء واحد هستند و پیامبر میخواسته بفهماند که بعد از من مبادا با علی علیه السلام و اولاد او در بیوفتید , همانطور که محبت من واجب است محبت حسین علیه السلام واجب است همانطور که جنگیدن با من و تعرض به من حرام است حسین علیه السلام هم مانند من است و این مطلب را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تاکید کرده اند با ادامه ی فرمایش , أحب الله من أحب حسینا ,خدا دوست میدارد آنکسی را حسین علیه السلام را دوست داشته باشد دوست داشتن حسین علیه السلام دوست داشتن رسول خداست و دوستی با رسول خدا دوستی با خداست
نوع رسانه
0:41
هاشم زهی - ابوبکر وعمر و عثمان علی را می کشتند بهتر از این بود که ابن ملجم با شمشیر بر سرش بزند
هاشم زهی - ابوبکر وعمر و عثمان علی را می کشتند بهتر از این بود که ابن ملجم با شمشیر بر سرش بزند
1,808 بازدید
2
جزئیات
کارشناس و مفتی وهابی میگوید:اگر حضرت علی علیه السلام را تِرور میکردند می ارزید و بهتر از آن بود که ابن ملجم ایشان را شهید کند/اگر بنا بود حضرت علی علیه السلام به دست ابوبکر و عمر و عثمان ترور میشدند اسلام به این فلاکت نمی افتاد /پس ترور حضرت علی علیه السلام باید روز اول انجام میشد که اسلام جان میگرفت نه اینکه ابوبکر و عمر و عثمان بیایند اسلام عمری را بنا بگذارد و یک میلیارد و پانصد میلیون نفر مسلمان باشند و بعد حضرت علی علیه اسلام اعلام کند که من خلیفه هستم/تاخیر البیان عن وقت حاجته لایجوز.... در پاسخ باید گفت:اجمالا این قاعده در امور فقهی است و ربطی به اینجا ندارد....مطلب دیگر اینکه بله بارها خواستند حضرت علی علیه السلام را ترور کنند ولی نتوانستند شاخص ترین آن جریان خالد بن ولید است(1) وقتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مخفیانه دفن شد، و تنفّر و نارضایتی ایشان از اهل سقیفه، بر همگان آشکار شد، این مسأله آبرو و حیثیت حکومت غاصبِ وقت را زیر سؤال برد و اثر منفی در میان مردم گذاشت. و از طرفی مظلومیّت و حقانیت حضرت علی(علیه السلام) و جنایت اهل سقیفه برای مردم ثابت شد که این نارضایتی دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا حدی بوده که حتی برای تشییع پیکر مطهرش، اجازه شرکت به آنان را هم نداده است/لذا غاصبین در یک شورای توطئه آمیز به این نتیجه رسیدند که حضرت علی(علیه السلام) باید ترور شود/آنان بر این عقیده بودند که تا زمانی که حضرت علی(علیه السلام) زنده است، ما از حکومت و سلطنت سودی نمی بریم/و حتی امکان دارد ایشان با مقبولیتی که در عموم مسلمانان دارد، مردم را علیه حکومت غاصب بشوراند.پس نقشه ترور حضرت(علیه السلام) را کشیدند آن هم در حال نماز صبح که هوا تاریک است و قهراً قاتل شناخته نخواهد شد.بدین منظور خالد بن ولید را نامزد این جنایت هولناک نمودند خالد نیز اعلان آمادگی کرد و از ابوبکر و عمر پرسید: چه زمانی او را بکشم؟ابوبکر گفت:وقتی من نماز صبح را تمام کردم، گردن علی را بزن/پس برای این کار، در مسجد کنار علی(علیه السلام) بنشین(2)/پس قرار بر این شد که وقتی ابوبکر سلام نماز را گفت، بلافاصله این ترور صورت بگیرد.اسماء بنت عمیس، که در این تاریخ همسر ابوبکر بود، از پشت پرده این توطئه با خبر بود، جریان را از طریق کنیزش به اطلاع امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) رسانید.حضرت فردای آن روز بدون نگرانی در مسجد حاضر شد.ایشان در مسجد حاضر شد و پشت أبی بکر ایستاد و نماز را فرادی خواند!(3)حضرت علی(علیه السلام) ملاحظه کرد که خالد با شمشیر و آمادگی کامل در کنار او نشست./ابوبکر شروع به خواندن نماز کرد.وقتی به سلام نماز رسید، در گفتن سلام پایانی نماز دچار تردید شد و قدری مکث کرد/او در این حین عواقب این کار را سنجید و نگران عکس العمل مردم و خطرِ آتی آن و حتی احتمال در خطر بودن جانش را در نظر گرفت، لذا تشهد نماز را چندین بار تکرار کرد و سلام نگفت!سرانجام قبل از خواندن سلام نماز سه مرتبه خطاب به خالد گفت:یا خَالِدُ لَا تَفْعَلْ مَا أَمَرْتُک/ای خالد! آنچه را که به تو دستور داده ام، انجام نده/و سپس گفت:اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ و از نماز فارغ شد!(4) حضرت علی(علیه السلام) در این هنگام متوجه شد و بلافاصله به خالد حمله کرد و شمشیر او را از دستش گرفت و وی را به زمین کوبید و روی سینه اش نشست و به او فرمود:ای خالد! ابوبکر چه چیزی را به تو امر کرده بود؟خالد گفت: ابوبکر دستور داده بود تا گردن تو را بزنم/امام(علیه السلام) فرمود: آیا تو این کار را می کردی؟!خالد گفت: آری به خدا قسم! اگر او قبل از سلام نماز نگفته بود که او را نکش، همانا تو را کشته بودم/حضرت فرمود:دروغ گفتی! مادر نباشد تو را، کسی که بخواهد این کار را با من انجام دهد./سپس حضرت(ع) خواست خالد را بکشد و خالد نیز در حال گریه و التماس بود که مسلمانان حاضر، جلو آمدند تا خالد را نجات دهند، ولی مقدور نشد!/سرانجام ابن عباس و حاضرین او را به قبر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند دادند و گفتند:ای اباالحسن(علیه السلام)! خدا را، به حق صاحب این قبر، او را نکش و رها کن!(5)با این قسم، حضرت علی(علیه السلام) خالد را رها کرد و توطئه قتل این گونه بر همگان فاش شد و این جریان لکه ننگ دیگری بود بر کارنامه اهل سقیفه و غاصبین حکومت! در نقلی نیزه را مانند شال دور گردن او پیچیدند و بعد از چند روز تلاش نتوانستن کسی ان را باز کند و دست به دامان حضرت شدند و ایشان مانند داوود نبی علی نبینا و آله و علیه السلام که آهن بر دستانش مانند موم بود ,نیزه را تکه تکه کردند... این مطالب تاریخی به کنار , چطور میشود بالاترین صحابه ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و داماد ایشان که آیه ی تطهیر و سوره ی هل اتی و عادیات برای ایشان نازل شده است و با آنهمه کمک به اسلام در جنگها که داشتند که اگر ایشان نبودند اینقدر اسلام قدرتمند نمیشد را به راحتی بخواهند ترور کنند و وهابیون شبکه ی کلمه این کار را توجیه کنند و خوب جلوه دهند؟اتفاقا اسلام را خلفای شما نابود کردند که یوم انذار و غدیر خم را نادیده گرفتند و برای حکومت دنیوی آخرت مردم را با فریبشان و گاهی با زور و ارعاب نابود ساختند و اسلام اصیل را تبدیل به اسلام عمری کردند... -------------------------------------------------- 1)الانساب سمعانى: 3 / 95. 2)علل الشرایع شیخ صدوق، ج۱، ص۱۹۲ 3)تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۹ 4)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ۱۳۶ 5)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص
نوع رسانه
1:52
این چه عدالتی است که با هیچ گناهی از بین نمی رود؟
این چه عدالتی است که با هیچ گناهی از بین نمی رود؟
2,334 بازدید
1
جزئیات
در بین صحابه روایت شده کسانی مرتکب گناه کبیره شده اند ,زن صحابیه آمد خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و گفت ای رسول خدا حُکم شرعی را بر من اجرا کنید من مرتکب زنا شده ام و حکم شرعی بر او اجرا میشود اما از شرافت و کرامت و جایگاه والای صحابه , این شخص نمی افتد/حتی صحابه در جنگها بنا بر طبیعت بشری خودشان مواردی پیش آمد که فرار کردند ,فرار از جنگ گناه بسیار بزرگی است مگر اینکه یک تاکتیک نظامی باشد آنطور که در قرآن تصریح میشود/بعد شیعیان عدالت و شرافت صحابه را زیر سوال میبرند و میگویند اینها از جنگ فرار کرده اند... جالب است صحابه هر گناهی حتی زنا کرده باشند و فرار از جنگ کرده باشند میگویند آنها عدالت دارند و خدا آنها را بخشیده و در قرآن آمده است.باید گفت که آن آیات فقط برای آن اشخاصی بود که به جمع کردن غنائم پرداختند و پست خود را در جنگ احد رها کردند آنها را بخشیده اند در این دنیا , نه اینکه همه را /و جدا از آن , جنگ خیبر را چه میکنید که هنوز به قلعه نرسیده فرار کرده اند در چند روز متوالی؟و کجای قرآن دارد که صحابه گناه کبیره بکنند باز از عدالت و شرافت ساقط نمی شوند؟میخواهید خطاکار بودن و فرّار بودن و شارب الخمر بودن و زناکار بودن خلفایتان را بپوشانید دست به جعل مفاهیم قرآن نزنید/نعوذ بالله آیا این از عدالت و حکمت و شریعت خداوند خارج نیست که صحابه هر گناهی بکنند بعد باز مردم به آنها اقتدا کنند و از عدالت خارج نشوند و راهنمای مردم باشند؟پس فرق صحابه ای که نه گناه میکردند نه فرار با اینها چیست؟این از حکیم علی الإطلاق بودن خداوند خارج است...
نوع رسانه
8:23
امام حسین شهید به حساب نمی‌آید زیرا با یزید بیعت نکرده بود و باید کشته می‌شد - جواب ذوالفقار مغربی به این ناصبی نجس
امام حسین شهید به حساب نمی‌آید زیرا با یزید بیعت نکرده بود و باید کشته می‌شد - جواب ذوالفقار مغربی به این ناصبی نجس
2,597 بازدید
4
جزئیات
اهل سنت به خصوص وهابیت قیام بر علیه حاکم امت حتی مانند یزید فاسق ,قاتل, زناکار, ناکح با محارم ,میمون باز و مشروب خور را جایز نمی دانند و از این طریق شهادت امام حسین علیه السلام را رد میکنند و میگویند ایشان باید کشته میشده چون بر خلیفه ی وقت خروج کرده است حتی نحوه شهادت ایشان را عادی جلوه میدهند و زیر سوال میبرند.ذوالفقار مغربی بسیار کوتاه و شیوا جواب میدهد اما جوابی که باید اضافه شود این است که اصلا چه کسی گفته یزید خلیفه بوده؟وقتی امیرالمؤمنین علی علیه السلام طبق رسوم خود اهل سنت با اجماع مردم به خلافت رسیدند معاویه را از حکومت شام عزل کردند اما او زیر بار نرفت و بنا به جنگ گذاشت و صفین پیش آمد و معاویه و عمروعاص از ترفند قرآن سر نیزه کردن استفاده کردند وبا حماقت مردم آنها را ترغیب به حَکَمیّت کردند و در ماجرای دومة الجَندل ابو موسی اشعری با حماقت و نا داوری حضرت امیر علیه السلام را از خلافت عزل کرد در حالی که فریب عمرو عاص را خورده بود و فکر میکرد او هم معاویه را از خلافت عزل میکند این در حالی بود که این کار از نظر خلیفه ی وقت یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشروعیت نداشت و راضی به این امر نبودند و طبق نظر خود اهل سنت اجماع با ایشان بود وخلافت حق ایشان بود و نیاز به حَکمیت نبود و عمرو عاص و ابوموسی شأنیتی برای حَکَمیت نداشتند , اصلا خلافت متعلق به حضرت امیر بود طبق قانون خودشان و معاویه خروج و قیام کرده بود و از بیعت سر باز زده بود, فتنه ها و مکرها و بی دینی های معاویه و عمروعاص هم به کنار/اختلافات بین دو دولت شام و عراق ادامه داشت پس مشخص است اتفاق امت در خلافت معاویه نبوده است/ عجیب است که خروج جملیان و اهل صفین بر حضرت علی (علیه‌ السلام) را خروج بر خلیفه بر حق نمی‌دانند و قیام امام حسین (علیه‌ السلام) در مقابل انسان پَستی چون یزید را خروج بر خلیفه و عامل اختلاف معرفی می‌کنند! حال صرف نظر از پَستی یزید و عدم مشروعیت خلافت وی از سوی شیعیان باید به این سوال جواب داد که آیا خلافت وی با معیارهای اهل سنت سازگار بوده است؟/معیار اهل سنت بر مشروعیت خلافت خلفا این است که اهل حِل و عقد خلافت وی را پذیرفته باشند، ولی می‌بینیم علاوه بر امام حسین (علیه ‌السلام) صحابه دیگری که مورد احترام اهل سنت هستند از بیعت با یزید سرپیچی می‌کنند و حتی عبدالله بن زبیر هم‌ زمان با یزید اعلام خلافت می‌کند.[1]/در ماجرای آتش بس(هدنه)که تعبیر به صلح شده است در زمان امام حسن مجتبی علیه السلام بنا بر مفاد صلح‌ نامه ی امام حسن (علیه ‌السلام) با معاویه، معاویه باید پس از خود حکومت را به حسن بن علی (علیهماالسلام) واگذار می‌کرد[2] و اگر ایشان نبودند به امام حسین علیه السلام واگذار میشد و بنابر نقلی به شورا گذاشته میشد و انتخاب یزید به عنوان جانشین، بر خلاف مفاد آن معاهده بود/حتی وقتی معاویه به مدینه رفته و زمینه را برای خلافت یزید آماده می‌کرد، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر، نقش امام حسین (علیه‌السلام) را به وی متذکر شدند[3] و عبدالله بن عمر نیز گفت اگر بنا بود خلافت موروثی باشد، من باید خلیفه می‌شدم، نه تو.[4]کسانی ‌که با این استدلال حکومت یزید را مشروع می‌دانند، آیا حاضرند عبدالله بن زبیر را تخطئه کنند و وی را به دلیل عدم بیعت با یزید و حتی خروج علیه یزید مهدورالدم بدانند یا هم‌ چنان وی را جزء صحابه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌ وآله و سلم و عادل و شامل اصحابی کالنجوم می‌ دانند؟از همان زمان مطرح شدن ولیعهدی یزید، افراد زیادی با این امر مخالف بودند از جمله امام حسن مجتبی علیه السلام، سعد بن ابی الوقاص و عایشه و هر سه را معاویه مسموم کرد تا راه را برای خلافت یزید باز کند. پس از به خلافت رسیدن وی نیز، افرادی از جمله عبدالله بن عمر و عبدالله بن زیبر نیز مخالف بودند اما خطر آنان به اندازه خطر امام حسین علیه السلام نبود. و با وجود امام حسین علیه السلام و موقعیتی که داشتند آنان خود به خود بعد از امام قرار می گرفتند. عجیب است که در مقابل اعمال عبدالله بن زبیر سکوت می‌کنند اما امام حسین علیه‌السلام را مقصر می‌پندارند! چطور می‌شود یزیدی که علاوه بر به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌ السلام)، کشتار بی ‌رحمانه مردم مدینه[5] وحلال کردن مال و جان و ناموس مسلمانان به مدت سه روز بر لشگریانش در مدینه و آتش زدن خانه خدا[6][7] را در پرونده سیاه خود دارد مشروع باشد و امام حسین (علیه‌ السلام) که بر علیه چنین جنایتکاری قیام کرده است مقصر باشد؟ --------------------------------------------------------------------------------- [1]. اخبارالطوال/ترجمه،ص:310 [2]. امامت‏ و سياست/ترجمه،ص:188 [3]. همان،ص:195 [4]. همان:ص196 [5]. همان،ص:224 [6]. امامت ‏و سياست/ترجمه،ص:224/ احمد بن یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۸ـ۳۹. الاحمد بن اسحاق یعقوبی ، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱. مسعودی، مروج، ج۳، ص۲۶۷. [7]. کامل ابن اثير ج 4 ص 123.
نوع رسانه
2:23
ترور پیامبر - پرده برداری از توطئه ای که ناکام ماند - حجت الاسلام عباسی
ترور پیامبر - پرده برداری از توطئه ای که ناکام ماند - حجت الاسلام عباسی
1,919 بازدید
1
جزئیات
آیه ی مهمی در سوره ی تحریم که اشاره به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مقابل ایشان دارد برخی این آیه را در باره تصمیم به ترور پیامبر توسط همسران ایشان دانسته اند/حتما تا حالا سوره ی تحریم را خوانده اید , خدای متعال در این سوره حرف از سری از اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زده است که وقتی با یکی از همسرانشان مطرح کرده است آو آن سرّ را افشا کرد و به همسر دیگر پیامبر آن سرّ را گفت و بر ملا شد این سرّ , در منابع اهل سنت و شیعه آمده است (صحیح بخاری جلد 2 و جلد 4) که آن همسران پیامبر حفصه و عایشه بودند/نتیجه این است که خدای متعال پیامبرش را از افشاء سرّ باخبر میکند و بعد از آن تحدید میکند همسران پیامبر را که اگر بخواهید در مقابل پیامبر بایستید و اگر بخواهید توطئه در مقابل پیامبر داشته باشید و بر اساس نظر بعضی از افراد و روایات(تفسی قمی و البرهان)اگر بخواهید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ترور بکنید ,خدای متعال و جبرئیل و صالح المؤمنین(مجمع البیان) که امیرالمؤمنین علی علیه السلام است یاور پیامبر خواهند بود/چه سرّی هست که اینقدر اهمیت دارد که وقتی آن را بر ملا میکنند خدای متعال در قرآن به آن اشاره میکند و به پیامبرش اطلاع میدهد و پیامبر با انها برخورد میکند/چرا بعد از افشاء این سرّ آنها به فکر مقابله و توطئه در مقابل پیامبر می افتند؟حتما مسأله ی مهمی است چرا که در منابع آمده است ,مسأله خلافت بعد از پیامبر در این سرّ مطرح شده است(تفسیر قمی)و در منابع دیگری آمده که مسأله ی ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است , چرا که اگر قرار بود مقصود از خلافت شخص دیگری باشد حتما و حتما موجب خوشنودی اینها باید میشد و نیازی به توطئه بر علیه پیامبر نبود...
نوع رسانه
1:46
خشم امیرالمومنین علیه السلام از جسارت خلفا برای نبش قبور و پیدا کردن قبر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها - حجت الاسلام ابوالقاسمی
خشم امیرالمومنین علیه السلام از جسارت خلفا برای نبش قبور و پیدا کردن قبر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها - حجت الاسلام ابوالقاسمی
1,984 بازدید
3
جزئیات
در کتاب هدایة الکبری خصیبی آمده است که در آنجا راجع به دفن مخفیانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها و خطر برای قبر حضرت عبارتی را مطرح میکند ,همان که از اهل سنت نقل کردیم /در صفحه ی 179 میگوید ابوبکر گفت بگویید از زنهای مسلمین کسی بیاید تا این قبرها را بشکافند و ببینند فاطمه سلام الله علیها کجاست و بر او نماز بخوانیم و قبرش زیارت بشود وقتی خبر به امیرالؤمنین علی علیه السلام رسید با غضب از خانه بیرون آمد و چشمانش خون شده بود و غبای زردش در دستش بود همان لباس زردی که فقط در جنگها می پوشیدند , وتکیه بر ذوالفقار داشتند یعنی حضرت عصا زنان می آمد و حال خوشی نداشت اما اینجا دیگر زمان جنگ بود و به بقیع رسید و مردم همه فرار کردند و حضرت فرمودند علی (علیه السلام)قسم خورده است اگر یک سنگ از بقیع جابجا کنید همه ی شما را خواهم کشت , این وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها است که قبرش باید مخفی باشد و این وصیت باید اجرا بشود
نوع رسانه
3:07
شجاعت اميرالمومنين عليه السلام در جنگ احد - حجت الاسلام قزوینی
شجاعت اميرالمومنين عليه السلام در جنگ احد - حجت الاسلام قزوینی
1,893 بازدید
2
جزئیات
کتاب علل الشرایع شیخ صدوق (ره) در جلد اول صفحه 14 امام صادق علیه السلام میفرمایند:در روز اُحد تمام اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرار کردند غیر از علی علیه السلام و ابودجانه کسی نماند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند یا ابو دجانه آیا نمیبینی قوم و قبیله ات همه فرار کرده اند؟برو به طرف قومت و با آنها فرار کن عرض کرد یا رسول الله ما بیعتی که با خدا ورسول کردیم این نبود که فرار کنیم ,پیغمبر فرمودند من تو را حلال کردم بیعت از گردنت برداشتم ابودجانه گفت:قریش بگوید که من تو را خوار کردم و فرار کردم و من در میان قریش سر افکنده بشوم؟پیغمبر برایش دعا کرد/امیرالمؤمنین علیه السلام حمله ها را از نبیّ مکرم دفع میکرد تا اینکه جراحات زیادی به ایشان وارد شد و شمشیر ایشان در جنگ اُحد شکسته شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مرد با شمشیرش می جنگد و من شمشیرم شکسته شد ,پیغمبر اکرم شمشیر خود که ذوالفقار بود را به علی علیه السلام دادند ,و ایشان با شمشیر پیغمبر جنگیدند و خودشان را فدای پیامبر کردند و جبرئیل نازل شد این مواسات و ایثار است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند علی از من است و من از علی علیه السلام هستم و جبرئیل هم گفت منهم از شما هستم ,دیدند در این هنگام صدایی از آسمان می آید " لاسیف الا ذوالفقار و لا فتی الاّ علی "شمشیری جز ذوالفقار نیست و جوانمردی جز علی بن ابطالب سلام الله علیه نیست.
نوع رسانه
10:43
شجاعت بی نظیر و افتخار بی نظیر امیرالمومنین در جنگ خیبر - حجت الاسلام یزدانی
شجاعت بی نظیر و افتخار بی نظیر امیرالمومنین در جنگ خیبر - حجت الاسلام یزدانی
1,703 بازدید
2
جزئیات
کارشناس سنی:آنچیزی که در غزوه ی خیبر رخ داد فتح آن منطقه و چند قلعه بود که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را مأموریت دادند برای این مسأله/قبلش بشارت دادند و فرمودند که من این پرچم جنگی را به مردی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد و مردم منتظر بودند که این چه کسی است که این همه مدال دارد ,وقتی که مردم گوش به فرمایشات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می دادند ناگهان ایشان فرمودند علی علیه السلام کجاست؟مردم این معما برایشان حل شد که آنکس که خدا و رسول او را دوست دارند و او خدا و رسول را دوست دارد و این مدال به او داده شده است علی بن ابیطالب است و پرچم جنگی را به ایشان دادند و این قدرت و شجاعت حضرت علی علیه السلام بود که در آنجا به نمایش گذاشته شد و قلعه را فتح کردند/ مجری: این هم یکی دیگر از فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود که از زبان مخالفین بیان شد از استاد یزدانی میخواهیم مسانید و اسانید این جریان را بیشتر توضیح دهند. استاد یزدانی:یکی از فضائل بی نظیر حضرت علی علیه السلام همین جنگ خیبر است که کسی مثل بخاری هم نتوانسته آن را منکر شود و مجبور شده در صحیح خودش بیاورد , البته ناقص آورده است... صحیح بخاری چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی چاپ اول چاپ 1417 صفحه 56 کتاب جهاد و السیر , باب 143 باب فضل من اسلم علی یدیه رجلٌ /از سهل بن حنیف نقل میکند از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که ایشان در روز خیبر فرمودند:من فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خداوند به دست او فتح و پیروزی را نسیب مسلمانان خواهد کرد کسی که خدا و پیغمبر را دوست دارد و او هم خدا و پیغمبر را دوست دارد/مردم خوابیدند و همه منتظر بودند فردا پرچم را به دست او بدهند , پیغمبر اکرم فردا فرمودند علی علیه السلام کجاست؟گفتند چشمانش درد میکند و پیغمبر با آب دهان مبارک خودشان به چشمان أمیرالمؤمنین مالیدند و ایشان خوب شدند و بعد از آن دیگر چشمانش درد نگرفت و پرچم را به دست امیرالمؤمنین دادند/خیلی روایت قشنگی است و نکات مهمی در آن هست اینکه چرا پیغمبر اکرم این سخن را گفتند؟مگر روزهای قبل چه شده بود که گفتند فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیغمبر را دوست دارد و خدا و پیغمبر او را دوست دارند اینجا ذکر نشده است و بخاری آن را نیاورده احمد بن حنبل و خیلی های دیگر آورده اند با سند صحیح/اینکه مدت طولانی مسلمانان قلعه ها را فتح کردند و رسیدند به آخرین قلعه که مهمترین یهودی ها بود و هرکس میرفت شکست خورده برمیگشت چند روز مسلمانان پشت این قلعه مانده بودند و خسته و نا امید شده بودند یک روز فلانی و روز دیگر فلانی و روز دیگر نفر سوم رفت و همه شکست میخوردند به حدی رسیده بود که همه میگفتند نمیشود این قلعه را فتح کرد/دروازه ای داشت که چهل نفر باز و بسته میکردند و شخصی مثل مرهب در آن قلعه بود و بعضی ها نرسیده به قلعه فرار میکردند و روایت ان در مستدرک حاکم هست/اسم آنها را نمی برم چون میخواهم فقط از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام بگویم/چون خدا و پیغمبر را دوست نداشتند چون خدا و پیغمبر را هم آنها را دوست نداشت خدا فتح و پیروزی را به دست آنها نسیب مسلمانان نکرد ,چرا خداوند فتح و پیروزی را به دست امیرالمؤمنین نسیب مسلمانان کرد چون پیامبر میفرمایند خدا و پیغمبر را دوست داشت و خدا و پیغمبر هم او را دوست داشتند انقدر خدا و پیغمبر را دوست داشت که از جان خودش بیشتر دوست داشت, جانش را کف دستش گرفت و لحظه ای فرار نکرد و ماند تا آخرش و خداوند هم دید این شخص کسی است که خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را از جان خودش بیشتر دوست دارد به همین خاطر امیرالمؤمنین در آنجا پیروز شد و خداوند فتح و پیروزی را نسیب مسلمانان کرد/ مجری:خود روایت گویاست که افراد قبلی نتوانسته اند فتح و پیروزی بیاورند چون دوست داشتن دوطرفه بین خدا و رسول و آن اشخاص نبوده است استاد یزدانی:آنها اگر خدا و رسول را دوست داشتند فرار نمیکردند کسی که خدا را دوست دارد مگر میشود خدا از کسی برای جهاد درخواست کند پیغمبر پرچم را به او بدهد و او نرسیده به قلعه فرار کند و بعد بگوید من فرار نکردم دیگران فرار کردند و بعد لشگریان فریاد بزنند که اول خودش فرار کرده/امیرالمؤمنین علیه السلام فرار نبود کرار بود در روایات هست این لفظ و خودشان نقل کرده اند..
نوع رسانه
2:59
در مکتب اهل تسنن اطاعت از حاکم شرابخوار,لواط کار,قاتل واجب است - حجت الاسلام یزدانی
در مکتب اهل تسنن اطاعت از حاکم شرابخوار,لواط کار,قاتل واجب است - حجت الاسلام یزدانی
1,407 بازدید
1
جزئیات
بحث بسیار مهمی که اهل سنت دارند خروج بر حاکم هست که حرام میدانند ,حتی اگر حاکم فاسق و جائر باشد و یا دستوری بدهد خلاف بر دستور خدا/من از علمای امروزی میاورم , قدما که جای خود دارند بگذریم/شرح العقیدة التدمریة که از ابن تیمیه است که آقای محمد صالح العثیمن از مفتی های سعودی شرح زده است , چاپ اول چاپ 1437 صفحه ی 466 این متن شرح است/اگر کسی سوال کرد آیا اطاعت ولی امری که عصیان کار است و گناه میکند واجب است یا خیر؟ولی امر گنه کار و عصیان کار واجب است اطاعت از او اگر کافر نشود و کفرش صریح نباشد اگر کفر صریح داشت مثلا گفت خدا دوتا است آنوقت اطاعت از او واجب نیست ,اما زمانی که کافر نشده است ,در هر صورت هر گناهی انجام داده باشد اطاعت از او واجب است/ومثال میزند که حتی با وجود چه گناهانی باید از حاکم اطاعت کرد/اگر حاکم شارب خمر بود و شراب میخورد و زنا میکرد و اهل لواط بود و هرکس را دلش میخواست میکُشت در عین حال اطاعت از او واجب است/ببینید اینها به کجا رسیده اند طبیعی است اگر اینها را قبول نداشته باشند نمیتوانند مشروعیت بعضی از خلفایشان را ثابت کنند/یزید بن معاویه همه میدانند و علمای خودشان گفته اند همه ی این کارهایی که این مفتی نام برده است را انجام میداد/بعضی هاشان اهل لواط بودند/وتقریبا همه ی خلفایشان اهل مشروب بودند/با این مبنا میگویند خروج بر حاکم حتی اگر فاسق بود جایز نیست و اطاعت از او واجب است
نوع رسانه
1:55
نفاق و ارتداد صحابه در منابع اهل تسنن - حجت الاسلام یزدانی
نفاق و ارتداد صحابه در منابع اهل تسنن - حجت الاسلام یزدانی
1,706 بازدید
2
جزئیات
روایات زیادی هست مبنی بر ارتداد صحابه یا مبنی بر منافق بودن آنها /و این روایات در کتب اهل سنت هست/در مصنّف ابن ابی شیبه با تحقیق پرفسور سعد بن ناصر الشثری که الان زنده هست و کارشناس هست در شبکه های وهابی/چاپ اول 1436 قمری در عربستان سعودی هم چاپ شده است در جلد 21/صفحه ی 150 روایتی که محقق کتاب میگوید سند آن صحیح است /از خود عایشه نقل شده است (أنها کانت تقول)کانت از افعال ناقصه است که وارد شده بر فعل مضارع و استمرار را ثابت میکند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی از دنیا رفتند(البته شهید شدند)مصیبتی که بر ابوبکر نازل شد اگر بر کوهها نازل میشد از هم می پاشید و آن مصیبت این بود که نفاق همه گانی شد و عرب هم مرتد شد و در اینجا منظور عرب بیابان گرد نیست اعراب نگفته است که منظور اعرابی ها باشد...
جزئیات
47,675 بازدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page