- جزئیات
- گردن بگیر بیسر و سامانی مرا زلفت به باد داده مسلمانی مرا ای که حاجت ز حسین میطلبی دقت کن پرچم شاه به سوی حرم عباس است هیچ بودم غم تو مرا کرد الماسم من سگ بی سرو پای حرم عباسم شير سرخ عربستان وزير شه خوبان پسرِ مظهر يزدان كه بُدى ، صاحب طبل و عَلم و بيرق و سِيف و حَشم و با رقم و با رَمق اندر لقب او که بُوَد ماه بنىهاشم و عباس و علمگیرو علمدار ، جهانگير و جهاندار اباالفضل... ديد كاندر حرم خسرو خوبان همهشان موی كَنان مویه كُنان موی پريشان دلِ بريان سوى عباس شتابان كه عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان كز عطش آتش بگرفته لبشان سقای دشت کربلا ، ابااباالفضل سردار دست از تن جدا ، اباالفضل برادرم آب آورم ، اباالفضل آبی رسان به خیمه ها ، اباالفضل علیهم السلام
|
|
- جزئیات
- تموم دنیا روضهخونه ؛ اشکام میریزه دونه دونه بهونهی گریههام امشب ؛ عموی صاحب الزمونه ساقی کربلا اباالفضل امید خیمهها اباالفضل آبروی اُمِّ بنینو آئینهی مرتضی اباالفضل خدای عشق عاشقاشه ؛ ولی خودش عاشق ارباب به روی پاهاش بوسهی موج ؛ به روی شونش سر مهتاب حسین نگاه میکرد به چشماش ؛ زینب دعا میخوند تو گوشش لباس رزمشو تنش کرد ؛ یه مشک خالی روی دوشش لالایی رباب این شد ؛ بخواب مادر دورت بگرده چشماتو روی هم بذاری ؛ عموت باهات بر میگرده کسی نمونده توی دنیا ؛ مرامشو ندیده باشه فرات از اینجا خیلی دور نیست ؛ الان باید رسیده باشه الان دیگه تو آب رفته ؛ مشکشو زیر آب برده عموتو که میشناسی مادر ؛ مطمئنم که آب نخورده الان شده سوار اسبش ؛ راهی خیمههای شاهه بذار ببینم از تو خیمه ؛ چشم همه حرم به راهه کنار علقمه شلوغه ؛ حسین تنها بین لشگر رو دامنش گرفته ارباب ؛ سر شکستهی برادر امیر لشگرم بلند شو ؛ بی تو کجا برم بلند شو پاشو ببین که بیحیاها ؛ دارن میرن حرم بلند شو علیهم السلام
|
- جزئیات
- راه افتاده عباس راه افتاده چشما سمت جولانگاه افتاده نعش نحس مارق روی خاکا زیر سُمِ اسبِ شاه افتاده مددی ابوفاضل به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل مددی ابوفاضل نمیاد شبیه تو اَحَدی ابوفاضل مددی ابوفاضل کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل مددی ابوفاضل پا نمیشه هرکسی رو زدی ابوفاضل استادی اباالفضل درستو پیش علی پس دادی اباالفضل وقتی ضربه میزدی تو صفین علی گفت بابا اَلحق خودِ استعدادی اباالفضل یا عباس یا سیدی... سر میریزه از دم سر میریزه شمشیر میزنه پیکر میریزه نعره میزنه تو میدون انگار صدها قلعهی خیبر میریزه قمری ابوفاضل از تموم پهلوونا سری ابوفاضل قمری ابوفاضل تو دقیقا مثه شیر نری ابوفاضل قمری ابوفاضل یه تنه حریف صدنفری ابوفاضل قمری ابوفاضل بَه بنازم تو چه با جگری ابوفاضل شَهزاده ابالفضل با وفاترین یَلِ آزاده ابالفضل تو یه صفینو اداره کردی علی گفت نمیاد رو دستت فرمانده اباالفضل علیهم السلام
|
- جزئیات
- قمر العشیره، حیدر قبیله دل به رشته های، علمت دخیله ای بزرگ نوکرا عباس ای دوای درد ما عباس ارمنی ها سفره میندازن می گیرن از تو شفا عباس مثل عراقیا دلم خواس به تو بگم امام عباس دوسِت دارم خدایی آقا ارادتم از اون قدیماس یا عباس دخیلک قمر العشیره، تکیه گاه ارباب تو رو جوون زینب، نوکراتو دریاب ماه کامل حرم عباس مظهر جود و کرم عباس حاجتامو جز در خونه ات هیچ کجا نمی برم عباس همیشه دستمو گرفته دست گره گشای عباس وقتی که عالمی گداشه منم میشم گدای عباس یا عباس دخیلک
|
- جزئیات
- پدرش ابوتراب ؛ مادرش ام بنین زلزله اومده عباس ؛ پا زده روی زمین هیبتش ام البنینی ؛ صولتش حیدریه خیلی حساسه به زهرا ؛ خُب پسر مادریه ابا القربه کبش الکتیبه ابالفضله عشقش عجیبه شفا میده دردو طبیبه حبیبی که نعم الحبیبه کفیل ابالفضل بی بدیل ابالفضل حیرت کرده از تو جبرئیل ابالفضل با مرام ابالفضل خوش کلام ابالفضل اهل کربلا بهت میگن امام ابالفضل یا ابالفضل یا سیدی طالعش ماه عشیره لقبش ابالادب پسر حیدر کرار اومده برید عقب حافظ خیمه ی زینب ؛ ناصر دین حسین نمیمونه غصه وقتی ؛ تو رو میبینه حسین ابا القربه شأنت رفیعه کی مثل تو اینقدر مطیعه روز محشر دستت شفیعه ابالفضله ؛ حامی الشریعه قمر ابالفضل ؛ شیر نر ابالفضل از ترس تو میندازن ؛ سپر ابالفضل با وفا ابالفضل ؛ با صفا ابالفضل خانوم زینب بهت میگه ؛ اخا ابالفضل علیهم السلام
|
- جزئیات
- تا شدم خانه خرابش وطن از یادم رفت ؛ غرق او شدم و ما و من از یادم رفت به همه فخر فروشم که سگ عباسم ؛ سگ عباسم و انسان شدن از یادم رفت رعناست قد و قامت قمر ؛ اصلا خود قیامته قمر سر میدهم به ساحت قمر ؛ قربان استقامت قمر فدای نرگس جادوی مست عباسم ؛ و از طفولیتم زیر دست عباسم نوشته ام به در و دیوار این عالم ؛ غلام سلطنت بی شکست عباسم سلطانه قمر ؛ یل میدانه قمر طوفانه قمر؛ شه مردانه قمر جانم به فداش حضرت جانانه قمر ایمانه قمر ؛ سر پیمانه قمر منانه قمر ؛ شیر یزدانه قمر جانم به فداش حضرت جانانه قمر یا عباس یا سیدی مستم از عنایت قمر ؛ بی حد بود فضیلت قمر خورشید و ماه صورت قمر ؛ لشکر شکن ابهت قمر علم به دست اباالفضل چه قدر دیدنی است و نیزه دست تو ساقی یقین چشیدنی است به بام کعبه نهادی قدوم پاکت را نوای خطبه ز لحنت عجب شنیدنی است آقامه قمر؛ شه و مولامه قمر دنیامه قمر ؛ دم احیامه قمر حامی شاه آیت الاسلامه قمر قوامه قمر ؛ ذکر ایامه قمر خوش نامه قمر ؛ خود فرجامه قمر با معرفت معنی اکرامه قمر یا عباس یا سیدی به به بر شجاعت قمر ؛ عالم در ید قدرت قمر میگم قسم به عصمت قمر ؛ ذکر رقیه غیرت قمر بنفسی انت اخا شد نشانگر شأنت صدای غرش تکبیر بیانگر لحنت منم همانکه چنان کلب آستانه تو زدم گره سر قلاده بر در صحنت کراره قمر ؛ چه گوهر واره قمر جباره قمر ؛ سر و سرداره قمر عشق منه حضرت سالاره قمر دلداره قمر ؛ چه هنر داره قمر مختاره قمر ؛ شیر نیزاره قمر من نوکرم نوکره درباره قمر یا عباس یا سیدی علیهم السلام
|
- جزئیات
- اولا دلاور ، دوما علمدار سوما مثل ابالفضل نمیشه تکرار سربازِ حیدر ، در واقع سردار کاملاً مثل علی ، اسداللهِ کرار یا ابالفضل تو حلقه ی ارباب بزرگتره اصحاب میگیرن از درسِ رعایت آداب کنار حسینی ، همیشه تو یک قاب شجاعت و جنگت ، زبونزد اعراب مدد ابوفاضل ، مدد ابوفاضل به زیر دِینِتَم الی الابد ابوفاضل همانکه در دل خیبر میشود حیدر همان به کرب و بلا میشود ابوفاضل یا ابالفضل یا عباس پهلوان ابالفضل ، قهرمان ابالفضل ای جوانیِ امیرِ مومنان ابالفضل خیمه گاه زینب ، هرکجا که باشد علی اکبر دربان و پاسبان ابالفضل یا ابالفضل ، به معرکه استاد به شیوه ی اجداد اگه بشه طوفان ، جلوتری از باد عدو زده فریاد ، که از نفس افتاد فنون نگاتو نمیبرن از یاد کفیل ابوفاضل ، یا کفیل ابوفاضل شونه به شونه ی تو جبرئیل ابوفاضل وقتی میشی خیره ، خُب زبون میگیره دشمن میگه ، الدخیل ابوفاضل من من که با باشمو در در در این میان قد قد علم علم کنم ای ای پهلوان از ترس ترستان ، من رزم خویش خویش فراموش کرده ام اصلاً که من غلط کردم که من من حرف یزید را را گوش کرده ام حا حالا به من آقا امان بده من مرده ام به مرده ی بیچاره جان بده های الفرار ، قاتل کفار میرسد غوغای خیبر است ، به تکرار میرسد دارد همان روز اسف بار میرسد سردار میرسد ، دلدار میرسد یعنی علم به دوش ، علمدار میرسد دریای خشمگین ، طغیان به پا شده جولان عرصه ی شیران به پا شده گویا اجل نفس زد و طوفان به پا شده سردار میرسد آتش به دشت خشک و علفزار میرسد طوفان خشم منتقم از راه میرسد فریاد و ول وله ، لعنت به حرمله دستش بریده باد ، که گفته است به گهوار میرسد یعنی علم به دوش جهانگیر جهاندار میرسد علیهم السلام
|
- جزئیات
- تو و خیمه های داغ دیده عطش دوباره پا گرفته برای بی تابی گل ها میر حرم، عزا گرفته یه سقّا، میره به سمت دریا یل تموم عالم، می تازه تووی صحرا یه آقا، امید نا امیدا میره که آب بیاره؛ زده به قلب ابرا علمدار! علمتو نگه دار دست علی به همرات نقاب روتو بردار وقتی که دنبال فراتی طنین تکبیرتو عشقه عمو جون! اگه بباره بارون بازم آروم نمیشه، اشک چشای گریون عمو جون! پیش توئه دلامون تشنگیمون بهونس تا تو نری به میدون چرا دیگه اومدن تو از خیممون دیده نمیشه چرا شکوه علم تو توو آسمون دیده نمیشه خمیده؛ مردی که ناامیده با چشای پر از خون، کنار تو رسیده چی دیده؟! رنگ رخش پریده همش داره میخونه، کی دستاتو بریده
|
- جزئیات
- ابالفضلی بودن یعنی اول ادب ؛ و صلی الله علیک یا ابالادب ابالفضلی یعنی راه امام حسین ؛ ادب داشتن تو دستگاه امام حسین احترامِ به بزرگتر ؛ به یه پیرغلام و نوکر ؛ آره قاموس ابالفضله بین واژه ها بگردی ؛ واژه ی ادب همیشه ؛ دست و پابوس ابالفضله عموم ابالفضل ؛ داره پیش خدا آبرو ابالفضل توی دفترت صد و سی و سه دفعه ؛بنویس ادب ولی بگو ابالفضل زنده شود جان به نام حضرت عباس ؛ توسن چرخ است رام حضرت عباس روز ازل چون زدند قرعه ی مردی ؛ قرعه در آمد به نام حضرت عباس عموم ابالفضل ؛ داره پیش خدا آبرو ابالفضل توی دفترت صد و سی و سه دفعه ؛بنویس ادب ولی بگو ابالفضل سیدالشباب بعد از حسنین ؛ و صلی الله علی علی ابن حسین علی اکبر یعنی شور و شوق و شَعف ؛ علی اکبر یعنی تکرار شاه نجف این روایته که کلاً ؛ منطقاً خَلقاً و خُلقاً ؛ به پیمبر اشبه الناسه این یه سِر نانوشته است ؛ واژه ی علیِ اکبر ؛ مترادفه با عباسه نبود مثالت ؛ فتبارک به وقار و به جلالت موقع جنگیدنت میگفت ابالفضل ؛ علی اکبر شیر مادرت حلالت یَم فاطمی ، دُر سرمدی ، گل احمدی ، مَه هاشمی زِ سرادقات محمدی ، طلعت ظهور و جلالتی به سما قمر ، به نبی ثمر ،به فاطمه دُر ، به علی گوهر به حسن جگر ، به حسین پسر، چه نجابتی ، چه اصالتی خم زلف او، چه شکن شکن ،به مثال نقره ی فام تن سپری به کتف و کفن به تن ، به چه قامتی چه قیامتی نبود مثالت ؛ فتبارک به وقار و به جلالت موقع جنگیدنت میگفت ابالفضل ؛ علی اکبر شیر مادرت حلالت
|
- جزئیات
- سقای عالم ابالفضل ای شور و حالم ابالفضل ذکر هر سالم ابالفضل جونم آقازاده گرفتی دست افتاده ها رو با دست افتاده همه میگن مریضمونو ابالفضل شفا داده رفیق تر از برادر ابالفضل از همه کس عزیزتر ابالفضل خدا نکرده بچه مریض شه با گریه میگه مادر ابالفضل آقای دنیا ابالفضل رویای دریا ابالفضل شیدای مولا ابالفضل تو شاه و من سائل میگن تو صاحب برزخی ، جانم ابوفاضل مواظبم باش مواظبِ نوکر ناقابل قرصه دلم به آقام ابالفضل کم نمیزاره برام ابالفضل حس میکنم کربلام وقتی که با گریه میگم سلام ابالفضل حس میکنم کربلام وقتی که با گریه میگم امام ابالفضل ابالفضل ذکر مادرمی ابالفضل سایه ی سرمی
|
- جزئیات
- دریای جود و کرم ، اباالفضل ماه من ماه حرم ، اباالفضل مردونگی یعنی همین ، اباالفضل شیر نرِ ام البنین ، اباالفضل رعنای اباعبدالله ، زیبای اباعبدالله با تو غم نمیمونه ، تو چشمای اباعبدالله آغازِ قمر ، پایانه قمر آرامش قبل و بعدِ ، طوفانه قمر هی دور زمین ، میچرخه آخه ماه آسمون شده ، پریشان قمر ابوفاضل ، ابوفاضل خیمه شبها با تو مثل روزه چشماتو قربون ، خیلی با نفوذه دوری ازت یک لحظه هم محاله باید همش پیشت باشه سه ساله ای مرد اباعبدالله ، همدردِ اباعبدالله وقت سختیا دنبالت ، میگرده اباعبدالله سرداره قمر ، سالاره قمر رفته به باباش علی ، جنم داره قمر خورشیدم اگه ، روز بالا میاد آرزوش فقط همینه ، دیدار قمر ساقیا قمر ، ماه عراقیا قمر
|
- جزئیات
- بعد تو عباس من تنم میمونه زیر مرکب میره دیگه اسیری زینب، میره دیگه اسیری زینب از سر نی میبینی، داره میره خرابه زینب پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه داره میشه دیگه رباب آواره بعد تو عباس من تنم میمونه زیر مرکب میره دیگه اسیری زینب، میره دیگه اسیری زینب خداوندا علمدارم نیامد یگانه یاورو یارم نیامد کنار علقمه بابا چه دیدی عمود خیمه را از چه کشیدی علیهم السلام
|
- جزئیات
- قدم میزنه به مصاف عدو خاک صفین میشه زیرو رو داره میجنگه و با علی نمیزنه مو رجز پسر فاتح خیبرم یه نفر نه یه لشکرم کی میتونه بده تشخیص منو با پدرم یا ابوفاضل قمر بنی هاشم زِره به تن کرده حیدر همراه خودش حیدر آورده همه میگن که این خط و این نشون دشمنش یقین به خونه برنمیگرده جان ابوفاضل ؛ پهلوان ابوفاضل شیر در بیشه ی ؛ شیران ابوفاضل جان ابوفاضل ؛ قهرمان ابوفاضل شیر سرخ عربستان ؛ ابوفاضل علیه السلام
|
- جزئیات
- دستای عمو اباالفضل ؛ سقا خونه ی رقیه گاهی پرچم و گذاشتن ؛ روی شونه رقیه سیده عالمه ؛ نوه ی فاطمه این شگفتی فقط ؛ تو بنی هاشمه تو همون سن کم ؛ عقل چهل ساله داشت با چهل ساله ها ؛ دم به دم ناله داشت و صلی الله یا ابا عبدالله ؛ میگفت اِلاّ بالله ابا عبدالله به هر قیمت این ذکر و گفتن یعنی زده تو میدون با ابا عبدالله یا رقیه یا رقیه ؛ یا رقیه یا رقیه جانم نازنین رقیه ؛ اسم دلنشین رقیه کربلا اسمتو بُردیم ؛ صبح اربعین رقیه روح و ریحان بگو ؛ دم طوفان بگو ابوفاضل میگه ؛ یه عمو جان بگو گفتی عمه ام الان ؛ وقت اعجازشه خطبه خوندی یکم ؛ نفسش تازشه چهل منزل الله اکبر محشر چهل منزل یاد آوری شد خیبر چهل منزل هم رزم خانُم زینب به وقت غوغای بنات الحیدر یا رقیه یا رقیه علیهم السلام
|
|
- جزئیات
- همیشه با شکوه و با احساس مردونگیش زبون زد دنیاس ارمنی ام میگیره حاجت از دستای با کفایت عباس روزیمون باشه ایشالله یه روزی تو مدینه بریم اونجا که مزار بی بی ام البنینه بخونیم شاه ابوفاضل بزنیم روی سینه جان به روی لبهامه بی عدد ابوفاضل مزن به قلب من دست رد ابوفاضل مدد ابوفاضل مدد ابوفاضل نگاه لطف حضرت یاره که عاشقونه دل گرفتاره کبودی سینه که جای خود زندگیمون مال علمداره تا که زندم واسه روضت بی قرارم ابالفضل من اگر چیزی ندارم تو رو دارم ابالفضل بعد مرگم نشون سنگ مزارم ابالفضل جان نگار دلخواهم تا لحد ابوفاضل مزن به این سینه دست رد ابوفاضل مدد ابوفاضل مدد ابوفاضل روضته که دلو جلا میده گریه برا تو حاجتا میده واسه خدا عزیزی انقدر که پرچمتم مریض شفا میده یه نظر کن به منو قلب مریضم ابالفضل که میخوام پای تو هستیمو بریزم ابالفضل بشه نذر حرمت جون عزیزم ابالفضل جان بهت بدهکارم تا ابد ابوفاضل مزن به قلب من دست رد ابوفاضل مدد ابوفاضل مدد ابوفاضل علیهم السلام
|
- جزئیات
- ای بزرگ قبیله ی بارون , ای عموی عشیره ی دریا السلام علیکَ از مجنون , السلام علیکَ یا لیلا نفر اول دنیا ابالفضله , قمر دوم مولا ابالفضله پسر سوم زهرا ابالفضله , پسر سوم زهرا ابالفضله سر و سامونم ابالفضل , جونم ابالفضل مینویسم عشق و , میخونم ابالفضل دلم دنبال ابالفضل , مال ابالفضل سجده میکنم رو به , تمثال ابالفضل قمر ام بنین پسر ام بنین ای مقامت فراتر از آدم , نام زیبای تو دم عیسی ای نگهبان خیمه ی خورشید , ای علمدار روز عاشورا همه ی آرزوهامه ابوفاضل , پشت و پناه امامه ابوفاضل علیُ داده ادامه ابوفاضل , علیُ داده ادامه ابوفاضل الا یا ساقی ابالفضل , باقی ابالفضل قسم روی لب , عشاقی ابالفضل دم روز و شب ابالفضل , برلب ابالفضل افتخارته کفیل الزینب
|
- جزئیات
- سلامٌ علی ساقی , عزیزِ دل عشاقی تو سلطان و نوکری منم , به قوت خودش باقی من اسیر پرچم تو اَمُ و , دل سپرده ی غم تو امُ و عاشق محرم تو امُ و یا ابالفضل من به زیر منت تو امُ و , سائل عنایت تو امُ و مست بوی تربت تو امُ و یا ابالفضل امید قلب گرفتار عباس , منم ناچیز و تو بسیار عباس به هرچه خوبی سزاوار عباس , مرا با لطفت نگهدار عباس علی خو علی صولت , علمدارِ با غیرت من هرچی که از مقامت بگم , هنوز کمه به این برکت کاش بازم بیام تا حرم تو , بی مثاله جود و کرم تو مُرده زنده میکنه دم تو یا ابالفضل با دم تو سینه میزنم وُ , از علم که دل نمیکنم وُ نوکر همیشگی منم و یا ابالفضل همیشه هرجا اغثنا عباس , توسل کردم به تو یا عباس مثال حیدر سراپا عباس , و ذکر عیسی مسیحا عباس نشد بی پناه هرکس , که بی بی نگاهش کرد من هرجا که داده شد حاجتم , رقیه سفارش کرد فَخر من گدایی توئه و , قلب من هوائیه توئه و این گدا فدائیه توئه و یا رقیه زندگی بی عشق که نمیشه وُ , دستمو بگیری چی میشه وُ نوکرت باشم تا همیشه و یا رقیه تمام وجودم فدای رقیه , یعنی میشه که با دعای رقیه برم حرم با صفای رقیه , همیشه کریمه خدای رقیه
|
- جزئیات
- پاسبان حرم ثارالله ای علمدار اباعبدالله ,بسم الله دورِ محمل , قدم بزن یا ابالفضل ,علم بزن روشنای ,شب تارم, قمر ام البنین به تو گرمِ , دل زینب , پسر ام البنین ابر و باد و مه و خورشید دور قافله میگردن به خیمه های ثارالله عرض ارادت میکردند ابی عبدالله , یا حسین حسین دومین پیمبر آل الله ای مؤذن اباعبدالله بسم الله شِبه حیدر اذان بگو علی اکبر اذان بگو از ازل تا ,به قیامت ,به خدای فاطمه مثل خورشید ,میدرخشن ,بچه های فاطمه یک به یک از راه رسیدن جوونایِ بنی هاشم با پرچم حسن اومد حضرت شهزاده قاسم ابی عبدالله , یا حسین حسین
|